گوش و بينی نازيه قطع شد

مردان افغانستان بايد از خودشان شرم کنند. وحشی گری مطلق و زندگی در قرون وسطا. در قرون وسطی هم وحشيانه اينگونه به زنان تجاوز نمی شد.

چه یک مرد بی ناموس!

از دیدن این تصویر جگر مه خو کباب شد. عملی خیلی زشت اما اینکه زن قسم خورده که مه کار و عملی بدی انجام نداده ام و به سر خود نه بلکه به سر شوهرش قسم خورده سوالاتی متعددی را در ذهن آدم خطور میدهد.مردکه حق داشت مثلا در صورت اثبات چنین اتهامی خانمش را طلاق میداد. بهرحال مه خو شک میکنم نه سر این واقعه بلکه سر علت و انگیزه این عمل. بسیار احتمال میدهم که شوهرش توسط کسانی البته ذریعه پول اقناع شده باشد که به این عمل متوصل شود و بعدا یک سوژه تبلیغاتی درست شود و بعدا زن را به یک کشور غربی برای مثلا جراحی بفرستند. افسوس بحال مردم ما بنام ها و شیوه های مختلف بیچاره میشوند.

آقای فواد حلیمی سلام!!!

سخنان پیامبر را بدون مثبت بیان داشته ی در حالیکه پیامبر رحمت تنها کسی بود که مدبرانه از زنان حمایت نموده و نسل آنان را از زنده بگور شدن نجات داد. پیامبر رحمت در پیرامون حقوق , زنان و مردان بر اساس رسالت انسانی شان یکسان می اندیشید و هرکدام را مطابق قانون الهی در نظر داشت او از آنچه که خدای بخشنده برای هدایت و زندگی مردان و زنان تدوین و پایه گزاری نموده است بیش نه می گفت. در حالیکه در نزد خدا تقوا پیشگان بر تر است چه زن باشد و یا مرد فرقی نه می کند.

ناگفته نماند که در کنار همه مردانیکه که رسالت اجتماعی را بر اساس حکم الهی بر عهده داشته اند قطعاً زنانی در کنارشان به عنوان حامی بوده اند چنانچه که در حمایت رسول گرامی اسلام صل الله علیه و آله تنها بانوی که او را با جان و دل حمایت نمود خدیجه کبرا سلام الله علیها بود و موسای پیامبر را نیز دو تا بانوی عالی مقام یاری نمود که یکی مادرش بود ودیگری زن فرعون در منزل طاغوت زمانش و مریم مقدس نیز تنها یاور فرزندش مسیح بود. و.....

پیامبر برحق اسلام در انتخاب همسر برای ایجاد خانواده اصالت خانوادگی و بصیرت زنان و مردان را در نظر داشت و از پیروانش خواسته است که بادیده دل در انتخاب همسر دقت کنند و نه با دیده ی سر یعنی چشم. و امروز تمام بدبختی های ازدواج و طلاق و درگیریهای خانوادگی از عدم توجه به حقیقت ازدواج بر می خیزد که در اثر نادیده گرفتن حقوق اولیه زن و مرد صورت میگیرد.

ازدواج اجباری و عدم مصلت با نوجوانان وبازگو نکردن رابطه زناشوی با دختر پسر وو.... از جمله بلاهای هست که منجر به نفاق خانواده شده و نظام اجتماعی را بهم می زند.

ناگفته نماند که درآمد حرامیکه از طریق عواید و فایده نا مشروع مانند ریشوه , فروش تریاک و هروین بدست می آید نیز در پاشیده شدن خانواده و تربیت نسل انسان فوق العاده اثر منفی داشته و جامعه را به حلاکت می رساند.

انتهای کلام:
زندگی مشترک این نیست که فقط دفع غرایض نفسانی شهوت و یا عقده و شک و تردید بین زن و مرد باشد , بلکه انتخاب حیات اشتراکی حسن نیت است که با محبت و عشق عجین می شود و خانواده زیبایی را شکل می دهند که در واقع خواست خدا و رسول اوست.

دوست عزیز امید است که اقتدار رسول گرامی اسلام را مخدوش نسازید زیراکه اسلام منبع خیر و برکات برای هدایت بشر بوده و پیامبر راستگو و امین حق و حقوق مردان و زنان کاملاً در نظر داشت.

واقعا درد آور است ولی ما کسانی هستیم که قدرت نداریم جلو این واقعات را بگیریم چرا که دولت ما با ما همآهنگ نیست و نه با ما کمکی میکند، این که گفته میشود حقوق بشر، وزارت زنان، دفاع از حقوق زن..... همه فقط به نام هستند و این مسله را زمانی میتوان درک کرد که خود با مشکل مقابل گرددو دفتر به دفتر برود و کسی به فریادش گوش ندهد و زمانی که واقعه به وقع پیوست هر کدام اظهار تاسف کند.
باید قبل از وقع واقعه زمانی که دولت یا مردم میداند زنی در معرض خطر قرار دارد او را کمک کنند تا چنین واقعات رخ ندهد.

با دیدن این عکسها وحشتی بر وجودم مستولی شد. من نمیتوانم این عکسهارا دوباره ببینم. زیرا اجرای اعمالیکه در این عکسها به نمایش گذاشته شده است از تصورم خارج است و اصلا شک می کنم که انسانی چنین جنایتی را علیه زنش مرتکب شده باشد. متاسفم و خیلی متاسفم. زیرا این صحنه ها گوشه ای از وحشیهای غیر قابل تصور را که در جامعه کنونی ما می گذرد بنمایش می گذارد. منم از زندگی کردن در همچو جامعه ای شرمسارم. این عکسها و اعمالی انجام شده عمق از وحشی گری و بربریت را در جامعه ما بنمایش می گذارد. آیا می پذیرید که طالبان رفت اما مفکوره و اندیشه های طالبانی هنوز بطور گسترده در جامعه ما حاکم است یانه؟؟ چی می توانم بگویم و بنویسم غیر از اینکه بگویم من به انسان بودن شخص مرتکب شونده این توحش قویا شک دارم. ممکن است از لحاظ فزیکی ساختار انسان را دارا باشد. ولی باور ندارم که جوهر، وجدان و روح انسانی را دارا باشد.

این عکس ها چنان روانم را خراب کرده است که نمی توانم چیزی نوشته کنم.
این جنایت است و ...
تا آنجای که من از اسلام می دانم و آنچه " نازیه " می گوید. اول باید چنین موضوعی از طریق قابل اطمنان اثبات شود و بفرض اثبات شدن , جزای آن چیزی دیگری است که قاضی و محکمه با صلاحیت تعیین می نماید.
موضوع قابل تاسف آور تر در این جنایت ؛ کشانیده شدن پای قوانین اسلام است , من نمی فهمم این چه عادت پستی است که هر جنایت ضد کرامت انسانی که در افغانستان رخ می دهد به پای اسلام ختمش می کنند. گوش وبینی بریدن و مثله کردن کار یک مشت از خدا بی خبر و یک مجازات قبیلوی است .
در این شرایط ؛ کار انسانی فشار آوردن رسانه ها ومجامع دفاع از حقوق انسان روی حکومت برای بدام انداختن عامل این جنایت ومجازات او وهم چنان کمک به نازیه برای تداوی وادامه زندگی است.
بیشتر از این چیزی نمی توانم بگویم ... خدای من ...

قربانی دیگری.
جنایات و وحشیگری های این اوباشان چیزی تازه نیست. همان طوریکه شروع این عمل پلید با شنکجه دخترک معصوم "نازیه" نبوده ، ختم اش هم نمی باشد. چندین قرن است که این اوباشان و وحشی ها به این اعمال نا انسانی خود ادامه می دهند.
اما جای تاسف است که حتی آنان که با این اعمال غیر انسانی مخالف هستند، از حقایق چشم پوشی می نمایند.
بنظر من صرف با مجازات و یا بد و ناسزا گفتن به شوهر "نازیه" نمی توانیم به این وحشیگری ها خاتمه بدهیم. این نوع اعمال زشت را باید از ریشه نابود ساخت. مسول این جنایت یک سستم است نه یک شخص.
باید مدافعین این سستم را نابود کرد.
ما در صد ها کتاب و مدارک که توسط نویسند گان مختلف نوشته شده ، مشاهده می نمایم که به این اعمال غیر انسانی جنبه ای خدائی می دهند. یعنی خداوند این قوانین را برای زنان وضع کرده است. آیا هیچ عقل سالم می تواند بپذیرد که خداوند این قدر ظالم باشد.
من در این جا هدفم آقای فواد حلیمی نیست بلکه کسانی هستند که "ما ها" آنان را منحیث الگوی خود قرار دادیم. آقای فواد حلیمی صرف نقل قول از آنان کرده است.
مگر تقصیر از آقای حلیمی چه است ، وقتیکه می بینیم که آقای البخاری در صحصح ( مجموع احادیث از پیامبر اسلام) در جلد چهارم حدیث شماره 460 به نقل ازابوهریره چنین می نویسید" ابو هریره نقل می کند: پیامبر خدا فرموده است:هر زمانیکه یک مرد می خواهد با خا نم خود بخوا بد( عمل جنسی بدارد) ، اگر خانمش به خواست ا ش عمل نکند و انکار نماید و در این حال اگر مرد خشمگین به خواب برود، فرشته ها تا صبح آن زن را لعنت می کنند.
و یا اینک از عمران بن حسین نقل می نماید: پیامبر اسلام فرمود: وقتی به بهشت نگاه کردم اکثریت ساکنین آنرا مردمان غریب تشکیل میدادند.؛ بعد که به دوزخ نگاه کردم اکثریت ساکنانش را زنان ناشکر تشکیل می داده. از پیامبر پرسیدم که آیا این زنان ناشکری خداوند را می کردند؟ پیامبر فرمود: نه، آنان ناشکری شوهران خود را کرده بودند.
حتی در قرآن هم به صراحت برای مرد این اجازه داده شده که در صورت نا فرمانی خانمش وی(مرد) اجازه دارد خانم خود را لت و کوب نماید.
سوره نسا آیه 34:( متن فارسی این آیه از ترجمه قرآن "مهدی الهی قمشه ای گرفته شده"
مردان را بر زنان تسلط و حق نگهبانی است به واسط برتری که خداوند بعضی را بر بعضی داده است....................پس زنان شایسته مطیع شوهران خود هستند. زنانی را که نافرمانی می نمایند، نخست مواعظه کنید اگر مطیع نشدند از خوابگاه آنها دوری نماید و باز هم اگر مطیع نشدند به زدن تنبیه نماید.........

"محمد محمدی اشتهاردی" از نوسیند گان با"علم" جامعه اسلام در کتاب " سیمای معراج پیامبر اسلام" در صفحه 182 چنین می نویسد:
شکنجه های سخت یازده گروه از زنان گنهکار:
پیامبر اسلام بعد از بازگشت از سفر معراج چنین فرمود: که وقتکه به دوزخ نگاه کردم این یازده شکنجه ها را دیدم که برای یازده نوع زنان گنهگار تعین شده بود:
1- زنی را دیدم که به موهایش آویزان، و مغز سرش می جوشید. این زنی بود که موی سرش را از مردان نا محرم نمی پوشانید.
2- زن دیگری را دیدم که به زبانش آویزان شده بود. این زنی بود که شوهرش را آزار می داد.
3- زنی دیگری را دیدم که به پستانهایش آویزان شده بود. این زنی بود که از همبستر شدن با شوهرش امتناع می ورزید.
4- زنی دیگری را دیدم که گوشت بدنش را می خورد، و آتش از پشتش زبانه می کشید. این زنی بود که خود را برای نامحرمان می آراست.
5- زنی دیگری را دیدم که پاهایش را بسته اند، و مار ها و عقربهایی(گژدم ها) بر او مسلط شده بود. این زنی بود که خود را کثیف و ناپاک نگه می داشت، لباس و بدن چرکین داشت، غسل جنابت و غسل عادت قاعده گی نمی کرد و نماز را سبک می شمرد.
6-زنی دیگری را دیدم که گنگ و کور و لال است و در میان صندوقی از آتش قرار گرفته، و مغز سرش از سوراخهای بینی اش بیرون ریخته، و پیکرش بر اثر بیماری جذام و پیسی، ریش ریش شده است. این زنی بود که از راه زنا حامله می شد و فرزندش را به شوهرش نسبت می داد.
7- زنی دیگری را دیدم با دو پایش به تنوری از آتش به طور واژگونه آویزان شده است. این زنی بود که بدون اجازه شوهرش از خانه خارج می شد.
8-زنی دیکری را دیدم که گوشتهای جلو و عقب بدنش را با قیچی هایی از آتش، قطعه قطعه می کردند. این زنی بود که خود را در اختیار نامحرمان می گذاشت.
9- زنی دیگری را دیدم که صورت و دستهایش می سوزد، و او شکم و روده های خود را می خورد. این زنی بود که برای ارتباط نامشروع زن و مرد، دلالی و وساطت می کرد.
10-زنی دیگری را دیدم که سرش مانند سر خوک، و بدنش همانند بدن الاغ(خر) است،و به هزار نوع عذاب، گرفتار است. این زنی بود که سخن چینی و دروغ پردازی می کرد.
11-زنی دیگری را دیدم که که به صورت سگ بود، و آتش از پشتش وارد می شد و از دهانش خارج می گردید، و فرشتگان با گرز آهنی آتشین بر سر و بدن او می زنند. این زنی بود که آوازخوانی، و نوحه سرایی می نمود و حسود بود.

علی بن ابوطالب خلیفه چهارم در قسمت زن چنین می گوید: خطابه 80 ، کتاب " نحج البلاغه".
ای مردم، ایمان زنان ناقص است. برخورداری زنان از سهم الارث ناقص است. عقول زنان ناقص است. ............. از زنان پلید بترسید و از خوبان آنان بر حذر باشید. در کار های نیکو از زنان اطاعت مکنید، تا در کار های زشت طمی نورزند.
و یا اینکه باقر مجلسی از نویسند گان معتبر ایرانی در" حلیه المتقین"، صفحه 94 می نویسد:
" امام حسن فرموده : که مشورت با زنان مکن. رای زنان ضیعف است. و ایشان را پیوسته در پرده بدار و بیرون مفرست و تا توانی چنان کن که غیر از تو مردی را نشناسند. سخن زن را در حق دیگران قبول نکن. و خود را بسیار بدست او مده.
در حدیث از پیامبر اسلام منقول است که: زنان را در غرفه و بالا خانه جا مدهید. و چیزی نوشتن بایشان میاموزید و سوره یوسف را به ایشان تعلیم مدهید. در نیکی از زنان اطاعت می کنید تا آنکه بطمع نیفتید.(صفحه 94)
حضرت امام باقر فرموده: رازی به زن خود نگوید و در باره خویشان شما هر چه بگویند قبول نکنید.حضرت علی فرموده: مردی که کارها او را زنی تدبیر کند ملعون است. حضرت پیامبر فرموده: هر که اطاعت زن خود نماید خداوند او را سرنگون در جهنم اندازد.
در احادیث معتبر آمده که: ... تادیب نماید فرزندان خود را بر محبت علی بن ابوطالب اگر قبول نکردند پس در مورد مادران شان تحقیقات نماید، زیرا کسی که به علی بن ابو طالب محبت نداشته باشد، علامت فرزند زنا زاده است.(صفحه 94)
حالا شخصی که این موضوعات را در کتابهای بسیار معتبر اسلامی می خواند و یا از زبان ملا ها و امامان شان می شنوند ( چون خود شان هم پیامبر اسلام را ندیده اند) چه نظری در باره زن و شخصیت زن خواهد داشت؟ آیا این نوشته ها و کنابها زن را یک موجود پلید، بی ایمان ، بی عقل، گنهکار و شیطان معرفی نمی نماید؟
. مگر همین کتابهای و نقل قول ها از پیامبر اسلام مسولیت این بد بختی ها را ندارد؟.آیا پیروی کردن از این احادیث باعث بد بختی ما نمی شود؟
آنان که فکر می کنند که پیامبر اسلام و خلفای اسلام این سخن ها را نزده اند پس باید لطف نمایند این همه کتاب ها را آتش بزنند.
اما جای تاسف این است که این کتابها و خاصتآ کتاب " احادیث نوشته البخاری" منحیث قانون اساسی "مسلمانان سنی و کتاب نحج البلاغه منحیث قانون اساسی مسلمانان شیعه قرار گرفت است. من بیش از ده عالم و نویسنده مسلمان را در باره صحت بودن احادیث " آقای البخاری" و نحج البلاغه پرسیدم، همه شان همنظر بودند
احادیثی را که آقای البخاری جمع آوری نموده، دقیق ترین و صحیح ترین احادیث پیامبر اسلام شمرده می شود و نحج البلاغه هم منحیث معتبر ترین اسناد برای شیعیان قرار گرفت است.
خوب آیا فواد حلیمی و یا دیگران که نقل قول های از این احادیث می آورند ملامت هستند یا کسانی دیگری؟.
چرا با چشم باز و فکر سالم موضوعات را برسی نکنیم. بنظر من ما شرقی ها همیشه مسولیت هر عمل خود را بدوش دیگران می اندازیم، تا خود را از بد نامی ها و بیشرمی های که در طول تاریخ مرتکب شده ایم مبراء نمایم.
ساحل زمانی
28 دسمبر 2007

من خيلي خيلي متاثر شدم اصلن باورم نمي شود كه چنين انسان هايي هنوز دارند روي زمين زندگي مي كنند. آخر چرا ؟ چه ميتوانم بگويم جز دريغ و افسوس .
من با نازيه عزيز خواهر خوب و نازنينم همدردي مي كنم و مي دانم حالا او در چه شرايط بحراني به سر مي برد .
نازيه عزيز برايت آرزوي سلامتي هرچه زودتر دارم خواهرم .گرچه من بك دختر ايراني هستم اما تو چون خواهر و دوست من عزيزي . و نگران وضعيت تو هستم .

in bad bakhti beshtar dar baine Qawmi pashtun ast chun anha az danish kamelan mahrom ast taliban bakhshi ham azin mardom ast ki imroz doshmani bashar ba hisab meayad

salaam khedmat hama,in tasawir barayam khele takan dehenda bod, khudawand hama ensan ha ra hedayat farmayad.Hamwatanane aziz maa wa shuma ketab khuda ra dar ekhteyar darem ke awal tar az hama bayad ba an murajea shawad ,dar quran khudawand wazeh farmoda ke behtarin shuma nazd khudawand mutaqi tarin shuma ast,dar an ja mard wa zan ra tayin nakarda,wa 2 inka wakhte ba zendagi nama e khude Rasol Akrm (sws) murajea shawad, tarz raftar an Rasol gerami ba khanum hayesh cheqadar samimana, mehrabana bod, waay ba hale an hay ke Hadis jal mekonad wa ba Rasole gerami raje mesazand. Rasole khuda hech gahe nafarmoda ke zanan ra talem nadehed, bar aks amozesh ra ba mard wa zan farz gofta,dastane Zulaikha ham ke goftand ke ba zanan nakhanid ham kamlan drogh ast ,in ha ra haman Arab hay ke mesle Qabila garahay maa mafkori zed zan daran sakhtand wa baftand, har Hadis e ke khelaf dars quran bashd ba atash bayad zad , har Arabe zalem qabilae az dele napak khod afsana jor karda wa ba name Rasole gerami khatem karda. maslan dar Arabestan ba zan ha ejaze darive ra namedehand, ejaze rae dadan ra nadaran,in ha dar kodam Hadis amada!? pas az shikh hay zed e zan che intezar dared.ensan ha dar ketab hay khuda ( ba juz quran) dast zadand wa ba nafe khud tagher dadan ,pas hech jay shak nest ke tedad zeyade az Ahadis Rasol akram ham dast nakhorda bashad.dar yak hadis an Hazrat amada ke agar khanum tan dar shab ham khast ke ba masjid rawad mane o nashawed, pas chegona ba o tuhmat mezanand ke ba zan chunin gofta wa chonan.awalin kase ke islam award bebe Khdija bod,awalin shahed dar rahe islam zan bod, pas chetor an Rasole gerame zan ra bad goyad!wa masale roza bedone ejaze mard!aslan chonen ast ke roze ghaer az roza hay farz ra ba ejaze shawhar begerd,wa in ba in mana nest ke naozubelalh shawhar khuda ast, in ba khater zof e shawhar ba khater taqazyi jense ash ast na kodam kamal dega.(sws)

تف تو روح هر چي نا ادم كثيف اخه اينجور ادمها چه سودي دارن روي زمين اينا رو همون طالبان بايد به درك بفرستن . طفلك زن هاي بينوا گير يه مشت جاني افتادن

گوش و بینی نازیه قطع شد
خبر بسیار وحشت ناک وتاسف بار برای هر بننده شنونده
به نظر من ذیکر چند نکته دراین مورد ظروری میباشد
1.این جنایت را نبا یدبه حساب هیچ دینی گذاست چون چنین جنایت های در هیچ دین وآوینی قابل پذیرش نیست.
2.نظرات که در کابل پرس^? منتشیر شده است همگی ازروی احساس ناراحتی وبعضا همدردی وتخلیه درون اشخاص مختلیف میباشد .
3.متاسفانه بدتر از همه اینکه حمله به اسلام قران واحادیث نبوی وامامان معصوم میباشد .
4. کسانیکه در کابل پرس نظر داده اند به نظر من اصل قضیه که همان
فرهنگ تعلیم وتر بیت میباشد به کلی فراموش شده است.
بعد ازین حادیثه نازیه به سر شوهر خود ((کسیکه این بلا را سر او اورده یعنی سر اورا تراشیده گوش و بینی اورا بریده))ولی نازیه بازهم به سر او قسم می خورد سئوال اینست ایا شخصی با این طرز تفکر میتواند ازخود حق حقوق خود دفاع کند.
5.ازقدیم تاکنون زنان افغانستان مورد ضلم واقع شده است
کودکان سرزمین ما درتمام دوران زندگی خود شاهد شکنجه ولد کوب مادران خواهر ان وحتی مادر بزگ های خودتوسط شوهران شان بود ه وهستندوحالا چطور انتظار داریمکه چنین حادیث های دیگر اتفاق
نیفتد ویا در حال وقوع نباشد.
تقاضای من از همه خوانندگانعزیز کابل پرس اینست که به جامعه
ستمدیده مظلوم وکم سواد اقغانستان کمک کنید وبگوئید بنویسید
که ((چه کنیم که در کشور ما دیگر هیچ مردی به زن خود ضلم نکند
وهیچ زنی اجازه ندهد مورد ضلم قرار گیرد .
به امید انروز منتظر نظرات سودمند شماهستم.