سانسورنامه ی دولت افغانستان
آنچه امنيت ملی به رسانه ها ارسال کرده است
جمعه
14 دسامبر 2007
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
اين مطلب از نسخه ی قبلی کابل پرس? به اين نسخه منتقل شده است. کابل پرس مطالب نسخه ی قبل را به مرور به نسخه ی جديد منتقل می کند.
پيام‌ها
14 دسامبر 2007, 06:28, توسط ذ بیح الله نا صر ی
صلاح کار کجا و من خراب کجا!
ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا!
حضرت حافظ
14 دسامبر 2007, 07:42
een nama sale gozashta bood... kabul press? chandeen baar aeen ra nashr kard... baaz chera mekhad takrari nashr konda wa majra barpa konad ?
14 دسامبر 2007, 15:55
اما گويی سانسور نامه هنوز معتبر است!
16 جنوری 2008, 15:44, توسط م.و.ی
دوست عزیز به نظر من میر هزار باید این سانسور نامه را با خط درشت در پیشانی سایت کابل پرس? طور دایمی نشر کنید. تا تمامآ افغان ها از مطالعه این سانسور نامه مستفید شده ودر باره ارگان استخباراتی کشور که در عمق دشمن وطن داخل شود و جلو واقعات را قبل از واقعه گیرد قضاوت کنند که آیا دیوار کج را کی میتواند بلند کرد .
14 دسامبر 2007, 16:43, توسط مـعــصـومــی
رسانه آزاد که به هدایت یک مرجع و یا در کـُـل دولت نوشت و به سمع مردم عکس مطالب را رسناد رسانه جریده اخیار نشریه نیست به یک پوسته تبلیغاتی تجارتی مسما گــردد .
پس چرا همیشه وهمیشه واقیعت نگوییم اما تا چه وقت تیشه بر پیکر این کشور آزرده و مریض خود بزنیم .
15 دسامبر 2007, 02:34, توسط عابد ولی
آیا مطبوعات آزاد و بدون سانسور در حکومت اسلامی افغانستان ممکن است؟در حکومتی که تقریبا تمام ارگانهای آن یا مستقیم در دست مستبدین ویا تحت نظارت شان قرار دارد.امریکا و متحدین سرنوشت کشور مارا بدست مستبدین جنگسالار و تکنوکرات های فاسدو بزدل سپرده است.که حتی آقای کرزی هم با چسناله های خود به آن اعتراف کرد.لذا آزادی مطبوعات منطقا ممکن نیست.سانسور گران حکومت اسلامی این سانسور نامه را به منظور دو پراگراف زیر به نشر رسانده اند:
1_مقالات تحریک آمیزعلیه مجاهدین بنام جنگسالار وعلیه نکنوکرات ها بنام غرب زده هاو مسایلی ازین قبیلکه سبب تجزیه و تفرقه میشود.
2_نشر گزارشات و محاصبه هایکه که خلاف پالیسی دولت در مورد کشور های همسایه صورت میگیرد...
زیرا در پراکراف اولی سانسور گران نمیخواهنداز استبداد و جنایات شان حد اقل یادی هم صورت بگیرد وهم نمی خواهند سبب تجزیه و تفرقه حکومت گرگان و شغالان(جنایت کاران جهادی-ملیشه ای و تکنوکرات های بزدل) گردد .ودر پراگراف دومی ازینکه اکسریت قریب به اتفاق حاکمیت بدست کسانی است که با هزار و یک رشته به کشور های بیگانه به خصوص پاکستان و ایران بسته اند . و مبادا این کشور ها اینهارا به نمک حرامی متهم کنند.
15 دسامبر 2007, 05:00
سانسور محکوم است ، تنها قانون است که حد و مرز تعين ميکند و وجدان نويسنده مسوولين رسانه ها ...
و امّا يک پرسش از آقا ي ميرهزار:
حال آيا شما اين خانه را خريده ايد ، به کراه گرفته ايد و يا به گرو و از کي و پولش را از کجا کرده ايد؟
روشن چاسخ بگوييد که معلوم شود ايا شما از جايي تمويل مي شويد و پشتيباني داريد و يا خير ... آن وقت حرف هاي شما در مورد فساد و اختلاس و اين چيزها را خواهيم شنيد
15 دسامبر 2007, 05:41, توسط کامران ميرهزار
سنگ مفت گنجشک مفت، شما چيزی می پرانی و خودت را پنهان می شود.
اول از همه پشت ديوار پنهان نشو و بيا پيش و پاسخت را بشنو.
نفر امنيت ملی افغانستان که نيستی؟ هستی؟ اگر هستی که آن ها آدرس خانه را بلد هستند. يک بار وقتی بندی بودم آمده بودند و کتاب ها و نوشته هايم را همه را زير و رو کردند.
راست راست دروغ می گويی. اگر در کابل هستی بگذار من برايت آدرس بدهم: بياکارته سه؛، از پل سرخ يک سرک مانده به سرک شورا. از اهالی آنجا بپرس خانه ی کرايی کامران ميرهزار کجاست. دروازه ی کنار دروازه ای که نشانت می دهند را بزن که صاحبخانه است، از صاحبخانه درباره ی کرايه خانه ای که کامران ميرهزار با دوستش شريکی گرفته بودند بپرس. انسان محترمی ست. اميدوارم آسيب شما به ايشان نرسد. يا می توانی بروی چهارراهی سرای غزنی و از رهنمای آنجا بپرسی و بگويی که يک نسخه از اجاره خط را هم نشانت دهد که روی آن نوشته شده ماهانه 5 هزار افغانی. اين خانه با آن وصفی که جناب شما کرده ايد نيست. خانه ای گلی و قديمی ساز است. بالای پشت بامش هم کاه گل است. سه اتاق دارد هر کدام سه در چهار. تازه خانه ی مشترک هم هست. يعنی يکی از اتاق ها برای سبک شدن کرايه نزد کس ديگر است. اتاق هايش يکی سه در چهار است و يکی ديگر سه در سه. تشناب عصری دارد. اين را اقرار کنم. يک راهرو يک متری هم دارد. مثل بيشتر خانه های گلی کابل، کژدم هم يافت می شود. بغه هم که امسال ماشاالله فراوان بود. موش که در تمام خانه ها هست. در ضمن چند بوته گل زيبا هم هست. آب هم آب چاه است که با واتر پمپ استفاده می شود. يکی از نعل ها هم مشکل دارد. اتاق هايش را گرچه صاحب خانه رنگ کرده بود، اما سايه رخ هستند و زمستان ها سرد سرد. خوشبختانه از سقف آب نمی آيد چون پشت بام تازه کاه گل شده بود. ديگر کدام وصف خانه را می خواهی. ها پيش دروازه ی خانه هم باران و برف که بيايد تا نيم متر آب جمع می شود.
15 دسامبر 2007, 06:31, توسط تميم
اين کسی که ناشناس پيام داده يا نفر امنيت ملی است که باز شما را می پالند و يا آدم فهيم جنايتکار. آقای ميرهزار مراقب خودتان باشيد. اين ها از کشتن آدم ها هيچ باکی ندارند.
16 دسامبر 2007, 12:09
مارشال فهيم اگر دشمنء داشته باشد از سويه تو و دوست تو ميرهزار صاحب بلند تر است
چونکه شما توان دوستی و یا دشمنی را با مارشال
صاحب ندارید . Aref
16 دسامبر 2007, 23:16
waye chi harfi goonda az dahan arif jan fara moosh nakoon
17 دسامبر 2007, 02:01, توسط یما وصال
عارف جان:واقعاهم مارشال!صاحب دشمنان به مراتب قوی تر از آقای کامران میرهزار و دوستی که شما آنرا مخاطب قرار داده اید(نمیدانم کی است چون درین بحث هیج یکی از فهیم یادی نکرده است )دارد.بینی وشکم مارشال!تنها با خون 65هزار کابلی پندیده است.هزارهاخانه به امر و قومنده مارشال! و آمر!صاخب ویران شده است و به عفت صد ها هندو و ومسلمان تجاوز شده است وارثین شهدا و متضررین جنکهای کابل همه دشمنان مارشال! اند.شاید شنیده باشید که زورمندترین زور ها زور مردم است.وبه حق که بسیار قوی است.وقتی فریاد حق خواهی از یک دختر این مردم بلند میشود که نه سلاح دارد و ونه زندان ، هرچه مارشال و آمر و قومندان و امیر است به تیتک درمیآیند وعربده میکشند و قرتک زده فریاد می کشند از برای خدا دین در خطر است.هرگاه این حق طلبی ها وسعت پیدا کند آنکاه مغاره های خواجه بهاوالدین هم به این مارشال ها و امیر ها پناه نه خواهد داد.