صفحه نخست > دیدگاه > کرزی و رویکرد تازه!

کرزی و رویکرد تازه!

عبدالحمید اعتمادی
چهار شنبه 11 فبروری 2009

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

حامد کرزی در حالی بدنبال تغییر سیاست است که حامیان اصلی ایشان یعنی امریکا وی را به بی کفایتی وکم کاری محکوم کرده شاید بدنبال جایگزین مهره ها باشند .حامد کرزی که با حمایت کامل امریکا ودیگر کشورهای غربی در جلسه بن به قدرت رسید وبعد از آن در انتخابات مردمی تا هنوز به صندلی قدرت تکیه زده است ولی ایشان بعد از هفت سال نوکری غرب تازه بدنبال این است که به قول خودش دیگر نوکر نباشد

رویکرد جدید کرزی بیان گر آنست که ایشان میداند که یک مهره سوخته است بناچار قدرت را به فردی دیگری تحویل بدهد ولی متاسفانه مثل اینکه صندلی قدرت برای آقای کرزی هم مثل آقای برهان الدین خیلی دلچسب بوده است که ایشان حاضر نیست براحتی این صندلی را به فردی دیگری تحویل بدهد.لذا در این گیر دار قدرت٬ ایشان بدنبال یاران تازه است که بتواند چند سال دیگر هم در این قدرت ماندگار باشد ویا اگر از مقام ریاست جمهوری کنار برود جای دیگری هم داشته باشد .

شاید همگی بیاد داشته باشید که همین آقای کرزی در زمانهای نه چندان دور دست به دست بوش در باغ شخصی ایشان راه میرفتند درشکه سوار می شدند تیر اندازی میکردند خلاصه اینکه بهترین تفریح هارا در کنار بوش انجام میدادند. ولی امروز با تغییر رویکرد تازه به این همه حمایتها پشت کرده بدنبال کارگردان یا طراح دیگری می باشد شاید اینرا هم همه بداند که کرزی یک فرد یا چهره کاملا نا آشنا در افغانستان بود این غرب بود که ایشان را در این جایگاهی فعلی اش رساند واقعا از حق نگذریم به این میگن نمک خوردن و نمکدان را شکستن.

کرزی در حالی بدنبال تغییر عقیده است که ناچار است قدرت را در اواسط سال آینده به فردی دیگری تحویل بدهد تحلیل این موضوع خیلی ساده است اینکه کرزی در فرصت که داشت نتوانست از حمایت غرب در راستای بازسازی اقتصادی فرهنگی مبارزه با تروریسم مبارزه با فساد اداری افغانستان و.... به صورت خوب بهره برداری کند بلکه دراین مدت سعی کرد خودرا در میان قوم پشتونش که وی را به عنوان دست نشانده یا نوکر خارجی میشناختند موقعیت متذلزل خویش را ثابت کند در غیر آن در راستای ملی کار خاصی انجام نداده بلکه سعی داشتند بهر صورت ممکن اقلیتهای مذهبی زبانی غیر از پشتون را سرکوب کند .

در این حالت از آنجایکه امریکا هم بعد از فروپاشی طالبان حامد کرزی فرد ناشناخته ای را در راس سیاست افغانستان قرار داد مسلما پاسخگوی عواقب این انتخاب هم در راستای بین المللی وهم در داخل امریکا افغانستان بودند که فرد مورد نظر امریکا تا چه انداره می تواند اهداف وسیاستهای غرب را در افغانستان به واقعیتها تبدیل کند .البته این توقع ملت افغانستان از امریکا هم همین بود .که فرد منتخب غرب تا چه حد می تواند موفق عمل کند .با این وجود کرزی نه تنها توانست به انتخاب غرب در این فرصت که در اختیار داشتند پاسخ مثبت بدهد بلکه در اواخر ایشان غرب را به کم کاری وبی توجهی متهم میکند و در این باره تهدید هم میکند.

کرزی در مدت هفت سال عمر سیاسی خویش این فرصت را داشت که سیاستهای غرب در قبال افغانستان را آنالیز کند در صورت نا کارآمد آن موضوع را به امریکا گوشزد کند ایشان نه در این فرصت این کار را نکرد بلکه همگام با سیاستهای امریکا خوشگذرانی کرد ایشان باید آن زمانی که هر هفته با بوش از طریق ویدیو کنفراس در ارتباط بود این چالشهارا مطرح میکرد .چرا الان کرزی به فکر این افتاده امریکا در افغانستان سیاستهایش را باید تغییر دهد. ولی فعلا کرزی که به پایان عمری سیاسی خویش نزدیک می شود سیاستهای امریکا را هدف قرار داده آنرا در قبال افغانستان نا کارآمد توصیف میکند٬ که به نظر من خود یک جنبه ی تبلیغاتی بیش ندارد از این رو کرزی در این زمان کمی که در اختیار دارد بیشتر به فکر این است که چطور بتواند ازهر موضوع که مستیقیما ارتباط با احساسات مردم ومنطقه دارد بتواند آنرا به نوعی موردارزیابی قرار داده تا در نهایت از آن در پروزه تبلیغاتی انتخاباتی استفاده کند.

همانطور که غرب وناتو هم اعتقاد داشتند که کرزی وتیم کاریش متاسفانه دولت ضعیف را به نمایش گذاشتند بلکه این نظر و عقیده اکثر مردم وکارشناسان سیاسی است که :کرزی در این فرصتی که در اختیار داشت نه تنها در جهت منافع ملی حرکت کند٬ بلکه صرف بدنبال منافع یک اقلیت بود لذا در این راستا بارها دیده شد که کرزی از کشتار ووحشی گیری طالبان حمایت میکرد٬ همیشه بدنبال این بود که بتواند طالبان را که حتی به کودکان مدرسه ای هم رحم نمیکردند ٬ پای میز مذاکره بنشاند و سعی در این داشت که اتهام تروریست بودن را از دوش طالبان برهاند.

البته کرزی این کارش را همیشه در راستای منافع کشور توجه میکردند در صورت که طالبان فقط به کشتار وحشی گیری فکر میکردند نه منافع کشور.

مهمترین انتقادی که حامد کرزی از حمایت گران غربی به خصوص امریکا دارد ٬حملات نیروهای امریکای به مناطق مسکونی و کشتار مردمان بی گناه هستند واز طرف دیگر چرا حامد کرزی از کشتار وحشیانه طالبان که بمب های انتحاری خویش را اغلب به مناطق شلوغ وپر ازدهام شهر را هدف قرار میدهد مورد انتقاد قرار نمی دهد واز طرف دیگر بارها دیده شده است که طالبان سعی در این دارند که در حملات انتحاری از انسانهای ساده دل ٬زنان٬ کودکان و ناشنوایان استفاده کرده آنهارا با بستن کمربند حامل بمب های انتحاری مسلح کرده به مناطق مورد نظر خویش روانه میکند یعنی اینکه درست اگر در اوایل طالبان یک عده را با تبلیغات وفریب های دینی در مقابل دولت مردان غربی وداخلی عازم خودکشی میکردند ولی امروز بدنبال فریب یک عده انسانهای هستند که یا ناشنوا هستند یا مشکلات دیگری دارد یا اینکه از کودکان که راحت به دام انسانهای فرصت طلب می افتند استفاده می کنند آیا واقعا این همه سوء استفاده ومجبور کردن به خودکشی جرم نیست که کرزی فقط نیروهای امریکا را بخاطر حملات بر موازین طالبان مورد انتقاد قرار میدهد. از طرف دیگر اکثر حملات نیروهای امریکا به مناطق جنوب ومرز پاکستان صورت میگیرد یعنی مناطقی که طالبان در آنجا حضور دارد سوال که در این جا از کرزی منتقد امریکا مطرح می شود اینست که حملات یا بمبارنهای امریکا در مناطق مثل بامیان مزار پنجشیر بدخشان دایکندی صورت نمی گیرد اگر همانطوری که شما امریکا را به مردم بی گناه کشتن مورد انتقاد قرار دادید و آنها هم بدنبال کشتار مردم بی گناه می بودند چرا این مناطق که در بالا ذکر شد ٬مورد حمله امریکا قرار نمی گیرد؟

بنا بر این می توان نتیجه گرفت که ادعای کرزی مبنی بر اینکه امریکا چرا به مردمان بی دفاع حمله می کند کاملا بی اساس بوده بلکه کرزی میخواهد از حملات امریکا در برابر موازین طالبان که اکثرا در عمق مناطق مردم پایه گذاری شده یک استفاده سیاسی کند وخودرا از گناهانی که غرب به آن اشاره کرده است تبرئه کند کرزی در موضع تازه اش امریکا را تهدید کرده است که اگر به عقاید وخواسته وی توجه نکنند ممکن است بدنبال یار تازه ای باشد که در این راستا هم کرزی در اواخر فعالیتهای را انجام داده است ازجمله تغییر موضوع محسوس ایران نسبت به گفته های اخیر کرزی در مقابل غرب که آقای خلیلی معاون دوم کرزی در ایران حامل پیام تغییر سیاست کرزی به ایران بوده است می توان نتیجه گرفت که کرزی اینبار شانس خودرا در منطقه جستجو می کند شاید بتواند بطور موقت کشورهای مثل ایران وروسیه را که سخت به دنبال تضعیف اهداف امریکا در منتطقه هستند در کنار خود داشته البته در اواخر شنیده می شود که کرزی با احزاب سیاسی که در جنگهای افغانستان از زمان شوروی تا هنوز فعالیپت داشته ودر اوائل دولت کرزی همین احزاب به جنایت کاران جنگی هم محکوم بوده وکرزی خودرا موظف می دانست که تمام جنایتکاران جنگی را به پای میز محاکمه بینشاند ولی امروز آنها را محاکمه نکرده که بماند ولی دوباره دست دوستی به طرف همانها دراز کرده از طرف اکثر احزاب سیاسی که کرزی با آنها طرح دوستی دارد آنها از حمایت کشورهای مثل ایران پاکستان برخوردار هستند.

در پی این همه تغییر رویکرد کرزی می توان نتیجه گرفت که کرزی میخواهد با خودخواهی وحماقت های خویش افغانستان را دوباره جولانگاه غرب و شرق درست کرده که این کار نه تنها به نفع افغانستان می باشد بلکه افغانستان را به چالش جدی روبرو می کند.

عبدالحمید اعتمادی هستم دارای لیسانس مدیریت صنعتی.بزرگترین دغدغه ی فکری ام دین داری و سوء استفاده از دین با شعاری حق وعدالت است . شعاری که انسانهای فرصت طلب فقط برای رسیدن به اهداف شوم خودشان از آن در برابر مردم استفاده می کنند.

آنلاین :

انجمن دانشگاهیان و فرهنگیان بصیرت

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس