ضيا بوميا همچنان کچالو فروش است!

آقای ضيا بوميا به سردبير کابل پرس^? گفته بود که من به شرطی جزييات پروژه ی 100 هزار يورويی را در اختيار شما قرار می دهم و همچنين در صورت عدم ارايه ی جزييات پروژه ها در " مرکز بين المللی ژورناليزم" از سوی آقای رحيم الله سمندر، به وی اعتراض رسمی می کنم که نام "کچالو فروش" را از سر من پس کنی. ايشان قرار بود روز چهارشنبه جزييات پروژه ی يکصد هزار يورويی که به تازگی گرفته شده را در اختيار کابل پرس قرار دهد و همچنين اجازه دهد تا سردبير کابل پرس در هر زمانی که خواست از نحوه ی اجرای آن بازديد کند. متاسفانه آقای ضيا بوميا به وعده و شرط خود وفا نکرد و حتا ما روز پنج شنبه را نيز به ايشان وقت داديم. وقتی چند بار کوشش شد به شماره تلفون ايشان (0700649635) زنگ بزنيم، ايشان گوشی را قطع می کردند. ظاهرا بهتر است تا از طريق همين کابل پرس خودمان گپ خود را به ايشان و خوانندگان کابل پرس برسانيم. اين آقايان از آزادی بيان دوکان ساخته اند و بنام آزادی بيان، از آزادی بيان نان می خورند. نام پروژه ی يکصد هزار يورويی ايشان " رسانه ها برای دموکراسی در افغانستان" است و اما کاملا جهت عکس دموکراسی عمل می کنند. در سفما يا اتحاديه ی کچالوفروشان جنوب آسيا، در نهاد به ظاهر دفاع از روزنامه نگاران و.. دم از آزادی بيان می زنند و اما حاضر نيستند تا انتخابات برگزار شود تا ديده شود که آيا واقعا اين آقايان نمايندگان واقعی روزنامه نگاران هستند. برای آزادی بيان و دموکراسی پول های گزاف بنام ملت رنجديده ی افغانستان می گيرند و حاضر نيستند تا به رسانه ها پاسخ بدهند. دموکراسی و آزادی بيان آقايان تا زمانی خوب است که از ايشان سوال نشود که با پول مردم افغانستان چه می کنيد. وقتی از ايشان سوال شود، متهم به قوم گرايی، متهم به ايجاد فتنه و فساد می شوی. حال چه کسی بايد از اين اقايان حساب پس بگيرد. سارنوالی افغانستان، روزنامه نگاران و يا تمويل کنندگان؟ صد ها هزار دالر از پول مردم گرسنه ی افغانستان را اين آقايان در خفا و پنهان معلوم نيست چه کرده اند و چه می کنند. من جدا اعتراض دارم و برای اينکه ثابت کنم اين آقايان در کار دوکان داری هستند، پروژه ی خبری درباره ی آنان را روی دست گرفته ام. منابعی به من گفته اند که اين آقايان به انواع مختلف، از پول پروژه ها در جيب مبارک می گذارند. من منابع خود را کامل خواهم کرد و اميدوارم اين آقايان، برای جلوگيری از اتمام اين گزارش، دست به خشونت نبرند. من کار خودم را در هر حال انجام می دهم و متاسف هستم که بايد بگويم که بايد فاتحه ی آزای بيان و آزادی رسانه ها را خواند.

همچنين اين را هم بايد به آقای بوميای کچالو فروش، آقای رحيم الله سمندر و آقای حليم فدايی " کچالو فروشان اعظم" بايد بگويم که روزی حقيقت فاش خواهد شد.

مطلب قبلی در همين مورد که دو روز پيش نگاشته شده بود:

ضياء بوميا کچالو فروش نيست اگر...

امروز من پس از دريافت معلوماتی از چند منبع، مبنی بر اينکه در مرکز بين المللی ژورناليزم به رياست آقای رحيم الله سمندر، اختلاس و سوء استفاده صورت می گيرد، به اين مرکز مراجعه کردم. پشت دروازه ی اين مرکز پس از چند دقيقه معطل شدن، دربان مرا به داخل راهنمايی کرد. آقای رحيم الله سمندر جلسه داشت و من نتوانستم ايشان را ملاقات کنم، اما آقای ضيا بوميا را ديدم. به آقای ضيا بوميا گفتم که من اطلاعاتی در دست دارم که شما در مرکز بين المللی ژورناليزم، سوء استفاده و اختلاس انجام می دهيد، برای اينکه گزارش من يکسويه نباشد، آمدم تا نظر شما را بدانم. آقای ضيا بوميا گفت که آقای سمندر مسوول مرکز بين المللی ژورناليزم است و ايشان بايد پاسخ بدهند. من به ايشان گفتم که وظيفه ی شما چيست. ايشان گفت که دفاع از روزنامه نگاران. به آقای بوميا گفتم که من روزنامه نگار هستم. اگر روزنامه نگاری، به دليل عدم ارايه ی اطلاعات از سوی نهاد يا اداره ای به شما شکايت کند، آيا شما آن را پيگيری می کنيد؟ وی پاسخ داد که بله چرا نه!

به ايشان گفتم که من از آقای رحيم الله سمندر می خواهم که تمام اسناد و جزييات چند پروژه ای را که گرفته اند ، در اختيارم قرار دهند تا آن ها را ارزيابی کنم. اگر آقای سمندر پاسخ منفی داد شما به ايشان اعتراض رسمی خواهيد کرد و همچنين جزييات پروژه ی جديدی که گرفته ايد و مبلغ آن حدود 100 هزار يورو است را در اختيارم قرار می دهيد؟ آقای ضيا بوميا پاسخ دادند که بله. خانم ماری نبرد آيين، مدير مسوول جريده ی سيرت نيز به عنوان شاهد حضور داشتند. آقای ضيا بوميا گفتند که بله فقط به يک شرط ؛ من در صورت امتناع آقای سمندر به ايشان اعتراض رسمی می کنم و اسناد پروژه ی جديد را همين فردا در اختيارتان قرار می دهم.

- شرط چيست؟

ضيا بوميا پاسخ داد: به شرط اينکه نام کچالوفروش را از سر من پس کنی.

به آقای ضيا بوميا گفتم بسيار خوب. اگر شما در صورت امتناع آقای سمندر از ارايه ی حزييات پروژه ها، اعتراض رسمی کرديد و جزييات پروژه ی جديد را در اختيارم قرار داديد و در هر زمانی خواستم بتوانم به نحوه ی اجرای پروژه نظارت داشته باشم، من درشت و کلان در کابل پرس می نويسم که آقای ضيا بوميا کچالو فروش نيست.

حالا هم به خوانندگان عزيز می گويم که اگر آقای ضيا بوميا واقعا کارهايی را که گفت انجام داد، ايشان ثابت می سازد که کچالو فروش نيست. بنابراين من رسما اعلام خواهم کرد که نام ايشان از فهرست کچالو فروشان حذف گرديد؛ ولی اگر ايشان اين کارها را انجام نداد بايد تاسف خورد و فاتحه ی شفافيت در يک نهاد به اصطلاح مدنی را خواند. قابل ذکر است که سال گذشته در هوتل ستاره ی شهر کابل، در حضور 200 روزنامه نگار و عضو نهادهای مدنی از آقای سمندر و فدايی (دو تن از کچالو فروشان) پرسيدم که آيا جسارت و شفافيت داريد که برای نخستين بار در افغانستان بگوييد که برای اين پروژه، اين مقدار پول دريافت کرده ايم و اين هم تمام جزييات آن؟
آقای رحيم الله سمندر و کچالو فروش اعظم (فدايی) لال شدند و هيچ پاسخی ندادند.

حال ديده شود که آقای سمندر با اتهام سوء استفاده و اختلاس چه خواهد کرد و آيا آقای بوميا می تواند نام خود را از فهرست کچالو فروشان حذف کند و يا نه.

گزارش سوء استفاده و اختلاس در مرکز بين المللی ژورناليزم با پاسخ و يا عدم پاسخ آقای سمندر در حال تهيه می باشد.

برای خواندن مقاله ی "کچالو فروشی بسيار است، اين هم يکی ديگر" به قلم سردبير اينجا را کليک کنيد