تروریست های طالب افغانستان را به دوزخی بزرگ تبدیل کرده اند، طالبان نکتایی پوش ارگ را بدست گرفته اند
تروریست های طالب با طالبان نکتایی پوش و ارگ نشین کاملا هماهنگ عمل کرده و هر دو افغانستان را به دوزخی بزرگ تبدیل کرده اند.
سه شنبه
13 سپتامبر 2011
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
تروریست های طالب با طالبان نکتایی پوش و ارگ نشین کاملا هماهنگ عمل کرده و هر دو افغانستان را به دوزخی بزرگ تبدیل کرده اند.
پيام‌ها
13 سپتامبر 2011, 18:20, توسط baqi samandar
باقی سمندر
۲۲ سنبله ۱۳۹۰
سپتامبرسال ۲۰۱۱
سلام به خوانندګان کابل پرس?
لطفن خبر عاجل از کابل را بخوانید و بعدن قضاوت نمایید
درگیری بین نیروهای امنیتی و طالبان در شهر کابل-------------- خبر عاجل ---عاجل - عاجل
کليد گروپ
درگیری بین نیروهای امنیتی و طالبان در شهر کابل
تهيه شده توسط کلید
سه شنبه 22 سنبله 1390 ساعت 14:16
درگیری بین نیروهای امنیتی و طالبان در شهر کابل
گزارش ها می رسانند که شماری از افراد مسلح حوالی ساعت یک و نیم بعد از ظهر امروز با نیروهای امنیتی در چهار راهی عبدالحق شهر کابل درگیر شدند.
در جریان این درگیری صدای چندین انفجار نیرومند نیز شنیده شده است.
به اساس گزارش ها، درگیری هنوز هم میان مخالفان و نیروهای امنیتی ادامه دارد.
گفته می شود که مهاجمان مسلح به سلاح های سبک و سنگین مجهز اند.
این مهاجمان با استفاده از تعمیری که در این چهارراهی قرار دارد راکتی را نیز پرتاب کردند که در سرک 12 وزیر اکبر خان به یک موتر حامل اطفال مکتب اصابت کرده است.
در برخی از گزارشها آمده است که حمله کنندگان با وارد شدن به یک تعمیر نیمه کاره در چهار راهی عبدالحق، سفارت امریکا در کابل را هدف قرار داده اند.
مسئولان امنتی از تمامی ادارات دولتی و مکاتبی که در اطراف این محل قرار دارد خواسته اند تا زمان مهار این حمله در همانجا باقی بمانند.
تلفات دقیق این رویداد تا حال اعلام نشده است.
ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان مدعی شده است که حمله کنندگان از اعضای گروه طالبان می باشند.
همچنین از انفجار در منطقه دهمزنگ شهر کابل نیز خبر داده شده است.
خبرگزاری بخدی گزارش داده است که یک انتحار کننده وارد زون شمشاد که در نزدیکی مدرسه خاتم الانبیا قرار دارد وارد شده و دست به انفجار زده است.
در خبر آمده است که یک پولیس و یک غیرنظامی بر اثر این انفجار کشته شده است.
همچنین یک انتحاری دیگر خود را در مقر پولیس سرحدی روبروی باغ وحش منفجر کرده است.
گفته شده است که در این انفجار یک سرباز پولیس زخمی شده است.
13 سپتامبر 2011, 18:32, توسط وسیم سجاد
سمندر صیب هنوز کجا استی فقط یک چند روز دیګرهم کمی صبر کن
13 سپتامبر 2011, 18:20, توسط پاچا
هو! دا ریښتیا ده دلته په اوغانستان کی همدغه فاشیسته ډله دقوم اوژبی ترعنوان لاندی دنورو تروریستی ډلو سره لکه طالبان اوګل بدین سره لاس یو کړي او په خارج کی هم تولی انترنتی ویبپاڼی د دوی تر کنترول لاندی دي او مخالف نظر و ته د نشر اجازه نه ورکوي دوی غواړي چه د پښتنو نماینده ګی او رهبری درسنیو په کچه پخپل لاس کښی وساتی اوبالاخره اوغانستان دتجزیی کنډی ته ور نژدی کړي
زما به فکر پرته له تجزیی په افغانستان کښی بله معقوله لاره نشته
13 سپتامبر 2011, 19:05, توسط سید موسی هستی
سيد موسی عثمان ھستی
٠٩ سپتمبر ٢٠١١
تقديم به محک باستانی عزيزدرعالم ناديده و ناشناخته
محک باستانی گفتمان مرکزشياطين است
شارلتانان دورآن جمع وھمه بی آئين است
نرود فرو ميخ آھنين درھيچ سنگ
عزم شان برخيانت فولادين است
خاين ھستند و وطن فروش نابکار
کارنداريم که بادين يا بی دين است
خط مشی شان ازخلق و پرچم بدتر
ظاھر و باطن شان دورغين است
نام از دموکراسی و انقلاب گيرند
درحقيقت به انسانيت توھين است
گرکنی بازصفحۀ بی نورگفتمان
خط ھا چو افرادش سياه وچرکين است
ار دماغ و نوک چاک قلم شان بنگری
ھر سطرش به چشم زھرآگين است
گربيندازند تصويری درسايت خود
ھررنگ تصور، نقش سرگين است
ھرچه يابی نه راستی و نه صداقت
مرگز شقاق ونفاق و کفرو تلقين است
کته سر رحيم باشد وکوشانی خبيث
جغله وپغله جمع دوراسپنتای لعين است
اوکه کرده به افتخارتخلص رنگين
زان که دستش به خون رنگين است
درسياست دروغ وچال و فريب اينھا
شاگرد خاص انگليس و"بينامين" است
گر به تاريخ روشنفکری بدقت بنگری
جرم اين خاينين سخت سنگين است
نوکرايران واخوان منطقه در ظاھر
آن به باطن نوکر و سگ کرملين است
او نمايندگی کند از دموکراسی و صلح
درحقيقت سگ وسگتر ازمارآستين است
قلم شان اشک ريزد به نام دادنورانی
فکرشان بردالرجوال وخورجين است
سر درزير آب قلم کردند وکون بالا
رسم وآئين شان سخت ننگين است
چون سوار گشته اند برسر اسپ خيانت
اسپ او درخيز بی لجام وبی زين است
پای استدلال که ھيچ ندارند
پای منطق شان ھم بی تمکين است
اين قصه گربخوانی تو به دقت و درست
بھرھرکس بخوانی سخت شيرين است
کس خبردارد قصۀ مرگ فيض و مجيد
داستانشش بود تازه ، نگو ديرين است
خاينين لاف صداقت وراستی زنند
گربپرسی گويند ملامت رنگين است
ما بگوئيم محو و نابود ھرکجا خاين است
تواگر وطن پرستی بگو که آمين است
مقتضای طبيعت من و باستانی نيست
ھرکجا بينم خاين از ما با او کين است
محک باستانی و ھستی چه می گوئيد
نرود درگوش خر اگر ياسين است
بدانند کلمرغان چپ وراست دروغين
قلم محک باستانی وھستی شاھين است
13 سپتامبر 2011, 23:24, توسط مزاری
با تقدیم درود و احترام خدمت اقای سید موسی هستی ، میخواستم فقط حضور شان به عرض رسانم که سرودۀ شان بسیار زیاد هم مانند سروده های آقای خلیل الله انصاری است که مرا بیاد آندوست کم پیدا انداخت .
اما در پیوند با رویدار دلخراش امروز کابل عزیز ما . چرا چنین شد ؟
1- بخاطریکه ما طالب را رسمأ برادر میخوانیم و خودکشان شانرا می بخشیم و بخششی می دهیم .
2- طالب بی فرهنگ در همۀ بخش های زنده گی سیاسی و نظامی ما حضور دارد ، ولی ما به ایشان اعتماد می کنیم و بخاطر وحدت ملی نجس لب را شور نمی دهیم .
3- در پوسته های امنیتی افسر و سرباز طالب جا بجا شده است که آزادانه میتوانند جنگ افزار های سبک و سنگین را اجازۀ ورود داده و به هر جا دلشان بخواهند برده میتوانند .
چاره چیست ؟
1- وقتی طالب دستگیر میشود باید مستقیم در پیشگاه مردم بدار آویخته شود .
2- تمام افسران و سربازان پشتون اردو ، پولیس و امنیت زیر کنترول باشند .
3- درپوسته های امنیتی از جابجایی سربازان پشتون جلوگیری شود .
اگر همین آش باشد و همین کاسه که کرزی طالب خودکش را ببخشد و به خاطر هم قبیله بودن با انتحاری او را جهت تحصیل به خارج بفرستد ، باور داشته باشید هرگز روی آرامی را نخواهیم دید ، از ترقی و پیشرفت انسانی می گذرم که خواب است و خیال است و محال است و جنون .
14 سپتامبر 2011, 06:55, توسط سعد مبارز
مزاری صاحب،
شما همیشه ایده های خوب و جالبی برای معضلات پیش رو دارید و من این توان شما را تحسین می کنم! بخصوص گزینه سوم (وجود طالبان در کسوت نیروهای امنیتی و تسهیل انتقال جنگ افزار) را قویاً تأیید می کنم و نیز راهکارهای ارائه شده تان را می ستایم و ای کاش که در دنیای واقعی تجلی می یافتند!
14 سپتامبر 2011, 10:20, توسط مزاری
دوست نهایت ارجمندم آقای مبارز ، درود و احترام تقدیم میدارم و وجود عزیز تانرا در پناه پرودگارم آرزو دارم . سپاس گذارم از لطف شما .
برادر عزیزم ! آنچی نگاشته ام ایده نیست بلکه تجربه تلخی است ، از زمان خدمت سربازی ام در کندک اول اوپراتیفی امنیت دولتی بلخ به قوماندانی وارسته مرد خراسان جنرال امان الله گلمجم (گلم جمع) ! باوجودیکه سن و سالم نزدیک به پنجاه است و در جرمنی با فامیلم زنده گی میکنم باز هم به تمام مقدساتم قسم که هرروزی که آن فرزانه مرد مرا برای بار سوم به سربازی فرا خواند ، با سرو جان حاضرم مانند گذشته ها سلاح بردارم و قندهار و هلمند را از وجود طالب شرف باخته و بی فرهنگ مثل مجاهدش پاک کاری و تصفیه حساب نمایم .
در زمان حکومت سردار نجیب وقتی در وظیفه میرفتیم ماما گلمجم ما افسران وسربازان تاجک و ازبک خود را قومانده میکرد که متوجه فلان افسراوغان باشید که خایه نداره ! در کندک ما یک سرباز پشتون نبود جز چند افسر ناقل بلند رتبه و پائین رتبه که از مرکز تقرر حاصل می نمودند . یگانه ارگانی که از حریم وناموس وطن دفاع میکرد جزوتامهای اوپراتیفی وزارت امنیت بود و بس . در وظایف جنگی و محاربوی خوست ، گردیز ، اسمار ، لوگر و در مجموع مشرقی و جنوبی ، در قندهار ، هلمند و زابل هیچگاهی سارندوی و وزارت دفاع اشتراک نکرده اند و اگر اشتراک هم کرده باشند بخاطریکه قوماندان شان اوغان بی خایه بوده جز غند فروشی و لوا فروشی به پنجابی ها کار دیگری نکرده اند . اگر خواسته باشید ازین قطعه و سرباز فروشی های جنرالان اوغان بی خایه اطلاع حاصل نمائید ، یکبار کتاب گرانسنگ جنرال نبی عظیمی (اردو وسیاست) را بخوانید . منکه عملأ در آن زمان دو بار خدمت سربازی ( مکلفیت و احتیاط ) را گذشتانده ام به خوبی میدانم که آقای عظیمی پرچمی یک خط آنرا دروغ ننوشته است ، روی همین منظور است که به یگان پرچمی سخت احترام دارم . آنهائیکه فراموش کرده اند باید خاطر نشان سازم در تمام دوره حکومت کمونستی بویژه زمانیکه روسها از وطن ما فرار کردند تمام ثقل دفاع از وطن بدوش سرباز هزاره ، ازبک و تاجک افتیده بود . این مادر ازبک ، تاجک و هزاره بود که سرباز می زائید و در سن هفده سالگی با اصلاح سن به هژده روانه جبهات گرم نبرد در جنوبی و مشرقی میشد .
مبارز عزیز ! بفکر من حقیر در آن هنگام که تنها سرباز بی رتبه بودم ، اگر تنها احمد شاه مسعود به روند مصالحه می پیوست تا امروز سردارداکتر نجیب رئیس جمهور اوغانستان می بود و از مجاهد اثری نمی ماند . وقتی جزو تامهای شمال از داکتر نجیب رو گشتاند ، داکتر نجیب سقوط کرد و وقتی از حکومت مجاهدین رو گشتاند حکومت مجاهدین سقوط کرد . امروز هم اگر اجازه داده شود و قطعات منظمی از سربازان ازبک ، تاجک و هزاره در یک صف واحد تشکیل شوند ( البته بدون پختون ) و افسران مجرب و جنگ کشته غیر اوغان زمان داکتر نجیب در رأس آن قرار گیرند ، باور داشته باشید که این چند طالب ریشوی نصواری بی فرهنگ را مثل گذشته ها تا سرزمین اصلی شان سند و اتک پیش خواهیم نمود .
چون امروز ننگ دفاع از وطن وجود ندارد ، افسران وسربازان مانند ماش و برنج در قطعات و جزو تامهای تشکیل شده ایفای وظیفه میکنند ، طالب دستگیر شده رها میشود ، افسران و سربازان پشتون همکار و دوست دشمن اند ، با چنین حالتی بعید و دور از امکان است که در سرزمین امن آرامی و صلح حکمفرما شود . درد دل زیاد است دوست ارجمند ، نشود که دوستی انتقاد نماید که مانند آقای باقی سمندر زیاد نوشتی و وقت ما را گرفتی . بهر روی ، تا روزیکه دوباره شهامت وغیرت دفاع از حریم و ناموس وطن پیدا نکنیم و جنرالان و افسران وطن پرست در قدرت نه آیند ، همی آش پاکستانی خواهد بود و همی کاسه طالبی ! پیروز و کامگار باشید .
14 سپتامبر 2011, 16:22, توسط Bina
سعد ارجمند ازدل من هم كفتى.من هم نوشته هاى مزارى صاحب را ميخوانم و راستى ازان لزت ميبرم.
13 سپتامبر 2011, 20:28, توسط baqi samandar
کابل (پژواک، ٢٢ سنبله٩٠): درحملات مسلحانه و انتحارى امروزدرشهرکابل، هفت تن کشته و هعده تن تن ديگر مجروح گرديدند وهنوزهم دريک نقطۀ شهر مقاومت يک تا دوتن از مهاجمان ادامه دارد.
اين مطلب را پاسوال محمدظاهر رييس تحقيقات جنايى زون یک صدویک آسمايى کابل، حوالى ساعت هشت شب امروز، به آژانس خبرى پژواک اظهار داشت .
به اساس معلومات منبع، درجمع کشته شده ها ٤ پوليس وسه فرد ملکى و دربين مجروحين پنج پوليس و دوازده فرد ملکى شامل ميباشند .
به گفتۀ وى، نيروهاى امنيتى تلاش دارند تا مهاجمان باقيمانده را درتعميرى واقع چهارراهى عبدالحق، هرچه زودتر از بين ببرند.
مهاجمان يادشده، حوالى ساعتیکونیم بعد از ظهر امروز، داخل يک تعمير نيمه کاره در چهارراهى عبدالحق درشهر کابل گرديده، سفارت امريکا، قوماندانى عمومى نيروهاى آيساف و تاسيسات دولتى را هدف قرار دادند.
همچنان امروز در مناطق دهمزنگ، ليسۀ حبيبيه و سرک ميدان هوايى شهر کابل نيز طالبان حملات انتحارى را انجام دادند.
ذبيح الله مجاهد سخنگوى گروه طالبان گفته است که اين حملات را طالبان مسلح، با استفاده از توپ هشتاد ودوم ملى مترى، راکت شانه اى، پيکا، کلاشينکوف، بم هاى دستى و واسکت هاى انتحارى انجام داده است .
به گفتۀ وى دراين حملات ، تلفاتى به نيروهاى افغان و خارجى وارد گرديده است.
يایان خبر وکزارش از پژواک
خبرګزاری باختر چنین ګزارش داد
تاکنون سه تروریست در ساختمانی در چهارراهی شهیدعبدالحق کشته شده است
سخنگوی وزارت امور داخله میگوید که سومین حمله کننده در ساختمان چهارراهی شهید عبدالحق پس از شام امروز از پا در آورده شد، اما مقاومت تروریستان در ساختمان ادامه دارد
سخنگوی وزارت امور داخله میگوید که سومین حمله کننده در ساختمان چهارراهی شهید عبدالحق پس از شام امروز از پا در آورده شد، اما مقاومت تروریستان در ساختمان ادامه دارد
صدیق صدیقی که با خبرنگار آژانس اطلاعاتی باختر صحبت میکرد افزود، ساختمان متذکره کاملاً" در محاصره نیروهای امنیتی قرار دارد و احتمالا" یک یا دو مهاجم هنوز هم در داخل ساختمان وجود داشته باشد
صدیقی افزود که یک پولیس درین رویداد شهید و یک پولیس دیگر زخم برداشته است.
بعد از ظهر امروز شماری از مهاجمان به ساختمان نیمه کاره در چهارراهی شهید
عبدالحق هجوم برده، اهدافی را به آتشباری گرفته و با نیروهای امنیتی درگیر شدند
همچنان حمله کننده انتحاری دیگر خود را در چهارراهی دهمزنگ منفجر ساخته و یک انتحار کننده دیگر در مقابل مدرسه خاتم النبین خود را منفجر ساخت.
به گفته ثریا دلیل سرپرست وزارت صحت عامه درین رویداد ها بیست و یک تن زخمی گردیده و یک جوان شهید گردیده است. درهیمن حال برخی از رسانه ها شمار کشته شده گان این رویداد ها را شش تن گزارش داده اند »
(خبر از باختر —)
یک مسوول وزارت داخله تائید کرد که در مسیر سرک دهمزنگ شهرکابل انفجاری صورت گرفته است.
یک مسوول وزارت داخله تائید کرد که در مسیر سرک دهمزنگ شهرکابل انفجاری صورت گرفته است
داکترنجیب الله معاون دفترمطبوعاتی وزارت امور داخله باتائید این خبر به آژانس اطلاعاتی باختر گفت که تا هنوز تلفات بر خاسته از این حادثه معلوم نیست
درهمین حال گزارش های وجود دارد که انفجاری درمقابل مدرسه خاتم النبین صورت گرفته است اما مقامات وزارت داخله این خبر را تائید نکرده اند.
برخی از رسانه ها از قول شاهدان عینی، انفجار در دهمزنگ را حمله انتحاری وانمودکرده گفته اند، دراین رویداد یک پولیس نیز زخمی شده است » ( خبرکزاری باختر )
« شهروندان کابل روزی پر رعب، و حشت و خونین را سپری کردند
هیچ خانواده در کابل سراغ نمی شد که بخاطر فرزندش و اقارب اش نگران نبوده باشد
. این حالت را کی به شهر و شهروندان مستولی گردانیده بود.
کی ها مردمان مظلوم کابل را چنین میسازند
مبصر سیاسی آژانس اطلاعاتی باختر به این پرسش ها از دید مردم و با تحلیل مردمی پاسخ میدهد
در قاموس خبرنگاری، مردم بهترین خبرنگاران توصیف شده اند بر همین بنیاد مردم میگویند، تروریستان، حامیان بین المللی آن هرگز به فکر و اندیشه مردم نیستند،
هرگز آرزو ندارند مردم افغانستان آرام و آسوده باشند، استراتیژی حامیان تروریزم افغانستان ضعیف و ناتوان است
و تا زمانیکه چنین حلقه ها در منطقه وجود داشته باشندو جامعه جهانی به آن توجه نکنند، مردم افغانستان روزهای بد و بدتری را سپری خواهند کرد.
زیرا حامیان تروریزم با سماجت و پررویی هم تروریزم را می پرورانند،
هم تروریزم میسازنند و هم به گفته معروف برف بام خود را بالای دیگران می اندازند.
به باور مردم، کابل خونین و زخمی، مردم مضطرب وسرگردان پیوسته زجرکشیده اند، آسیب دیده اند و کسی به فریاد آنها نرسیده است
. کی ها گلیم ماتم را بر خانواده های شهروندان گسترانیده اند
مردم میگویند، تروریستان مردم را می کشند، گلیم غم و ماتم را بر خانه ها هموار می کنند. اما در ظاهر دوستان و در باطن دشمنان از آنها حمایت می کنند
حوادث امروز نشان داد که تنها چند تروریست و آدم کش نمی تواند چنین برنامه ای گسترده ای
را برای قتل و کشتار سازمان دهند، حتی دسته ها و حلقه های اند که آنها را تجهیز،آموزش و تمویل میکنندتامردم افغانستان را بکشند، ساختمان ها را ویران کنند وامتیاز بیشتر بدست آرند »
( پایان خبروتبصره از باختر آژانس ).
13 سپتامبر 2011, 20:30, توسط baqi samandar
باقی سمندر
سنبله ۱۳۹۰
سپتامبر ۲۰۱۱
وطندار نازنین من !
جنایت کاران جنګ را درکابل کشانیدند تا با اعمال قدرت وتکیه بر زورتفنګداران تامغز استخوان سیاه وارتجاعی شان به اریکه قدرت سیاسی برسند و خود را برسرنوشت مردم افغانستان حاکم ګردانند وجنایات ګذشته را درکابل وهمه افغانستان تکرار نمایند وکابل را بازهم حمام خون بسازند . عده ای ګه خود را «روشنفکر »میدانند – این حرکات را « جنبش مقاومت ملی » میخوانند و با دفاع از این نوع حرکات خودرا « ضد امپریالیست ومترقی » جلوه میدهند ومن – یعنی باقی سمندر را – «نوکر امپریالیسم .... » میخوانند
– من اخبار را برایشما وبرای تاریخ مینویسم تا در آینده دیده شود که کی ها در کجا قرار دارند و چګونه برای بازهم بخاک وخون کشیدن کابل ومردم تمام افغانستان متحد وموتلف شده اند . جزیات خبر را یکبار دیګر باهم میخوانیم .
اخبارخونین کابل امروز چنین است –
امروز عده ای از افراد مسلح بین ساعت یک و نیم بعد ازچاشت با نیروهای امنیتی در چهار راهی عبدالحق شهر کابل درگیر شده و.
در جریان این درگیری صدای چندین انفجار نیرومند نیزبه ګوش رسیده است .
مهاجمان مسلح به سلاح های سبک و سنگین مجهز بوده اند واین سوال همیشه در ذهن همه خوانندګان خطور مینمایند که این همه سلاح را درداخل کابل کی ها در خدمت شان وچګونه قرار میدهند ؟
شما خودتان در این مورد بیاندیشید .
این تفنګداران با استفاده از تعمیری که در این چهارراهی عبدالحق قرار دارد راکتی را نیز پرتاب کردند که در سرک 12 وزیر اکبر خان به یک موتر حامل اطفال مکتب اصابت کرده است وهنوز تعداد دقیق اطفالی که به خاک وخون کشیده شده اند – دقیق نیست .
در گزارشها یی میخوانیم که حمله کنندگان با وارد شدن به یک تعمیر نیمه کاره در چهار راهی عبدالحق، سفارت امریکا در کابل را هدف قرار داده اند .
دراخباری که تاحالا بدسترس میباشد میخوانیم که :
از انفجار در منطقه دهمزنگ شهر کابل رخ داده است -
یک انتحار کننده وارد زون شمشاد که در نزدیکی مدرسه خاتم الانبیا قرار دارد وارد شده و دست به انفجار زده است-.
یک پولیس و یک غیرنظامی بر اثر این انفجار کشته شده است.
همچنین یک انتحاری دیگر خود را در مقر پولیس سرحدی روبروی باغ وحش منفجر کرده است.
گفته شده است که در این انفجار یک سرباز پولیس زخمی شده است
امار دقیق کشته شدګان وزخمی ها تاحالا معلوم نیست .
13 سپتامبر 2011, 21:09, توسط مرك برقبيله مزخرف
اين به استيلا جامعه جهانى دست زير الاشه نشسته دوزخ اى اس اى را تماشا ميكنند.
كرزى اكر خاين نيست محكمه ويزه و صحرايي براى برسى فورى و عاجل افراد طالبان كه بلفعل و مسلح كرفتار ميشوند بايد به زودى اشد مجازات شوند.اينكه از زندان بنج صد نفر فرار كند و تو سط محاكم مزخرف قبيله به وسيله و واسطه رها شوند وضع ازين بدتريشود.
راستى شايد اين افراد تو سط بشتونهاى قواى مسلح و بوليس تحت بوشش انتقالات كنند.وكرنه جطور ميشود كه به اين بيمانه تروريست داخل شود.
از جهار طرف قوم بشتون است با يد اين زنجيربشكند.
بايد سفير با كستان اخراج شود با كستان حامى تروريت ها بايد به صفت دشمن خاك ما اعلان كردد.
اين همه دست با كستان درين جنايات شامل است.
اين جامعه جهانى به جاى ليبيا در با كستان نظم را بورد و اين كشور را تصفيه و دولت تروريست برور را از و جود تروريست ها و ماشين جوجه كشى شان باك كند.
وكرنه جهان در التهاب خواهد ماند.
14 سپتامبر 2011, 02:37, توسط نیک اندیش
عجب روز و عجب روزگاری ! ای خدای پاک این سرزمین واین مردم رنجور با داشتن پیشینه تاریخی وفرهنگ پویا را گرفتار چه هیولاهای درنده خوی کرده ای ؟ این نام منحوس اوغان کم نبود که ، تبار ویرانگر وکشنده مجاز را با وسیله انتحار وگرفتن جان هزاران انسان این سرزمین گرفتار ساختی ؟ چاره چیست؟ تحمل این همه نا هنجاریهای که از سوی چوچه انتحاریون اوغانی بر این مردم صورت میگیرد ویا اینکه یکبار برای همیش لبه وحدت ملی را باید شکست ودر برابر هر اوغانی که از تروریستهای انتحاری طرفداری میکنند واین وحشیان قرن بیست ویکم را برادر میخوانند ، مردانه ایستاد ودهنشانرا ضربه ای که در خورشان باشد زد! در هر پاسگاه که اوغان باشد ، غیر اوغان نباید با آنها همراهی نماید؛ این تروریستها هزار در صد به یاری اوغانهای نکتایی داری که در امنیت نفر اول هستند ، دست به این کارها میزنند واداره امنیت ملی این سرزمین حثیت مغز را دارد واین مغز که هدایت کننده ارگانهاست ، بدست پاکستانیها واوغانهای مزدور پاکستان افتاده است واین تروریستها مستقیمآ به اشاره ویاری این سران فاشیست دست به چنین اعمال شوم میزنند؛ نصف بدنه حکومت فاشیست کرزی را گلبدینهای خشونت ورز تشکیل داده اند وبخشی را طالبان غرب آمده ودستور شده گان پاکستان که جانشین اتحاد شمال در کرسی های این حکومت گردیده اند؛ غنی کوچی واحدی اوغان ملت ، سالها از موقف طالبان وحشی وبی فرهنگ دفاع کرده اند وامروز هم پشت این گونه حرکات اینها قرار دارند وریس امنیت ملی نیز مستقیمن بدستور پاکستان وپشتونهای تند وفاشیست قبیله گرا ، جانشین امرالله صالح گردید وامروز طالبان وترویستهای اوغانی دست باز ودر هرجای که خواسته باشند عمل میکنند ومی کشند وجان میگیرند وتباهی مینمایند وویرانی می افرینند ، زیراکه در فرهنگ قبیله تمام شهکاریهایش همین شمشیر وسربریدن وویرانی است وبس ! این سرزمین از ایام احمد خان تروریست وویرانگری که هندوستان را چندین بار ویران کرد وملیونها انسان را نابود ودارایهایشان را چور کرد، به دوزخ مبدل شده بود که تا امروز جز دوزخ بودن ما چه دیده ایم؟ این تبار خدا میداند که ریشه در چه مصیبتی دارند وتا کجا میخواهند این سرزمین را به قهقرا بکشانند وروشنایی را به تاریکی ودانش را به جهالت وخوشبختی را به بد بختی مبدل سازند؟ شاید بقای نا میمون خودشان را در این چنان کار روایهای بد سگالانه و انگلانه بدانند ودر غیر آن شیوه انسانی سبب رنگ باختن شان از بر وگز سیستم قبیله وی شود!
هر قدر که فیصد این قوم ویرانگر در ارتش وپولیس زیاد شود ، به همان اندازه نا امنی وکشنده خویی وترور وانتحاری وکشتن دیگر اندیشان غیر قبیله زیادتر میگردد! روی این اصل هزاره ، اوزبیک وتاجیک ، برشما است که دست برادری ودوستی باهم دهید ومانند سابق بخاطر بقای خود وفرهنگ وتاریخ خود کوشش نمایید وبا اوغان هزار سال هم بگذرد کنار آمده نمیتوانید واینها هزار مرتبه پاکستانی را قدر میدهند ونه شما را وجان پاکستانی را نمگیرند ولی در خون شما مانند عبد رحمان ونادر وتره کی وامین تشنه هستند ! محقق شرم است که بازهم از پی معامله روزت را تلف بداری ودوستم بدان که این اوغانها در کمینت نشسته اند وانتقام مکروبهای انتحاری طالب را گرفتنی میباشند وربانی بدان که با شما نیز هرگز سازگاری ندارند وشما سبب شدید که ، قبیله از قدرت بافتد ومانند جبیب الله کلکانی اگر قدرت سرتاسری یافتند ، انتظار چوبه دار را بکشید ! این تبار با هیچکس در تول تاریخ وفا نکرده اند ومدام که توانمند شده اند ، زهر شان را ریختانده اند وبند وواز قرآن خداوند هم نبوده اند وقرآن خوران عهد شکن شان را نیز غازی می نامند ، شرم به این تبار بی شرم باد! با مزاری شهید چه کار کردند واو پناهنده بود ومهمان واین تبار شمشیری با کسی که پناه آورده بود چه رویه انجام دادند وخودشان را آریایی هم می نامند ! آیا آریایی ها چنین فرهنگ وویرانگر بودند؟ در خانه دزد اگر پناه ببری، بخاطر شرم مال وجانت را در خطر قرار نمی دهد ولی اوغونها از این شیوه بی بهره اند وغیرت کشنده گری ونابود وویرانی همیشه محرکشان بوده وتا هستند چنین خواهند بود. با چنین مردم چگونه میتوان متحد شد ودر یک سرزمین معامله ودادوستد کرد؟ شما پاسخ را بنویسید ؛ تندرست باشید.
14 سپتامبر 2011, 07:57, توسط baqi samandar
باقی سمندر
۲۳ سنبله سال ۱۳۹۰ خورشیدی
سپتامبر سال ۲۰۱۱ میلادی
سلام به همه وطنداران شریف وباعزت وبا وقار
طالبان ای تامغز استخوان سیاه همین دیروز نتنها ګودکان مکتب را در سرک وزیر اکبرخان به خاک و خون کشانیدند - بلکه همه مردم کابل یعنی پنج ونبم ملیون انسان را در اضطراب وپریشانی محض قرار دادند . تصور نماییدکه اګر این جنایت پیشګان تاریخ تیرشده قرون وسطایی وتامغر استخوان سیاه - عقربه ساعت تاریخ را یکهزار سال دیګر بتوانند به عقب برګردانند - چه حالی برمردم افغانستان ومنطقه ودنیا مستولی خواهد ګردید ؟
شما فقط طالبان را در ارګ و یا در روی سرک ها ودشت ها یا با نکتایی ها نبینید - عده ای دیګری که خود را طالب نمیخوانند و از حرکت طالب وحکمتیار و آی- اس آی بنام « حرکت مقاومت ملی ۰ ضد امپریالیستی » دفاع مینمایند - اینها مارهای دهن آستین مردم افغانستان وستون پنجم آی - آس آی در لباس « روشنفکران »
اند - این چوچه طالبان بیخدا و بیوطن که خود را به دروغ انتی امپریالیست میدانند ودر عمل درخدمت امپریالیسم جهانی بوده و زیر نام « مبارزه برضد حکومت مستعمراتی کابل » عملن در خدمت استخبارات منطقه وجهانی فرار دارند و کابل رابی ثبات میسازند و افغانستاتن را بی ثبات میسازند وتا باداران شان به اقتداربرسند و در کنار ملاعمر - ملا ګلبدین و شرکا بنشینند و بخون رفقا وعزیزان ګرامی ایکه در زیر آتش متقاطع دشمنان رنګارنک سالها رزمیدند ودرفش استقثال سیاسی - تامین آزادی -دیموکراسی و برابری وعدالت اجتماعی را لحظه ای از دوش نګذاشتند - معامله ګری مینمایند . این مارهای دهن آستین را بشناسید
14 سپتامبر 2011, 12:46, توسط محک باستانی
باقی سمندر شده چاکر
آنهم به امپریالیزم بی پاوسر
میدهد راپورهای غلط را سربه سر
اندرین راه نی پا می شناسد یا که سر
قبل از آن باګفتمان وبا الم داشت سورسورک
لیک حالا با کامران میرهزار دارد صد چینلک
میګویند ومی نویسند هردو شان هرچه دارند آرزو
اما نیست هستی که دهد هردویشان را درس با نمک
آنچنان درسی که داد شفیع دیوانه به سیافک
کابل پرس? ګشته مردار وپریشان
از دست باقی سمندر وچارتا شارلتان
نامهای شان است دروغین
یکی مزاری دیګری ضد دین
یکی لافد از ضمیر روشن
لیکن است خاین وبی وطن
نام خبیث اش است بابک
لیک است چاپلوس بزقرتک
ګاه ازعرب ګاه ازعجم ګاه از غنی وګاه از احد
دارند اندرسینه صد بغض وکینه نفرتهای بی عدد
اینچین ګروه بی شرم را کس ندید اندرعمر خویش
که کند چاپلوسی ګاه پيش طالب وګاه نزد باداران خویش
ای سمندر کی دهی پایان به این بازیهای ګنده ات
با مزاری وبا بابک وبا سپهر و با دیګر چاپلوسان بی مایه ات
شرم میاید باستانی را که برابر کند باتو زبان
لیک نیست چاره زمانیکه ګوید لبیک به صدای وجدان
ختم
محک باستانی
14 سپتامبر 2011, 13:44, توسط شادگل کوندی زی
ولا محک صیب دیر گل گفتین او قتی همی شعرتان ماره دیرخوش ساخته گیستین ، ولا چی مه میگوم هم په کابل نشته دی و نه هم په زابل . نو کابل پرسیان غوگ اونیسی ، اینیره میگن شعر چی په چختن تالا قسم ، فقط شعر جلال خان بایانی وری شعر گفته گیستن . په ریختیا ، محک صیبه اینی ره نگفتین که صحت می چنگه دی ؟ از روغتون خو برآمدین یا نی ؟ و دیگه همی پروین جان چیرته هستن که خبر شان نشته دی ؟ نشه که همرای ولید جان طرزی واده کده ده مشهد تیختیدلی کده باشن ؟
نوش جان ما چی ده همی روزا همی کافرک روشنضمیرک نو خپ خوده گرفته گیس که اگه نی ، نه ده شما او نه ده ما نه ایزار می ماند او نه هم عزت اوغیرت . محک صیبه دا ماته وایه چی همی باستانه از کوجا کدین که باستانی شده گیستین و اوهم محکش؟ مه میگوم محک صیبه بیشک چی اوغان یاستی ، همیتو یگان وقت کله کشک کونین و یگان شعرکی ره نمشته کونین که بیخ و بنیاد این کافرای کابل پرسی بسوزه دیگه رقم خو نشد . ای کافرا نه ده گپ میشن و نه هم ده سخن ! هرچی نو ما میگیم او لیکل میکنیم هیچ قبول نمی کنن و یگان تای شان نمشته میکنن که ولا شادگل تو سرپلی یاستی و یگان تای دیگه شان نمشته میکنه که دیر خوب طنز او هجویه نمشته میکنه . نو ما راست خوده نمشته میکنیم او اونا سر مه ریشخند میزنن ، ازامی خاطر کم نمشته میکنوم .
محک صیبه اینمی رقم یگان وقت از قار تان پیاده شوین او ده پیش ما غریبا بیاین که از شعرای تان کیف کنیم او بیاد بایانی صیب بغلتیم . خدا بیامورزه همی بایانی صیبه که بسیار زور زدن او از زور زیاد عین ناف شان رفت او کار شان ده روغتون کشید ، ولی گپ شان سر ای کافرای کابل پرس? و مهاجرین سمرقندی هیچ تاثیر نکد .
14 سپتامبر 2011, 09:03, توسط عبیدالله
آقای مزاری،
"سگ را چرا میزنی، صاحب سگ را بزن".
شما طوری وانمود میکنید که گویا کرزی یک رئیسجمهور مستقل و ملی باشد، و توان آنرا داشته باشد، که بدون اجازه بادارش (امریکا) کاری بکند. با این کار تان اذهان مردم را از هدف اصلی، یعنی حامیان کرزی و طالبان منحرف میسازید.
14 سپتامبر 2011, 12:38, توسط مزاری
آقای عبیدالله درود مرا بپذیرید . پرسیده اید : سگ را چرا میزنی ؟ صاحب سگ را بزن ! بیائید روی همین نگاشتۀ تان کمی مکث نمایم . اگر ما سگ گری و سگ صفتی نکنیم ، چرا صاحبی پیدا نمائیم ؟
درین شکی نیست که همۀ خارجی ها بخاطر منافع سیاسی و اقتصادی خویش پلان میگیرند و استراتیژی رسیدن بآن را با همۀ توان و قدرت خویش بکار می برند ، ایشان بمنظور رسیدن به اهداف مطروحه کوشش میکنند در سرزمین مورد نظرسگی بیابند که زنجیر به گردنش افگنند و بار همۀ مسؤلیت را بدوشش بیآویزند . کرزی هم مانند دیگر زنجیر بدوشان ( زرداری ، جلال طالبانی ، یاکوب زوما و غیره ) از مدیریت چایخانه به مقام رهبری یک مملکت گزیده شده که سگی بیش نیست . این ملت و مردم است که با تعین خط مشی که لاحقل بتواند مملکت مستعمره خویشرا کمی به پیش براند و مورد پسند جامعه باشد ، طرح نموده چی به زور و چی به رضا برآنها بقبولانند واز حضور خارجی های قدرتمند که درین مقطع زمانی به یک اصل عمده بقا تبدیل شده استفاده اعظمی را ببرند مانند ( قزاقستان و ازبکستان از روسیه ، پولند ، چک و سلوانیا از اتحادیه اروپا و کوریاجنوبی و اندونیزیا از آمریکا وغیره ) اگر ما اوغانستانی ها که دوصد و پنجاه سال است چی آشکار و چی غیر آشکار نوکر بوده ایم و خط مزدوری خویشرا دستخط نموده ایم با نداشتن کوچکترین امکانات مادی ، کادری و اجتماعی با مشت خالی به جنگ دروش برویم آیا کار عاقلانه و خردمندانه نموده ایم ؟ آیا با نبود هیچ و نداشتن هیچ میتوان از استقلال و حریت سخنی بزبان آریم ؟ گیرم که دیگ رحمت خدا بجوش آید و ما استقلال واقعیی خود را از ملک لایموت و عرش خدایی پیدا نمائیم ، آیا میتوان با کون لچ آتش بازی کرد ؟ عبید جان ! درین دنیا کشمش بی دمُچه زود زیر دیگ پلو میره !! اگرکشور ما رسمأ به یکی از پک های نظامی شامل می بود ، به این روز و روزگار میرسید که حتی دالخوران بی (بولنتون) تشناب آستین برزده اند که ما را با چپاتی شان یک لقمه کنند ؟ هرگز !!
اگر احیانأ طالبانی که امروز پرچم گویا آزادی اوغانستان را همکاری مستقیم دالخوران بلند نموده اند و همه روز مردم بیچاره را با خودکشی ، بمگذاری و ترور می کشند و به صاحب سگ گویا تسلیم نیستند به قدرت آیند ، آیا استقلال عمل دارند ؟ آیا طالبان مزدور و نوکر پاکستان مزدور نیستند ؟ ما که نوکر بوده ایم و هستیم ، تسلیمی بلا قید و شرط به مزدور مزدور بهتر است یا مزدوری و احترام به بادار اصلی ؟ برماکه مزدوری و نوکری از نیکان به ارث رسیده ، چی بهتر که مسقیم نوکر بادار باشیم تا نوکر نوکر نوکر !!
آیا شما کدام راه دیگری می دانید و یا سراغ دارید که بدون دخالت روس ، انگلیس و امریکا ، اوغانستان کون لچ میتواند مستقلانه به پا ایستد و در راه شگوفایی خود استقلال عمل داشته باشد ؟ امروز جرمنی ، فرانسه ، جاپان ، کانادا با داشتن ذکر های یک متره زیر پا و زیر تأثیر آمریکا قرار داشته و از خود استقلال عمل ندارند ، چی رسد به اوغانستان از بیخ سنت شده و بی تنبان که دعوای آغایی و مردی نماید . می بخشید که گپ آمد !
دوست ارجمند عبیدالله ! ما اوغانستانی ها چنان در جال کورگره شده افتیده ایم که رهایی از آن را صرف بقدرت خدا می بینم و از توان ما بنده ها برآمده . از روسها گریختیم و به گیرغربی ها افتیدیم ، حال ما باید بکوشیم که لاحقل بتوانیم زیر چتر آمریکا و ناتو خود را درست جابجا نموده راهی را جستجو نمائیم که به خیر و سلامت مردم ما تمام شود و کمتر پاره گردیم ، بفکر من حقیر دیگر راه گریزی ازین شخ ذکران وجود ندارد . شاید غلط فکر کنم البته این نظر شخصی خودم است . پیروز و کامگار باشید .
14 سپتامبر 2011, 09:06, توسط اشنا
سلام به خواننده های عزیز جای تعجب اینست که چرا همیشه ما مردم غریب شکار حملات مخالفین میشویم در حالی که افراد بلند پایه دولتی و سیاسی مصون تر هستند ایا بخاطر اینکه دست طالبها به انها نمیرسد یا انها دشمن و مخالف طالبها نیستند چرا ما نمیتوانیم روابط مخفی رهبران را با طالبها را بدانیم بخصوص انهائکه در بین افغانها افغان و بین تاجکها تاجک میشوند
14 سپتامبر 2011, 17:27, توسط ضمیر
از ماست که برماست.
بدون شک جنایات همه سازمانیافته و آشکار است.کرزی با رهایی هزاران تروریست در طول ده سال ثابت ساخته که به پیشنهادپاکستان ومنظوری امریکا به قدرت رسیده ببنیم آنهاییرا که دم از مقاومت برضد القاعده وطالب بیفرهنگ میزنند چه میکنند.
قسیم فهیم خود با اتکا به یک پست معاونیت بی صلاحیت کرزی به تمامی اعمال جنایات طالبی عملآخط بطلان کشید و خود را درصف کرزی و طالب بیفرهنگ قرار داد.
محقق وکریم خلیلی با جنایات ا شد لشکریان طالب بیفرهنگ کوچی علیه هزاره هاکه از ارگ کابل رهبری میشود -به جنایات کوچی صبغه قانونی داده و هزاره ها را مستحق چنین کشتارها وقتل عامها شناختند.
دوستم - هنوز خانه اش ازمحاصره پکتیاوال در وزیراکبرخان کابل خلاص نشده بود -که مردم شبرغان به کلوله هایبییفرهنگ گلبیدینی و مشاور ارشد طالب کرزی -جمعه همدرد قرار گرفت و به جنایت جمعه همدرد او هم صبغه قانونی داده و شبرغانیها را گوش تابی داد که دیگر نباید درمقابل ظلم قبیله وطالب صدا بلند نمایند.
پس تا همین آش است و همین کاسه و همین طور به اصطلاح رهبران فروخته شده و بی ایمان و دنباله روی از آنها مردم باید انتظاری جنایاتی بیشتری باشند و آه به جکر نکشند و بروند به فتوای به اصطلاح رهبران شان به قبیله ادادی احترام نموده و قبرهای خویشرا حفر کنند.
16 سپتامبر 2011, 04:32
مزاری !
بسیار درست شدی . یک گپ : یادت باشه که هر وقت ربانی بغلانی راه را گم کرده به کابل پرس? امد به کونش همرای لگد زده بیرونش بیاندازی , ربانی بغلانی یک تجزیه طلب است که به دمب داکتر نت و بعضی از باقی مانده اعضای سندیکت عیدالله عبدالله و قسیم فهیم و غیره میدود . این روز ها در تورنتو جا خوش نموده است و همرای حسین زاهدی شعر جنگی میکند . باقی میر هزار میخواهد خوده بر چوکی ریاست جمهوری کاندید کند و رمضان بشر دوست پشت و پناهی او را خواهد نمود . در افغانستان حلواه بخش نمیشود ؛ جنگ است . اگر کلاه تان به سرک های کابل افتاد خم نشوید که بلندش کنید . اوف داره .
16 سپتامبر 2011, 10:35, توسط مزاری
بدوستان درود و به همین آقای بی نام نشان هم ! نداستم درست شده ام و یا درست کرده ام . از فرمان نگاشتۀ پایانی تان که نوشته اید ( یادت باشه که هر وقت ربانی بغلانی راه را گم کرده به کابل پرس? امد به کونش همرای لگد زده بیرونش بیاندازی ) به این باور شدم که شما را باور بدین است که من حقیر را توانایی بیرون راندن افراد راه گم شده را از کابل پرس است . خوب ، اگر مانند پاره و بخشی از راه گم کرده گان که اینجا آمدند و جفنگ گفتند و با نیکر و بینی بریده سرای آزاده گان را ترک گفتند ، آقای ربانی بغلانی هم اگر با همان اندیشه و خیال دروغ و تهمت ، سری به کابل پرس بزنند به سرنوشت هم تباران خود دچار خواهند شد ، تا آن دم شکیبا خواهم بود .
اما جُستار این کلاه افتیدن ما در شهر کابل را ندانستم و آنهم با داشتن اوف . نشود که هدف تان همان داستان افتیدن سکه پنج اوغانیگی در شهر قندهار باشد . به هرروی ، ما که تا هنوز کوشیده ایم کلاه خود و شهر عزیز خود را از آشوب کودتاچیان کلاه گم کرده و راکت پراگنان بی کلاه ، بدون کلاه مردم نگه داریم و می کوشیم در آینده هم شمله پوشان سرکلاه دیگران را درس میهندوستی دهیم . این کنکاش شما به آنهایست که کلاه دیگران بسر میگذارند تا در شهر ما پیاده شوند و از غیرت و افتخارات دروغین هم لاف و پتاق هایی دارند . آرزو دارم در آینده نام عزیز خود بنویسید تا بدانم با کی روبرو ام . پیروز باشید .