صفحه نخست > دیدگاه > سنگ ها را بسته و سگ ها را کشاده اند

سنگ ها را بسته و سگ ها را کشاده اند

احمد بهار چوپان
دوشنبه 18 جنوری 2010

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

گرچه تناقض ، ابهام و ریاکاری در برنامه های ابرقدرت درگیر در منجلاب افغانستان، از اوایل کار وجود داشت، و این امر شریکان استراتیژیک امریکا، یعنی جامعۀ اروپا را نیز دچار آشفتگی و پیروی از خط و مشی های متفاوت و ناهمگون کرد، اما بزرگترین مورد از آن ابهامات را میتوان در برخورد با طالبان و یا تروریسم که بهانۀ حضور جهان در کشور ما گشت، به مشاهده نشست.

نتیجۀ برخورد دوگانه و گنگ برنامه ریزان امریکایی – انگلیسی، پس از اندک زمانی که دولت ساخت خود شان را از بن وارد کابل کردند، منجر به ایجاد شکاف و انقطاب در میان همان صفوف شد که تحت فشار و با اصرار امریکا در قالب دولت انتقالی گرد هم آمدند و وارد کابل شدند تا جایگزین رژیم استبدادی طالبان شوند.

بنده با وجود آنکه به این نکات در موارد دیگری هم اشاره داشته ام؛ اما تکرار آنرا اینجا نظر به ارتباط با عرایضی که دارم اضافی ندانسته بار دیگر برجسته میسازم که وقتی امریکا و متحدین بین المللی شان زیر نام مبارزه با تروریزم وارد افغانستان شدند، و برای توجیه اعمال شان لیستی هم از افرادی که در حلقات رهبری طالبان قرار داشتند به عنوان افراد نامطلوب و خطرناک و مورد پیگرد ترتیب کردند، آنگاه باید با توجه به قوانین و مقرره های متصوبه در ملل متحد و شورای امنیت عمل میکردند و مرز دوستی و دشمنی شانرا با تروریستان آشکار می ساختند.

اما امریکا و انگلیس ظلم بالسویه و عدالت اختصاصی را در افغانستان باب کردند.

امریکا رژیم خود خوانده و خونریز طالبان را با اعمال زور ساقط میسازد؛ اما وزیرخارجۀ طالبان وکیل احمد متوکل که بدون شک از سران بلند رتبه و عضو با صلاحیت هئیت رهبری طالبان بود و است، از هرگونه پیگرد، بازجویی ، اتهام و محکمۀ کنار گذاشته میشود و بدون درد سر وارد مجلس نمایندگان، و مرجع قانونگذاری برای کشور ما میشود.

از جانب دیگر ملا عبدالسلام ضعیف، که بنا به تعاملات اداری مادون وزیرخارجۀ رژیم طالبان، یعنی وکیل احمد متوکل بود، و نمایندۀ رژیم طالبان در دولت پاکستان را، دستگیر و روانه گوانتانامو میسازد!!

ولی ملاراکتی در پناه عدالت اختصاصی اجازه می یابد تا با محافظین مسلح از مرکز اداری و نظامی طالبان، یعنی قندهار وارد مجلس نمایندگان و مرجع قانونگذاری شود!

در عوض امریکا و انگلیس جبهۀ جدیدی را علیۀ متحدین داخلی شان ایجاد کرده، نیرو ، منابع مالی و وقت شانرا در مبارزه علیه آنها هزینه نموده به تضعیف نقش شان در دولت و اجتماع ، بیشتر از مبارزه با طالب و تروریسم اهمیت میدهند.

البته اینها مایۀ دلگرمی و امیدواری تمام آن کسانی گشت که پیوند های خونی، فکری ، عقیدوی و قومی و قبیلوی با طالبان دارند اما از آدرس های " نکتایی " و " دریشی " وارد دولت شده بودند، این گروه هم هشت سال گذشته را صرف بازی با اذهان عامه کرده و در عوض مانع قوت گیری ریشه های دولتی شدند که خود در آن خدمت میکردند!

اینها با وجود آنکه حرف از دموکراسی و شایسته سالاری و نظم و قانون میزدند ومیزنند، بقای شانرا در پناه شرایط نا به هنجار اجتماعی و امنیتی ممکن می بینند و بس. بنا سونیت و کج اندیشی همین دسته از افراد، که متاسفانه شاهرگ های دولت را از همان آغاز کار در اختیار داشتند، وضعیت را به نفع طالبان متغیر ساخته نه تنها اسباب قوت گرفتن دو بارۀ آنها گشت بلکه پای ایشان را تا پشت دیوار ارگ و درون کمربند امنیتی شهر باز کرد.
دسته های نظامی طالبان از بیرون نظام و دسته های مسلح با نکتایی و دریشی از درون، طوری دست به مانور زدند که اذهان عامه را که از قبل نیز به دلیل خستگی از جنگ طولانی، آمادۀ پذیرفتن طرح صلح بود، غافلگیر و با توجه به روحیۀ عمومی برنامه های ناقص و فریبکارانۀ خود شانرا عملی نمایند.

تازه ترین حملات طالبان، امروز دوشنبه 18 جنوری 2010 ، اگرچه تازگی نداشت و به دور از انتظار نبود؛ ولی بار دیگر ثابت ساخت که طرح کرزی و تیم همراه او که به اشارۀ پاکستان و انگلیس شکل گرفته، حد اقل برای طالبان قابل پذیرش نبود و نیست.

جانب دولت کرزی، و مشوقین طرح صلح با طلاب این نکته را نادیده میگیرند که وقتی قرار است نام جانیانی چون ملاعمر را از لیست سیاه شورای امنیت ملل متحد حذف کنند، طرف طالبان نیز باید تضمین های حداقلی که نمایانگر علاقمندی و اشتراک شان در آن طرح باشد بدهند.

درگام نخست طالبان باید برنامۀ ارائه شده از طرف دولت را با برقرار سازی آتش بس و عدم حمله به مراکز دولتی و مردم بی گناه بپذیرند.

بعد چگونگی و شرایط ورود یا ادغام شانرا به دولت کرزی از جانب خود روشن سازند.

البته تا حال طالبان بار ها پیش شرط گفتگو با دولت کرزی ، را همانا خروج بی قید و شرط نیرو های خارجی از کشور وانمود کرده اند و در عوض جانب دولت و حامیان خارجی شان هم شرط آنها را غیرعملی خوانده است.

بدون شک طالبان که تا حال با حمله به مراکز مهم دولتی، قدرت و نفوذ شانرا به نمایش گذاشته اند؛ به این حقیقت واقفند که در نبود نیرو های خارجی دولت کرزی ، قادر به پایداری در برابر حملات آنها نخواهد بود، و از جانب دیگر قوای خارجی هم برای ابد برای حفاظت از کرزی وتیم دولت فاسد و غیرمشروعش در افغانستان باقی نخواهند ماند.

پس ادامۀ جنگ و نه پذیرفتن راه حل سیاسی را بیشتر به نفع خود میدانند، تا ادغام شدن در بدنۀ دولتی ضعیف و در حال نزع را.

برای ناظرین و آگاهان مسایل سیاسی و نظامی این نکته مایۀ حیرت است که چرا جهان غرب قبل از برپایی همایش بن، به سراغ طالبان نرفت و یا حداقل اگر طالبی میانه رو در صفوف آنها سراغ داشت، چگونه به ساختار ایجاد شده در بن افزون نگشت؟

اکثریت آگاهان به این نظر اند که در اصل برنامه ریز و طراح مسایل افغانستان همانا سازمان استخبارات پاکستان بود که دولت امریکا و انگلیس از چشم آنها به افغانستان نگاه میکردند.

در حال حاضر نیز پاکستان با وصف آنکه به عنوان شریک استراتیژیک امریکا در مبارزه علیه تروریزم مورد مشورت و عنایت مقامات انگلیس و امریکاست، اما در عمل شریکی قابل اعتماد و راستکار نیست.

نظامی گران پاکستان، تا زمانی که طالبان درۀ سوات را تصرف نکرده بودند، و خطر مستقیمی از ناحیه آنها متوجه قدرت سیاسی پاکستان نبود، هرگز مورد حمله نیرو های پاکستانی قرار نگرفتند.

حتی پس از آنکه طالبان درۀ سوات را تصرف کردند؛ از جانب مقابل دولت پاکستان جنگ را علیه آنها تنها به عقب راندن شان تا مناطق مرزی و به سوی افغانستان ادامه داد و پناه گاه های امن شان را در وزیرستان ها تا حال مورد حمله قرار نداده است.

واقعیت امر اینست که سازمان استخبارات پاکستان، انگلیس و امریکا تا هنوز به طالبان نیاز دارند.
طالبانی که مانند گذشته منسجم و قابل اداره باشند؛ برای پاکستان که با کشور هند مناقشۀ مرزی دارد و از جانبی با تمایلات جدایی خواهانۀ بلوچ ها، پشتون ها و حتی وزیری ها که یکی از قبایل پشتون اند، مواجه است و برای مهار این شورش ها نیروی قوای مسلح پاکستان به تنهایی کافی نیست، منحیث یک حربۀ مشغول کننده مورد نیاز نظامیان پاکستان اند.

سیاست مداران پنجابی که به طور سنتی قدرت سیاسی پاکستان را در اختیار داشته اند، با استفاده از خوی قبیلوی و بدوی پشتون های مناطق مرزی، که در ضمن روابط خونی با پشتون های افغانستان نیز دارند، آنها را به حمایت از طالبان و القاعده تشویق کرده و میکند، تا به این ترتیب ایشان را همیشه مشغول بدارد و از جنجال جدایی خواهی و سهم طلبی در قدرت سیاسی از سوی آنها راحت باشد.

از جانب دیگر طالبان منحیث یک نیروی به ظاهر دینی، به زودی پس از آنکه دولت مجاهدین در کابل را ساقط ساختند، چهرۀ اصلی شانرا آشکار نمودند.

از سران بلند رتبۀ طالبان تا منصوبین آی . اس . آی و فوج در جمع آنها که اسیر دست مخالفین شده بودند، بار ها گفتند که آنها پس از تسخیر کامل افغانستان به سراغ جمهوریت های آسیایی میانه خواهند رفت.

طالبان بهترین بهانه برای حضور نیرو های امریکایی نه تنها در افغانستان، بلکه در قلمرو منافع اقتصادی وحریم امنیتی روسیه گشتند.

امریکا که در تلاش به اختیار گرفتن مهم ترین منابع انرژی و معابر نقل و انتقال آن در جهان است، به طالبان منحیث نقطۀ فشار بالای کشور های دارندۀ منابع انرژی و در جانب مقابل نیازمند به انرژی، در افغانستان که از نظرجئوپولتیک در نقطۀ وصل محور های آسیایی میانه، چین، ایران و بحر هند واقع شده، نگاه میکند و نابودی کامل آنها را به صلاح برنامۀ دراز مدتش نمی داند.

از آن طرف پاکستان، که از زمان حاکمیت سردار داود تا هنوز همیشه مورد فشار در بارۀ خط مرزی دیورند قرار داشته، ورود طالبان به قدرت سیاسی را به نفع خویش می پندارد.

دولتی که طالبان در آن از قدرت سیاسی برخوردار باشند، ممکن است با پذیرفتن حدود فعلی مرز با جانب پاکستان غائله میان دوکشور را پایان بخشد، و از جانبی بحران داخلی پاکستان هم با کوچ طالبان به درون مرز های افغانستان خاتمه یابد.

سخنان گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی که در یکی از خطابه هایش اندکی قبل از پیروزی مجاهدین گفته بود، پس از پیروزی مجاهدین میان افغانستان و پاکستان " کنفدریشن " برقرار خواهد شد و برای تردد اتباع پاکستانی در قلمرو افغانستان نیازی به گذرنامه و ویزا نخواهد بود و جانب افغانستان خاک پولی و مالیۀ هم از بابت اموال صادراتی پاکستان به افغانستان یا از طریق افغانستان به کشور های همسایه افغانستان، تقاضا نخواهد کرد، هنوز درخاطر همه است.

اندکی پس از ورود طالبان به صحنۀ سیاسی – نظامی و بگونۀ تدریجی آنچه گلبدین حکمتیار به سران سیاسی پاکستان، وعده داده بود، عملی شد. در مناطق تحت ادارۀ طالبان " کلدار" که واحد پول پاکستان است، به گردش افتاد و تا هنوز در معاملات روزمره بیشتر از واحد پول اوغانی مورد استفاده است..

وابستگی اقتصادی افغانستان به پاکستان به دلیل تحریم های ظاهری علیه طالبان بیشتر گشت و خلاصه افغانستان به شکل صوبۀ غیررسمی پاکستان در آمد.

حالا هم که طالبان از نگاه نظامی، ولو با توسل به حملات انتحاری و بم های کنارجاده، برنیرو های قوای مسلح تحت فرمان کرزی، برتری دارند و قلمرو آنها نیز روزانه گسترش می یابد، یقیناَ امتیاز طلب تر از گذشته میشوند و طرح صلح کرزی را نمی پذیرند.

نکتۀ که نباید فراموش کرد و مهم تر از فاکت های شمرده شده در بالاست، اینست که طالبان از استقلال عمل و رای برخوردار نیستند.

یعنی نفوذ القاعده و در حال حاضر همانگونه که مطرح است، یکپارچگی تحریک طلبه با القاعده، نفوذ سازمان استخبارات نظامی پاکستان آی. اس . آی، نفوذ سازمان استخبارات عربستان سعودی و وابستگی طالبان به منابع مالی این مراجع در هرگونه تصمیم گیری احتمالی طالبان اثر گذار بوده و خواهد بود.

برعلاوه کشور های منطقه مثل ایران، روسیه ، ازبکستان و در کلیت آسیایی میانه هیچ گاهی راضی به پذیرفتن دولتی در همجواری شان نخواهند بود که تهدیدی نسبت به امنیت ملی آنها به شمار آید.

نظرانداز کردن یا هم طرفه رفتن از این مجموعۀ حقایق بهم پیوستۀ هرچند نامکمل؛ احتمال پیروزی طرح کرزی را به حد ناممکن پائین میارد.

بناَ تمام این نکات، که هنوز هم در برگیرندۀ همۀ حقایق پشت پرده در بارۀ طالبان و اوضاع افغانستان نیست، میتوانند مانع عملی گشتن طرح دولت کرزی باشند.

دولت کرزی تحت فشار سازمان های استخباراتی پاکستان و جهان غرب به خصوص انگلیس، ومهره های در درون تیم دولت که علایق و روابط شانرا با طالبان پنهان نمی کنند، هرباری که سخن از صلح با طالبان زده در مقابل طالبان با حملات شدیدی به آن پاسخ گفته اند.

حتی اگر پیوستن طالبان به رژیم غیر مشروع کرزی را ممکن بدانیم، نتیجۀ آن برقراری صلحی پایدار و عادلانه که مورد قبول همگانی باشد نخواهد بود.

بلکه مثل همیش عدالت اولین قربانی این بازی ریاکارانه خواهد شد و بحران افغانستان به مراحل خطرناکتری انکشاف نموده و در کلیت اوضاع شبیه همان فرمودۀ حضرت سعدی خواهد شد که جهان غرب و پاکستان،

" سنگ ها را بسته و سگ ها را باز خواهند گذاشت."

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس