اظهارات هدفمند سفیر ایران در باره ی امرالله صالح
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
چند وقت پیش زمانی که امرالله صالح در مقاله ای ایرانی ها را به دخالت از طریق گروهای شیعی در افغانستان متهم کرده بود، بیشتر حدس و گمان ها بر این بود که او در پی بدست آوردن اعتماد غربی ها این کار را انجام داده است. و اینک با نگاهی دقیق تر بر سخنان سفیر ایران که در تلویزیون نگاه، در باره ای امرالله صالح بر زبان آورده است. میشود اینگونه بر داشت کرد که صالح خان در این راه تنها نیست و ایرانی ها نیز به گونه ای خیلی پیچیده و ظریف، او را در این رابطه یاری میرساند. حالا در ادامه این یاد داشت تلاش خواهد شد، تا به ابعاد گوناگون قضیه پرداخته شود.
در قدم اول بد نیست نگاهی به اهداف مشترک ایرانی ها و شخص امراالله صالح بیندازیم، و چیستی ای منافع هردو طرف را به بررسی بگیریم. ایرانی ها از دیر زمانی است که تلاش دارد یکی از مهره های قابل اعتماد شان در افغانستان را، از هر طریق ممکن، به یکی از نهاد های دولتی و یا امنیتی و اطلاعاتی امریکای ها وصل کند. آنها در دور اول انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، مصطفی کاظمی را وا داشته بود تا از کرزی حمایت نماید، و در مقابل کرزی نیز قول سفارت افعانستان در واشنگتن را به مصطفی کاظمی داده بود، که بعد ها خبر رد شدن پیشنهاد سفیر شدن کاظمی از طرف امریکا مبنی بر سر و سیر داشتن او با ایرانی ها، در رسانه های امریکا نیز درز کرد. و این که چرا ایرانی ها، برای جا سازی کردن یک چنین مهره ای این همه سعی و تقلا دارد، میتواند دو دلیل عمده داشته باشد. یکی جاسوسی و کسب اطلاعات، و دیگری ایجاد رابطه با امریکای ها در صورت لزوم، از آنجای که دو کشور هیچ گونه روابط دپلماتیک ندارد. داشتن چنین مهره های قابل اعتماد و دم دست، در بعض موارد میتواند حیاتی و کار ساز باشد. و اما این که امرالله صالح در این میان چه چیزی را دنبال میکند؛ فکر کنم ایشان تنها یک هدف عمده میتواند داشته باشد، و آن هم در قدم اول جاسوسی چند جانبه به توصیه ایرانی ها و شاید هم روس ها، و نقش حلقه ی وصل سرویس های اطلاعاتی را داشتن، و در نهایت هم با جلب اعتماد طرف های متقابل خیز بر داشتن به سوی مقام ریاست جمهوری.
و دوم هم تأملی بر جنگ زر گری و حرف های که جناب سفیر در باره امرالله خان بر زبان رانده است. چنانچه که همه آگاهی داریم، بازی های اطلاعاتی و مهره سازی ها در درون نهادهای امنیتی ای طرف مقابل، همیشه پیچیده و رمز آلود است، به خصوص وقتی پای جمهوری اسلامی ایران در میان باشد، کشوری که از این گونه موش و گربه بازی ها در کار نامه اش ذیاد ثبت است، یکی از نمونه های زنده اش همان به کار گرفتن شیخ آصف محسنی برای به هم زدن و حدت گروه های هشت گانه ای شیعی، در دوران جهاد، در حالی که به ظاهر وا نمود میشده است که گویا شیخ آصف برای وحدت کردن با دیگر گروه ها ار از دستورات دولت ایران سر پیچی میکند ، و به همین بهانه بعد تر ازان جناب محسنی را ظاهرن از ایران اخراج میکند، ولی در اصل ایشان را برای اهداف دیگر به پاکستان میفرستند، و شیخ آصف هم به بهانه ی این که با ایران قطع رابطه کرده است توانسته بوده ارتباطی خوبی را با گروه های پیشاور نشین بر قرار کند، و هم زمان در خفا ارتباط اش با ایرانی ها هم خدشه نا پذیر باقی میماند، که البته دراین اواخر دیگر علنی شده است. و حالا میبنیم که سخنان سفیر نیز در تنها در همین راستا قابل فهم است، و هم چنان مقاله ی امرالله صالح در سایت بی بی سی. زیاد وقتی شمارا نگیرم، جان سخن سفیر جمهوری اسلامی این است؛ کسانی چون امرالله صالح نان به نرخ روز میخورد. این یعنی چی؟ یعنی اینکه نماینده ی رسمی جمهوری اسلامی ایران در مقابل امرالله صالح موضع میگیرد و توسط یک تریبون رسمی اعلام میدارد، که بله همه آگاه باشید؛ امرالله صالح دیگر با ما نیست؛ چون هرچه که باشد، آنها نمیتواند منکر رابطه ی صالح با خود شان شود، و این رابطه در گذشته از دید امریکای ها هم حتمن دور نمانده است. پس بهترین راه این است که به طرف مقابل بفهماند؛ اگر روزی صالح خان تومن را بر دالر ترجیح داده است، علت اش ارزش بالای تومن بوده است، نه وفاداری شان به هم تباران آریای و همخون اش.
آخر سخن این نکته را قابل یاد آوری میدانم، اینکه غرض از نوشتن این مطلب، حسادت و دشمنی با کسی نبوده است؛ امرالله صالح هم هر نقش و رولی را که بازی میکند و یا به هر مقام و منزلت سیاسی که میخواهد بیرسد نوش جان اش، تنها چیزی که در این میان آزار دهنده است قربانی کردن و بد نام کردن عده ی دیگر برای رسیدن به مقصد میباشد، و همین حس بی گناه قربانی شدن به پای اهداف سیاسی کسی، این قلم را وا داشت تا بخش ار حقایق را که در باره پروسه ی درشت مهره شدن صالح خان میدانست؛ با شما شریک سازد وسلام.
طاهر هجران.
پيام‌ها
13 فبروری 2013, 21:13, توسط باران
جناب عالی با این نوشته چیزی را ثابت نکرده ای . فقط با حدس و گمان خواسته ای عقده دلت را با لای یک هموطن خالی کنی که او را دیده نداری . و این خیلی از مردانه گی به دور است .
با دریغ و درد که عیب جویی ، سم پاشی ، تاپه زدن ، بر سایه دیگران شلاق کوفتن ، خوار شمردن و خار چشم بودن ، دارد در فرهنگ ما نهادینه می شود .
زنبور درشت بی مروت را گوی / باری چو عسل نمی دهی نیش مزن .
من جناب امر الله صالح را از نزدیک نمی شناسم لیکن مصاحبه هایش را شنیده و با طرز فکرش آشنا هستم . آدمی است که سرش به تنش می ارزد ملی گرا است و در شرایط فعلی سخت غنیمت است . شم سیاسی دارد و صاحب امعان نظر است .
بهتر بود در مورد وابسته گی جناب رییس جمهورت مطلب می نوشتی که ده سال است از ایرانی ها به بوجی پول حق السکوت گرفته و خاموش است .
آن طرف سرحد هزاران مهاجر ما شلاق می خورد ، کک مان نمی گزد ، هنوز هم آب دریای هیرمند مستانه روان است .
13 فبروری 2013, 23:10, توسط عبدالله
آقای باران یک کمی انصاف داشته باش!!!
این اقایی که سر اش به تن اش می ارزدِ یک ملیت ده دوازده ملیونی را متهم به مزدور خارجی بودن می کند به جایی که ملامت اش کنید ازش دفاع میکنید.ولی حال که یک کسی آمده احتمالی را مطرح کرده که چندان نیز دور از احتمال نیست آنرا نا جوانمردانه می دانید.دربین کسانی که از جمهوری فاشیستی ونژاد پرستانه ایرانی ها کمک میگیرد بیشترین شان از یاران وهمسنگران آقای صالح وحزب جمعیت وشورای نظار استند.آقای عطای نور فعلا بیشترین کمک های ایرانی ها را دریافت میکند اسماعیل خان وقتی در هرات حظور داشت حتی قروانه غذای شان نیز توسط سپاه قدس ایرانیها تامین میشد.شخص مخصوص ارتباطی فهیم قسیم مخفیانه به ایران سفر میکند تا از اربابان شان اوامر دریافت کند وبه کابل بیاورد.
کرزی ودولت مزدور اش خو همه میدانند که خریطه های پر از پول از ایرانی ها دریافت میکند.حکمت یار سال های سال از ایرانی ها کمک در یافت کرده وصد ها مولوی وملای دیگر تاجیک وپشتون وهزاره وسید ووو محسنی که این اقا اورا از همکاری با ایرانی ها تبر ءهمیکند واز همسنگران جدا ناشدنی این اقا است وفعلا بیشترین کمک ها را از ایرانی ها دریافت میکند ومسجد ومدرسه یی که فعلا مرکز اصلی جاسوسی ایرانی ها در بین اهل تشیع است را ایرانی ها برای این عنصر کثیف ضد هزاره ساخته است.آیا این ناجوان مردانه نیست کسی کخ مدرسه ومسجد اش مرکز جاسوسی ایران ها است را تبرءهکرد؟؟؟؟؟تلویزیون تمدن محسنی دجال ودین فروش ومزدور ایرانیها وتلویزیون نور ربانی که تمام وکمال از طرف ایرانی ها تمویل میشود جرا این آقا این نشانه های دخالت ایران را ذکر نمیکند.که با کلی گویی ابلهانه وکلیشه یی تمام اهل تشیع را متهم به همکاری با رژیم کثیف وتهوع آور ملا های نژاد پرست ایرانی میکند؟؟؟من فکر میکنم اگر منصفانه به قضایا نگاه کنیم آقای صالح بمراتب ناجوانمردانه تر عمل کرده.ضمنا من در همان زمان در کابل پرس? ودر سایت جمهوری سکوت این احتمال را مطرح کردم که احتمال دارد آقای صالح حتی با مشوره اربابان ایرانی خود دست به این کار زده باشد.چون فاشیست های ایرانی همانطور که چشم دیدن مقاومت سر افراز غرب کابل را نداشت اینک نیز چشم دیدن قدرتمندانه هزاره ها را در دولت اینده را نیز ندارد.ومی خواهد هر چه که می تواند هزاره ها را تضعیف کند.با شگرد های مختلف استخباراتی که دست بکار شدن آقای صالح به دستور ومشوره ایرانی ها میتواند یکی از همین اقدامات باشد.
14 فبروری 2013, 11:15, توسط پرویز "بهمن"
سلام به خواننده گان کابل پرس? وسلام خاص به آقای عبدالله!
من کامنتهای جناب عبدالله را دربخش های دیگرنیز خوانده ام؛ اینکه ایشان واقعا هزاره تشریف دارند ویانه؛ چیزیست که آنرا جز خداوند کس دیگری نمیداند؛ ولی برای من؛ نفس این دفاعیه های آتشین وی ازیک جانب ویا ازیک قوم مشخص بحث برانگیز است.
اینکه امرالله صالح؛ چه گفته است وچه نگفته است کی ها را متهم به مزدوری به رژیم آخوندی کرده یا نکرده است؛ مسأله ای است که قبلا به آن پرداخته ام ونمیخواهم سخنان تکراری خویش را اینجا بار دیگر تکرار نمایم.
اما از خلال بر افروخته شدنهای جناب عبدالله میخواهم پرسشهای را مطرح کنم که اگر مایل به ارائهء جواب باشند میتوانند آن را باخون سردی جواب بگویند واگر با دشنام وتوهین میخواهند مرا مجاب سازند من همین حالا اعلان میکنم که پرسش خودم را پس گرفته ام وبد کرده ام.
جناب عبدالله خیلی خشمگین اند که امرالله صالح به قول خودشان یک ملت دوازده ملیونی شیعه؟؟؟؟ را متهم به مزدوری به ایران نموده اند؛ درحالیکه امرالله صالح چنین حرفی را استعمال نکرده است وی گفته است که ایران ازطریق جامعهء شیعه ظرفیت وپوتانسیل قوی برای مداخله درامر بی ثباتی افغانستان دارد.
جناب عبدالله با وجودیکه زمین وزمان را به دندان می گزند ولی درین میان شیخ آصف محسنی و هوادارانش را که جزو همان دوازده ملیون شیعه اند درقطار مزد بگیران رژیم ایران آورده اند.
قبول کردم که رژیم آخوندی به آخوندهای اهل تسنن وفارسی زبانهای تاجیک نیز کمک کرده است ومیکند؛ به پشتونها ورهبران پشتون چون حکمتیار نیز کمک کرده است. ولی پرسش من ازجناب عبدالله این است که شما تا حالا کدام سند موثق از اقوال وخطابه های شهید مزاری ویا حالا ازبازمانده گانش مبنی برضدیت بابرخوردهای توهین آمیز رژیم آخوندی علیه هزاره ها درکابل در دست دارید؟
آیا دیده اید ویا شنیده اید که کدام رهبر شیعی ویا هزاره علنا دربرابر جور وجفای رژیم آخوندی علیه هزار ه ها لب به سخن گشوده باشد؟
آیا برافراشتن وحمل نمودن عکس های آیت الله های ایرانی خصوصا آیت الله خمینی؛ بنیانگذار ولایت فقیه که آقای کاظم وحیدی آنرا ولایت قبیح نامیده است درروزهای عاشورا درمیان هزاره ها حکایت از چه دارد؟ آیا این اعمال ضدیت هزاره ها باسران جمهوری اسلامی را نشان میدهد ویا اخلاص وارادت را؟
آیا شما ازین موضوع انکار کرده میتوانید که که شیعیان وهزاره های ارادتمند افغانستان به آیات عظام ایرانی؛ در إعطای لقب إعزازی به روحانیون ایران حتی سر مطبوعات ایرانی را نیز خاریده اند. در ایران به آیت الله خامنه ایی صرف آیت الله خامنه ایی میگویند ولی در افغانستان شیعیان به او " امام خامنه ایی " میگویند.
شما چگونه میتوانید با این شواهد انکار ناپذیر دلبستگی های افراطی هزاره ها را به مراجع روحانی ایرانی ازنظر بدور بیندازید و خواننده را قانع سازید که نخیر! هزاره ها هیچگاهی عمیل وآلهء دست بازی مقامات ایرانی بوده نمیتوانند واین دیگران اند که جای هزاره ها را گرفته اند.
امیدوارم که کاپی روزنامهء ( انصاف) که درکابل منتشر میشود واز بخشی ازجامعهء شیعه نماینده گی میکند نیز ازنظر بگذرانید
با احترام
پرویز بهمن
14 فبروری 2013, 03:46, توسط jawad
بردران تاجیک ما همیشه در مقابل پشتونها زانو می زند وبعد هم به طرف هزاره ها لغد می اندازد، توطئه علیه سیما سمر درکانادا و داکترطیب جواد آمریکا تنها نمونه های از آن هستند۰
14 فبروری 2013, 12:58, توسط افغان یعنی خر و سگ
احمدشاه مسعود بادار امرالله صالح مزدور جمهوری اسلامی ایران بود. ربانی بادار دیگر امرالله صالح مزدور جمهوری اسلامی ایران بود.
عطای نور از هم قطاران امرالله صالح، واضح ترین مزدور جمهوری اسلامی ایران است تا جایی که کوچه و سرکها را به نام دیپلومات های ایران می نامد.
عبدالله از هم قطاران گذشته و از هم سفره های فعلی امرالله صالح مزدور جمهوری اسلامی است.
شیخ اصف محسنی از هم قطاران گذ شته ای اقای امرالله صالح از مزدوران سرسخت جمهوری اسلامی ایران است.
محقق از هم سنگران فعلی امرالله صالح از مزدوران جمهوری اسلامی است.
اسماعیل خان و قسیم فهیم از هم سنگران قبلی اقای امرالله صالح از مزدوران جمهوری اسلامی است.
اما مشکل اصلی این است:
رییس جمهور اقای کرزی توسط نیروهای امریکایی با هیلیکوپتر به افغانستان اورده شد.
اکثریت مطلق نیروهای تکنوکرات مخصوصا افغان ملتی ها دست پرورده ای امریکایی ها بوده مستقیما از سوی سیا حمایت می شوند.
سیاف و طالبان و حزب اسلامی از سوی کشورهای عربی حمایت می شوند.
پاکستان قلاده ای طالبان و حزب اسلامی را به دست دارند.
95% بودجه ای دولت را کشورهای خارجی پرداخت می کنند.
پس در کشور مثل افغانستان، مارک مزدوری زدن به این و ان در حقیقت حماقت و لودگی است.
مثل اینکه کسی به کسی دیگری فحش بدهد که چرا دو پا داری.
اساسات و چهار چوب مملکتی به نام افغانستان توسط خارجی ها گذاشته شده است و تا زندگی است، افغانستان به یکی و یا چندین قدرت خارجی متکی خواهد بود.
14 فبروری 2013, 13:08, توسط صورتگر
محترم برهاندین ربانی در تهران فرمودند که نسل جدید جهان اسلامی پیرو ایت الله خامنه ای است
14 فبروری 2013, 13:16, توسط صورتگر
ربانی در حلقه ای ملاهای ولایت فقیه
14 فبروری 2013, 21:29, توسط باران
پاسخ به عبد الله ، بنده خدا !
می گویند : آدم ها فروشی هستند فقط قیمت ها فرق می کند . این آدم های فروشی که بر مسند قدرت تکیه زده اند بالعموم وابسته و فروخته شده هستند . گرچه هریکی خودشان را نماینده اقوام و ملیت های شان جا میزنند ، لیکن اینان معمای برای خود و مشکلی برای دیگران هستند . این شرف باخته گان بی آبرو و ننگ تا دیروز چه کاره بودند ؟ این همه مال و ثروت از کجا گرد آورده اند ؟ این رقاصه های سیاسی بر ساز کدام بیگانه نبوده که نرقصیده اند ؟ بار ها گفته و دوباره می گویم : حساب اقوام و ملیت های شریف افغانستان از حساب این فاحشه های سیاسی جدا است ، کاملن جدا . شناسنامه ی اینان با محلات زیست شان هیچ اعتباری ندارد . اینان مشتی نام و معنی هر ننگ اند .
در غرب کابل مهاجر بودم ، همه روزه یک موتر شورلایت سیاه مال سفارت ایران در آمد و رفت بود . یک قوماندان حزب وحدت در معاینه خانه ی من با برافروخته گی گفت :
این پدر سگ ها برای ربانی بوجی های دالر ارسال می کنند و برای ما کارتن های عکس خمینی . و ...
در خانه اگر کس است یک حرف بس است .
این کراچی وان دم بریده و معاونیت رییس جمهور ؟؟!! دیروز چه کاره بوده که برادرش با استفاده از مسند او در زمین های دولتی شهرک بنا می کند ؟
کافر باشم اگر دروغ بگویم که بادی گارد همین کراچی وان از من نسخه ادویه تقویه قدرت جنسی برای جناب خلیلی مطالبه می کرد و این زمان جنگ بود که مردمان غرب کابل قادر به خرید نان خشک نبودند . فامیل محقق در ویلای دوبی و بامیانی ها در مغاره ها . وا اسلاما ....
امام علی گفت : « ... همین که با زهرا ازدواج کردم ، بستر ما پوست قوچی بود که شب روی آن می خوابیدیم و روز ها شتر آبکش خو.د را روی آن علوفه میدادیم . و غیر آن صدیقه کبرا کسی نبود که کار خانه را انجام دهد . »
... عمر خلیفه ناگهان والی خود را دید که پای برهنه و پیاده نزد وی رسید انبانش و کاسه اش را به پشت بسته و چوبدستی و آفتابه اش در دستش میباشد . تا عمر او را دید بوی گفت : آیا دعوت ما را اجابت کردی یا اینکه آنجا بتو خوش نمی گذشت ؟ عمید والی گفت : ای عمر مگر خداوند تو را از جر و بحث و بدگمانی منع نفرمود ؟ من تمام دنیا را در جیب خود گذارده به پیش تو آمدم . عمر پرسید از مال دنیا چه داری ؟ والی گفت عصایی دارم که با آن تکیه می کنم و اگر دشمنی حمله کند با آن از خود دفاع می کنم و انبانی که خوراکم را توی آن می گذارم . عمر پرسید در آنجا چطور کار می کردی ؟ والی گفت : از شتر داران شتر و از اهل ذمه جزیه می گرفتم و به گدایان و آواره گان میدادم . بخدا سوگند اگر چیزی مانده بود میآوردم .
... عربی نزد خلیفه « عمر » آمد واشعاری به این مضمون برای وی خواند :
ای عمر خدا بتو در بهشت پاداش بدهد ، ما را نگهداری کن . دخترانم و مادرشان را جامه بده .
عمر گفت : اگر نکنم چه می شود ؟ اعرابی گفت هیچ میروم . عمر گفت اگر بروی چه می شود ؟ اعرابی گفت : در روز باز پرس که تو را برای محاسبه بیاورند از تو بازخواست میکنم آنروز هدیه و بخشش در کار نیست . نیکوکاران به بهشت و بدکاران بدوزخ میروند . عمر که این را شنید طوری گریست که ریشش تر شد . سپس به غلام خود گفت : آن جامه ی مرا باو بده ، نه برای شعرش بلکه بخاطر آنروز . بخدا چیزی جز آن جامه ندارم .
14 فبروری 2013, 22:23, توسط عبدالله
جناب باران!
باید بگویم جانا سخن از زبان ما میگویی.
آن چیزی را که ما میگوپیم این نیست که هیچ هزاره یی از ایران کمک نگرفته چون این ادعای دور از واقعیت وابلهانه خوها بود.
برادران دیگر ادعای شان این است که هزاره ها عامل ایرانی ها استند.ولی کمک گرفتن یک شخص ویا یک حزب به معنای کمک گرفتن تمام یک قوم وملیت نیست.که اگر چنین باشد در افغانستان اصلا چنین ادمی وحزبی پیدا نمیشود.
اگر ما تعداد ومقدار کمک هایی را که اشخاص واحزاب مختلف از ایرانی ها در یافت کرده لیست کنیم.حزب جمعیت وشورای نظار در بالای لیست ودر درجه اول کمک بگیران ایرانی قرار دارند.
در رتبه بعد حتی برادران پشتون ما کمک های بیشتری را از ایران در یافت کرده اند نسبت به هزاره ها ولی ایا این دلیل وابسته ومزدور بودن همه تاجیک ها وپشتون ها است یا حزب جمعیت وشورای نظار وحکمت یار ومولوی وقاد ومولوی مختار مفلح که همین اکنون با سپاه قدس ایرانی ها تماس دارد واز انها کمک میگیرد.
همینطور احزاب مربوط به برادران پشتون وتاجیک بیشترین کمک ها را از امریکا وپاکستان وکشور های عربی گرفته اند ایا این دوقوم مزدور این کشور ها استند مسلما نه.پس باید مساءل را منصفانه از هم تفکیک کرد وعالمانه به تفسیر وتبیین قضایا پرداخت.این همان انتظاری است که ما از جناب اقای صالح داشتیم وداریم!!!!ایشان بعنوان کسی که مهمترین ارگان امنیتی کشور را به مدت طولانی رهبری وریاست کرده نباید این چنین مغرضانه وعامیانه وکلیشه یی قضاوت کند.بلکه باید مشخص وبا سند بگوید که کی وکدام شخص وکدام تلویزیون وروزنامه وحزب با خارجی ها ارتباط دارد.هیچ کسی با این کار مخالفت نخواهد کرد.ولی وقتی ایشان این چنین یک طرفه قضایا را نشان می دهدوجاسوسان ومراکز اصلی ارتباتات خارجی ها را نه تنها افشا نمی کند بلکه به نوعی آنرا تبرءه نیز می کند نمونه اش همین محسنی شیاد ودین فروش که مسجد ومدرسه یی را که ایرانی ها برایش ساخته اند مرکز اصلی وجاسوس خانه ایرانی ها در کابل است.این یک بی انصافی مغرضانه وحتی دشمنانه است ونشان می دهد که ایشان این احساس را از آمر کذایی شان به ارث برده اند ودل پر کین وچرکینی از هزاره ها دارند.
همین روزنامه انصاف ونشر دهنده اش سپاه قدس ایرانی است که توسط مزدوران سید خویش به نشر آن می پردازند.وتمام خرج این نشریه را ایرانی ها تمویل میکندووبا تعجب همین سایت بیشتر از خود تاجیک ها از مواضع ربانی ومسعود وشورای نظار دفاع می کند.وربانی را رهبر جهاد ومقاومت ووونام د اده بود.وهمین نشریه مزدور است که خامنه یی بی سواد ودیکتاتور را امام خامنه یی می گوید.این شخص مزدور کسی است بنام سید نقیب مزاری که یک سایت انترنتی هم دارد بنام صدای افغان این سایت نیز زیر نظر مستقیم سپاه قدس واستخبارات ایرانی ها اداره میشود.وهمانطور که گفتن این جیره خوار ایرانی ها کا سه داغتر از آش است.وحرف های خنده دار دیگری نیز می زند.مانند طرفداری از ولایت فقیه ایرانی و در خواست از مردم افغانستان برای پیرویبه اصطلاح از امام خامنیی که به زعم این مزدوران کثیف ایران جانشین رسول خدا است!!!ولی مردم هزاره از این مزدوران کثیف نفرت دارند وهم چنین اینان هیچ وقت خودرا هزاره نمی دانند اینان بعد از ۱۴۰۰ سال زندگی در بین این مردم هنوز خود را عرب می دانند ودختر شانرا هم به هزاره ها نمی دهند چون به زعم این عناصر کثیف وعقب مانده نژاد شان با هزاره ها مختلط میشود واینها می خواهند از این کار جلو گیری کنند.وابسته گی این اشخاص چی ربطی به هزاره ها دارد؟؟؟؟
اگر ما بخواهیم این قضیه را به تمام جزءیات مطرح کنیم احتیاج به نوشتن چندین کتاب است.ولی خلص کلام اینکه وتبسته گی اشخاص وحتی احزاب به اقوام وملیت ها ربطی ندارد وگرنه تمام ملت افغانستان وابسته به کشور های خارجی استند.چون شخص مستقل وحزب مستقل در افغانستان وجود نداشته وندارد.وهرکسی ادعای غیر از این کند به ریش خود خندیده است.
14 فبروری 2013, 21:39, توسط tajik
حكمرانى عبدالرحمن جلاد، وچوچه هاى ناخلفش درصفحات تاريخ كشور ما بزرگترين ننگ تاريخى محسوب ميشوند.
درينكه شاه نما هاى پيشين نسبت به اقوام ديگركشور جابر بوده و ستم رواداشته اند شكى نيست حالا چه دلالان امروزى غازى خوانندشان يا بابا يا شهيد.
گذشته از اينها، هيچ نوع دستاوردى براى همتباران و همنظران خودشان نيز نداشته اند.
فرموده بزرگواران اينكه؛ مشكل ما منحيث يك ملت، مستبدان نبوده بلكه استبداد است. بدا بحال ملت ما كه همى حكمرانان مستبد داشته و همين اشخاص بزدل و ترسو جاى اينكه درمقابل استبداد و زورگو ايستاده گى كنند سرتسليم فرود آوردند و تاريخ مضحك و منفورى كه همه واقعبينانه شاهديم بجا گذاشته اند.
هيچ فرقى ميان نظامهاى شاهى استبدادى پيشين و نظام ادارى فعلى كشور افغانستان نميبينيم. نظام جمهورى درعمل وجودخارجى نداشته درست به دموكراسى ئيى ميماند كه كشور آمريكايها امروز اژدهاى استعمار امپرياليستيرا زير بالهاى به اصطلاح ديموكراسى شان پنهان ميكنند.
سلسله نظام استبداى شاه نما ها هنوز هم كه هنوز است دوام دارد و الفاظ چون، ملى، آزادى، استقلال، تماميت ارضى، آزاديبيان، انتخابات، جرگه ها، احزاب مخالفين سياسى نظام وووووو همه و همه خاكيست كه امپرياليزم غرب ديروز توسط شاه نما ها بچشم ملت تهيدست ما زده بود و امروز از طريق پسران همين مستبدان به چشم ما ميزنند.
بدبختى ملت ما بعد از طوطئه كودتا عليه نادر افشار كه منجر به مرگ بگويم يا شهادت آنمرد شد شروع شده است.
احمد شاه ابدالى (كه اصلاً هويت دقيقش معلوم نيست درست مثل كرزى و فاروق ورك، اشرف غنى، اسماعيل يون و غيره) با استفاده از امدادهاى ارتشى، سياسى، اقتصادى بريتانياى كبير توانست كه مردم را گول زده لشكرى ترتيب دهد ( درست مانند گروه كرزى) . شايد امروز اهداف مطرح غربيها دركشور عبارت از دسترسى به ذخاير دستنخورده طبيعى كشور، تسلط نزديك در منطقه جهت اداره سياسي، اقتصادى، نظامى و فرهنگى كشورهاى چون ايران، چين، پاكستان، روسيه و چندى از كشورهاى جوار رود آمو باشد ولى ٢٧٠ سال گذشته بريتانياى كبير تازه قادر به طرح پلانهاى خامه استراتيژيك و طويل المدت خود در قلب آسيا بود. بريتانيا درموجوديت ارتشهاى پرقدرت آنروزى مانند سيك ها، هندو ها، فارسها و ديگران جرات تجاوز و استعمار نداشت.
جنرالان ارتش شاهى بريتانيا بر اين بودند كه از طريق آبهاى گرم داخل آسيا شوند ولى مشكليكه اين اقدام را دشوارتر ميساخت موجوديت جنگجويان و جنرالان ارتشهاى منظم فوق الذكر بود. بريتانيا بايد به نحوى ميباييست كه با يك ضربه مهلك وسريع وجود قدرتهاى نظامي آسياى مركزيرا را در مقابل قشون بصف بسته اش از سرحد هندوستان تا دروازه هاى شهر كابل و لشكرگاه از پا درآورد. لذا توسط همين طالب نما هاييكه امروز عليه خراسانيان اعلان جهاد ميكنند، توسط همين طالبنما ها عليه مردمان هند اعلان جهاد نمودند و احمد شاه ابدالى كه سخت تشنهء جازدن قومش با يك هويت جعلى درصفحات تاريخ كشور ما بود موقع را مساعد دانسته سرتسليم در مقابل انگريز فرو آورده و بعد از قتل نادر افشار بطرف هند حمله ور شد و ارتش خود و ارتش هنديرا جداً تضعيف نمود، خون ها ريخت، مردمان بى خان و مان شدند و سالها دربدرى و خانمانسوزى ادامه داشت.
ددهلي تخت هيره وومه
زما به هير نه شي ستاخكلي باغونه.
مردم ما امروز استعمار آمريكا را بر استعمار پاكستان ترجيح ميدهند، درست آنروز هم هندوستانيها استعمار بريتانيا را بر استعمار افغان و عرب، ترجيح داده نه تنها در مقابل ارتش دريائيى بريتانيا از مرزهاى آبى هند دفاع نكردند بلكه آنها را خوش آمديد گفته و با استفاده از تجهيزات و امكانت مدرنى كه بريتانيا دراختيارشان گذاشت، دمار از روزگار افغان و عرب درآورده و تا امروز يكى از مستعمرات انگريز باقى مانده ايم.
فرهنگ هندبرتانوى تا سرحدات بخارا و سمرقند گشايش يافت و استقلال ما بباد رفت.
كدام پادشاه! فقط بگوييد شاه نما، طالب نما مسلمان نما.
جهاد و مقاومت ما جاويدان باد.
15 فبروری 2013, 10:09, توسط باران
فغان هزار ساله میوه تاک آزادی
به فصل حاصل می سرکه شد شراب نشد
آمد گپ .
این چرک نویس ها را برای تخلیه روانی خودم اینجا گذاشتم . هرکه تاریخ نخواند ، باد خاک برسرش بادا باد .
برای همچو منی شیعه ، لعنت به علی ؟؟!!
او مای گاد ....
از زمان معاویه تا زمان عبدالله ابن زیبر که لعنت به علی را در نماز های جمعه را منع کرد .
و امام حسن مجتبی به سه شرط به یزید بیعت کرد ، موجودی بیت المال مدینه ، خراج شمال خراسان و اینکه دیگر بر پدرم لعنت نه فرستد در نماز های جمعه .
معاویه قبول فرمود ، به استثنی شرط سوم که قبول عامه بوده ، صرف در آخرین نماز جمعه که تو حضور داری و بر امام جماعت بگویم ، بر علی لعنت نفرستد .
و اما حسن مجتبی قبول فرمود ، بیت المال مدینه پنج هزار در هزار دینار « پنج ملیون » درهم و خراج خراسان و لعنت گفتن بر پدرش را ..
قیمت ها فرق می کند فروشی اند آدمها
امام حسن پسر ارشد علی خلافت را بر معاویه معامله کرد .جنجال حسین پسر کوچک در بغاوت بر اجماع مسلمین ، ارتداد ، تکفیر و جزایش مرگ ...
تاریخ طبری فقط دو ترجمه دارد
ترجمه سامانی و ترجمه رضا شاهی چهارده مجلد
من از تاریخ ترجمه سامانی ، می خوانم یک ورق
امام علی از نزده همسر ، پانزده پسر و هژده دختر داشته
ابوبکر ، عمر ، عثمان ، عباس ، بو حنیفه طلحه و عبدالله
که در در کربلا مردند . الهم صلی علی الله محمد و..
و « عمر » پسر امام علی هفتاد و هشت سال عمر کرد و بیشترین ارث از امام علی را برد . اگر در مجموع بست و شش همسر ام المومنین و اولاده حضرت محمد را ، اهل بیت پیغمبر ایمیه معصومین به حساب بیاوریم ، بی بی عایشه و حفصه دخترعمر همسر محمد ، و حضرت عباس ( قمر بنی هاشم ) نواسه معاویه ، خواهر زاده یزید و ...
و هفده همین دختر اما م علی که لال بود
اسمش به یادم رفته ، تت له بود و مادرش از اهل قبیله ی کلاب « سگ » و ازو پرسیدی ، کجایی هستی ؟
گفت ، عو عو عوووو
همه جزو اهل بیت و ایمه معصومین بوده اند
گه می خورد آخوند
بر محمد وآل بیت محمد صلواة
16 فبروری 2013, 06:11, توسط .
گرچه این خبر به مقاله بالا ربط مستقیم ندارد، اما به خاطر جالب بودنش اینجا میگذارم.
منبع: رادیو آزادی
سادات: جنرال دوستم در امور حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان مداخله می کند
سید نورالله سادات رهبر حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان از مداخلات جنرال عبدالرشید دوستم در امور این حزب شکایت کرده می گوید: دوستم با استفاده از صلاحیت های نظامی خویش می خواهد در رهبری حزب به منظور منفعت های شخصی خویش تغییرات غیر قانونی را به میان آورد.
آقای سادات می گوید: دوستم در یک نشست در منزل خویش 9 تن از اعضای رهبری این حزب را از وظایف شان خلاف قانون برکنار نموده و می خواهد با این برکناری ها در انتخابات ریاست جمهوری آینده یکبار دیگر رای طرف داران این حزب را به معامله بگیرد:
« جنرال دوستم با این اقدام خلاف اصول و موازین حزبی به خصوص با گماشتن افراد وابسته به خود، در مقامات رهبری این حزب که انتخابات 2014 برای دوستم آرزو و امید های جدید را برانگیخته تا بار دیگر رای این ملت را در برابر پول معامله نماید.»
وی می گوید: نظر به اساسنامهء حزب جنبش تغییرات در رهبری از صلاحیت های کنگرهء حزب بوده و هیچ شخص نمی تواند در آن دست اندازی نماید.
« کمیته سیاسی و دارالانشاء این حزب، اقدام جنرال دوستم را مخالف به روحیه، اصول و موازین حزبی پنداشته و از مقام وزارت محترم عدلیهء دولت جمهوری اسلامی افغانستان متمنی هستیم تا با در نظرداشت قوانین نافذه کشور جلو مداخله نظامیان بی بند و بار را در امورات حزب سیاسی جنبش ملی افغانستان بگیرند.»
سید نورالله سادات به دوستم هشدار می دهد! در صورت که از دست اندازی ها در حزب جنبش و زور گوی های غیر قانونی دست بردار نشود، تمام عمل کرد های خلاف قانون وی را که در گذشته به مردم افغانستان، حزب جنبش، نقض حقوق بشر و جنایت جنگی انجام داده، افشا خواهد نمود:
« یک جلسه وسیع را دایر خواهیم کرد، نظریات خود را در مورد تخطی های جنرال دوستم و عمل کرد های که جنرال دوستم طی سال های گذشته به افغانستان، مردم افغانستان و به حزب انجام داده من آن را بر ملا خواهم ساخت. تقاضای من از دولت افغانستان این است تا به طور سریع در مورد کسانیکه ناقض حقوق بشر هستند و کسانیکه مغایر قانون اساسی عمل می کنند، موقف خویش را روشن کند.»
وی (سادات) از وزارت عدلیه خواهان جلوگیری از مداخله جنرال دوستم شد.
عجیب است که از وزارت عدلیه این خواهش را کرده. پس بقیه اعضای این حزب هیچ صلاحیتی ندارند؟
17 فبروری 2013, 06:43, توسط یتیم
این را باید باور داشت که از الف تا یای این مملکت مزدور بوده اند! مردم بایدفکر هایشان را شستشو دهند. اگر مردم از این مردان سیایت دوری کنند انها هیچ قدرتی نخاهند داشت، نسل جوان بدون جنگ باید وارد صحنه شوند، تا کی بدبختی؟؟؟؟؟؟؟؟؟