رسوایی یک آخوند هزاره ای رافضی

شبیر « کاکر»

جمعه 13 جنوری 2012

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

حجت الاسلامی که مقابل چشمان هزاران بیننده فحش میدهد ولی خداوند خودش را شرمسار میسازد. او مدعی است که عمر پسر خطاب خلیفه ای دوم اسلام درایام جاهلیت آنقدر مورد استفاده ای جنسی قرار گرفته بود که درایام پیری باد خویش را کنترول کرده نمی توانست وی درین باره ازکتاب های که درایران بنام صحیح مسلم وبخاری وغیره چاب شده است نقل قولهای دارد ولی اینکه خودش جلو چشم هزاران بیننده نتوانست خروج باد خویش را کنترول کند برای بیننده این باور را بیشتر تقویت کرد که جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج آغای حسن اله یاری در ایام صباوت مورد استفاده ای جنسی آخوندهای لواطت کار ایرانی قرار داشته است واین برای تمام هزاره های که در تعصبات جاهلانه قومی گیر مانده اند خیلی رنج آور است.
آقای حجت الاسلام والمسلمین حاج آغای حسن اله یاری اکنون درسایت یوتوب ملقب به حجت الاسلام گوزی گردیده است. کامنت گذاران درسایت یوتوب برای حاج آغا چنین سلام داده اند : سلام حاج آغای گوزی!
ازنظر متون اصلی اهل سنت والجماعه درتاریخ اسلام چیزی بنام شیعه ویا پیروان اهل بیت وجو ندارد منظورم تاقبل قدرت گیری صفوی ها درایران است. آنچه که ازین فرقه ای ضاله درمتون اصیل اسلامی است اصطلاح رافضی است. رفض ورافضی که همان مصدر واسم فاعل اند درفارسی (رد) و (ردکننده) معنا شده است.
یعنی اینکه اطلاق صفت رافضی بالای کسانی میشود که خلافت خلفای سه گانه را رد میکنند. دربخش عقاید اهل سنت خصوصا پیروان امام ابوحینفه درکتاب نورظلم وشرح نور ظلم بنام ابوالمنتهی اصطلاح رافضی چندین جا ذکر گردیده است وطرز اعتقادات شان نیز تشریح گردیده که با اهل سنت والجماعه چقدر ازهم فاصله دارند.

**YouTube - Broadcast Yourself**

http://www.youtube.com/watch?v...

اما بعداز انقلاب درایران وحا‍کم شدن آخوندهای صفوی مشرب به سرکرده گی روح الله خمینی اصطلاح شیعه رونق بیشتری یافت.
حالا برداشت تعدادی ازهموطنان هزاره ای ایران دیده ای ما ازین مذهب این است که گویا ایشان مسلمانان راستین تر از مسلمانان دیگر اند. احادیث آنها نیز احادیث ایست که به تواتر از اولاد واحفاد نبی اکرم رسیده است برخلاف کتب شش گانه ای حدیث اهل تسنن که بیشترین جمع کننده های آنهارا ترک نژادان ماوراء النهر تشکیل میدهند.

بخش دیگر اهل تشیع یا همان رافضی های معتدل آنانی اند که سعی می نمایند از دشنام دادن وفحش دادن به خاندان پیامبر غیر ازسلسله ابوطالب حداقل درظاهر امرجلو گیری کنند . این گروه بیشتر به سیاست های مصلحتی ومدارا جویانه متوسل شده اند مانند رهبر کنونی ایران آقای سیدعلی خامنه ایی که طی فتوایی فحش دادن به خلفای سه گانه همچنان حضرت عایشه دختر ابوبکرصدیق را بنام رموز اهل تسنن تحریم کرد. او زنجیر زنی وقمه زنی وبه سر وصورت زدن را درایام عاشورا برای پیروان مذهب رافضی نیزتحریم کرد که مبادا باعث بد جلوه دادن مذهب شیعه درانظار جهانیان شود.
اما باتمام این کوشش ها ;دموکراسی غربی برای شاگردان وطلبه های سابق حوزه آخوند پرور قم درغرب فضای مناسبی برای اظهار مافی الضمیر بوجود آورده است که کنترول آن توسط مراجع تقلید ایرانی محال شده است. نه تنها اینکه محال شده است بلکه طلبه های جوان بیشتر تاخت وتاز را بالای این مراجع افزوده اند

بخش دوم ویدیو کلیپ گفتگوی یکی از روحانیون دیگر ایرانی بنام آیت الله قزوینی است در مذمت اله یاری حجت الاسلام گوزی وتداوی نمودن جراحات وارده به صورت مذهب رافضی توسط او که خواسته است آنرا توجیه کند میباشد
درحالیکه بنیاد واساس مذهب رافضی براساس فحش ودشنام دادن گذاشته شده است. مذهب رافضی مذهب تقیه یا پنهانکاری- مذهب گریه های ساختگی- مذهب دروغ - مذهب قبرپرستی وامام پرستی- مذهب که معتقد است فقط با داشتن اخلاص ومحبت به علی وآل بیت پیامبر میشود به بهشت رفت دیگر هیچ ضرورتی به عمل وعمل نمودن به قرآن اح‍کام آن وجود ندارد.
ازهمه مسخره تر اینکه آخوندها قدرت وتوانایی حلال ساختن محرمات و وحرام نمودن محللات را نیز دارا میباشد. ازجمله ای این محرمات قطعی یکی هم نکاح متعه است که به نص صریح قرآن نزد تمام مسلمین جهان حرام میباشند اما آخوند رافضی این قدرت را دارد که که این حرام را مطلق را برای جوانان رافضی حلال گرداند.
درحالیکه هیچ آخند ملعون رافضی حاضر نیست که دختر یا خواهر جوان خویش را به شکل موقت دراختیار یک جوان قرار دهد ولی خودشان حتی در ایام پیری ازین عمل حرام ومذموم درمقابل دختران جوان رو گردان نیستند.من تعجب بر عقل پیروان کور مغز این آخوند ها می کنم که چگونه ناخوداگاه در دام تزویر این شیاطین گیر می آیند. پیامبر گرامی اسلام خود میفرماید : ایمان هیچ یک شما تکمیل نمیگردد تا وقتیکه آنچه را برای خود می پسندید برای برادرت نیز بپسندی وآنچه را که برخویش روا دار نیستی بر برادر مسلمانت روا دار نباشی»
پس مطابق این فرمایش پیامبر گرامی اسلام چه کسی گفته میتواند که آخوندهای رافضی مومن اندـ؟ کسی که حرام قطعی را برچسپ شرعی میدهد وحتی آنرا عبادت گفته ترویج وتشییع میکند چگونه میشود بر مومن بودن وی حکم کرد؟
برای دختران و خواهران جوان خودشان عقت پاکدامنی میخواهند ولی برای پیروان شان فحشا ومرض ایدز آیا اینها مسلمان اند؟

بخش سوم را گفتگوی عالم بزرگ وروحانی مبارز افغان محترم سیدخوبیب سادات خطیب وامام مسلمانان در آلمان درباره مناظره ای که با این رافضی غالی انجام داده است نتجه اش را میشنویم که درین بحث آقای حجت الاسلام گوزی گریخته است. این است سرانجام خفت بار وننگین جاسوسان نظام صفوی ایران خداوند اسباب شکست آنها را گاه توسط خودشان گاه توسط علمای ربانی وحقانی مومن مساعد میسازد. زنده باد حق مرده باد باطل

پيام‌ها

14 جنوری 2012, 09:06, توسط شبیر "کاکړ"

yew, this is tru

1 آپریل 2013, 02:31, توسط مم

خلقی های ادمکش اینک ملا شد!!
اینها چه ارتباط داره به کسی که اهل مسایل دینی نیست بگذار این ها را برای ملا و اخوند چلی ... توکه به دین و ائین اسلام عقیده نداری .
جالب اینکه از وهابی گروه حکمتیار نامرد لوگری هلام ناقلان سلیمان کوه سید خبیب به نیکی یاد میکنه در حال که او مثل اوغان دشمن هیر اوغانهاست او دشمن نوروز , دشمن سنی و شیعه , دشمن مذهب حنفی دشمن ایتلاف شمال و جاکمیت کنونی خرزی است پیر او محمد عبدالوهاب ملا همر گلبدین و ادمکش قرن لادن است .

14 جنوری 2012, 09:25, توسط بیخدا

ای لعنت به محمد و آل محمد و اسلام خر پرور و این اندیشه ای کثیف و پست که تو داری!!!

21 فبروری 2013, 18:48, توسط ساسان

لعنت خداوند و تمام مسلمانان جهان بر تو ای بیخدا که واقعا بیچاره و ازهمه جا رانده ای که نه در این دنیا و نه در جهان آخرتا برای تو جای و چیزی جز عذاب و بدبختی وجود ندارد که انشاءالله هر چی بی خدا و کافر مثل تو در این دنیا وجود دارد اول که میگویم به راه راست هدایت شود وگرنه به جزای کارهایتان میرسید

14 جنوری 2012, 11:37, توسط خ . نبیل مزاری

آقای کاکر ! ازین بیچاره آخندک که مشکل اساسی کشادی در حجره های مدرسه اسلامی قم برایش پیش آمده ، فقط یک میده گوزش رفته و شما اینقدر آنرا دامن میزنید ، کار خوبی نمی کنید . در واقع میده گوز اسلام و مسلمانان درهمان اوایل بعد وفات پیغمبر اسلام رفته بود و گوز کلان شان با به میان آمدن اخوان المسلمین و حزب الله و حزب التحریر و غیره و غیره رفته ، و اینک جنبش اسلامی تحریک طالبان مسلمان اوغانی گوی مسلمانان و اسلام عزیز تانرا کشیده اند . می بخشید !

ها راستی ، گوز های ترنگ شما هم چندین بار در پیش کابل پرسیان رفته ، یادتان رفته چی بلا . اگر فراموش تان شده که بیاد تان آورم !؟

21 آپریل 2012, 06:50, توسط شبير

به نظر بنده شعيه و سنی در رسوايی و جنايت هيچ تفاوتی از يکديگر ندارند. اساس انديشه هر دو بر تعصب ، جهل ، دشمنی با انسان و انسانيت ، کشتن ، بد گرفتن ، عقب گرايی ، تهمت و هزاران عيب و جنايت ديگر است. دلايل که در اين مقاله آورده ايی هيچ آدم عاقل را بر حقانيت تسنن قناعت نميدهد. شما در قالب باور های بر خاسته از اين متون فرسوده و ساختگی ، جنايات تان را شکل ميدهيد. اين برای تسلی دل خود تان و همفکران تان است. کنترول آخند شعيه بر بادش را چی ميکنی که شما مواد غايطه تان را هم کنترول کرده نميتوانيد. در روی سرک ، در زير ديوار ، در زير درخت در بازار و کوچه شما تغوط ( گو ) ميکنيد. همه شما در انسانيت و شرافت انسانی گو کرده ايد. پس من شما را مسلمانان تغوطی نام ميمانم.

21 آپریل 2012, 08:12, توسط جاغوری

جناب کاکر:
لطفاً تاریخ را مطالعه کرده وبعد شیعیان را رافضی بگوید هیچ از تاریخ مسلمانان آگاهی نداری کتاب اهل سنت واقعی را مطالعه کنید که یک شیخ بلند پایه سنی چرا به مذهب شیعه درآمده است ابوبکر عمر وعثمان کسانی بودند که سنت های پیامبر را زیرپاگذاشته است وصیت پیامبراسلام را نیزهمرای احادیث آن سوختاندند.

21 آپریل 2012, 08:43, توسط جاغوری

درزمان خلافت ابوبکر اگرکسی ازش سوال دینی میگرد اوبجوابش میگفت که اگر جواب شما به گفتار پیامبر اسلام واحکام الهی مطابقت داشت این جواب ازمن است اگر مطابق نداشت این جواب از زبان شیطان نقل شده است وقتیکه درقلب یک خلیفه اسلام شیطان جابیگیرد پس ازاو به چی عنوان پیروی میکنید ؟ آیااین خلیفه رافیضی نیست؟ صحیح البخاری نیز در صحیح خود آورده است.

21 آپریل 2012, 09:09, توسط اهل سنت واقعی

آقای کاکر بی خبر ازهمه چیز:
شما راه خویش را اشتباه کرده اید حلال خدا را حرام وحرام خدا را حلال شمرده اید بسیار یک نمونه مثال ساده برای شما میگویم:
آیاکشت کوکنار از نظرشریعت جایز است؟
اگرجایزاست چرا سایرمسلمانان اورا کشت نمیکنند اگر جایزنیست چرا طالبان که همه پیرو عمری است به او رو آورده است؟
دراینجاشما راه رافضی تان را به اثبات رسانیده اید.
ضرورت به سایربحث نیست همین قدر کافی است.
خواهشمندم تازمانیکه مثل پدران تان ازدنیا به راه غلت نمورده اید بیاید راه اهل سنت واقعی را انتخاب نماید

21 آپریل 2012, 10:35, توسط قرآنیار

برادرمحترم!
اجازه دهید که به نماینده ګی از آقای کاکړ من پاسخ شمارا بدهم.
در دنیای تسنن مقام ملا وآخوند هیجګاه با مقام پیامبر وقرآن قابل مقایسه نیست، اګر ملاعمر چنین بدی را کرده باشد، یعنی کشت کوکنار را حلال ګفته باشد، تمام سنی ها وی را نفرین میکنند ودرعین حال اورا بحیث امیرمومنان برسمیت نمی شناسند، اګر سنی ها مانند روافض تشکیلات دینی میداشتند امروز ملاعمر باید بحیث امرالمومنین برسمیت شناخته میشد، درحالیکه برعکس تصور شما دربرابر این خواست ملاعمر همین اهل تسنن اند که سینه سپر کردند وتاکنون نیز همین سنی مذهب ها اند که دربرابر وی میجنګند. ملاعمر را میتوان امیر خود خواندهء قبیلوی ساخت آي اس آي دانست نه امیرالمومنین.

برعکس اهل تسنن، مقام روحانیت وآیت الله وغیره درتشیع کاملا یک مقام دینی مثل پاپ کلیسا میباشد، که شیعه ها آخوند را نمایندهء خدا میدانند، آیت الله یعنی نمایندهء خدا، این لقب در سرتاسر متون اسلامی وجود ندارد، در دین اسلام هیج کسی حق ندارد که به نماینده ګی ازخدا صحبت کند، قرآن برای تمام بنده ګان خدا نازل شده وآځوند میتواند معلم وآموزګار ودر بالاترین مرتبه یک مجتهد دینی باشد، حتی امروز یک مجتهد هم حق تصرف ودخل را بالای آیات آشکار خداوند ندارد که برحسب هوا وهوس شخصی اش حرام را حلال وحلال را حرام برای مردم حکم کند. اجتهاد هرمجتهد باید درمیزان قرآن وسنت وعقل سنجیده شود که آیا این مجتهد درحکم خویش برحق بوده ویا نه. کورکورانه پذیرفتن آراء ونظریات علما ومجتهدین دلالت به تنبلی وغفلت مقلد میکند. مقلد در دنیای تسنن فرد بی چشم بی ګوش وبی تصمیم نیست که ازخود اختیار نداشته باشد.

درحالیکه در دنیای روافض ، هرکی مانند حسن اله یاری ګوزی، یک چند تا کتاب را درتلویزیون به نمایش بګذارد وعبا وقبای عربی را به تن کند ویک چند تا ګریهء ساختګی را براه بینندازد ، اورا شیعه ها می پرستند وچهرهء اهل بیت علیهم السلام را در قیافه اش می بینند. این دیګر جهالت مطلق است واستفاده ازدین ومعتقدات مردم به بدترین شکل آن.
بیجا نبود که درزمان حکومت شاهپور بختیار درایران، یکی از خبرنګاران ایرانی بنام مسعود بهنود که حالا دربی بی سی فارسی کار میکند، عکس های خمینی را درتلویزیون پخش کرد وګفت : این مردی است که مردم اورا می پرستند.
واقعا ایرانیها خمینی را می پرستیدند، ولی همین پرستش کورکورانه وغیر شرعی بود که خمینی سوته اش را برمقعد تمام پرستنده ګان زد، وصادق خلخالی دریک روز هزاران نفر را به جوقهء مرګ فرستاد. این را جهالت میګویند،
بیائید ازین خرافه پرستی ها خودتان را برهانید، به شاهراه آدمیت وانسانیت، صلح وصفا وپاکی ونظافت روان شوید،
شیعه اصلا درتاریخ وجود ندارد، به ګفتهء بهرام مشیری ناسیونالیست بی دین ایرانی ، شیعه ګری از اختراع خود ایرانیهاست بخاطر ضدیت با اعراب، این صفویه بود که این خرافات را بنام شیعه واهل بیت داخل نموده ونامش را شیعه ایزم ګذاشته است. نه اهل بیت ازین همه خرافه خبر دارد ونه علی ونه هم حسن وحسین
شجاع الدین شفا وعلی دشتی نیز تاکید شان برآن است که شیعه ګری توانست هویت ایرانی را دربرابر هژمونیزم عربی حفظ کند واین وسیلهء خوبی شد تا از استحالهء کلی ایران دربرابر عربیسم جلوګیری شود.
پس اساس این مذهب اول آن فتنه انګیزیهای عبدالله بن سبا یهودی میان اصحاب پیامبر وبعد آن هم استفاده جویی فارسها وایرانی ها ازین حربه برضد کیان اسلام واقعی است.
مذهبی که بنیاد وتهداب آن براساس نفرت ودشنام وتقیه ومنافقت استوار باشد چه نوع مذهبی است؟
حالا بیخدایان ملحدین ایرانی بعداز آنکه آخوند تمام رده های قدرت را بدست ګرفت خسته شده اند وبرتمام ارکان اسلام دشنام میزنند. این دیګر ګمراهی وضلالت آشکار است که قرآن آنرا ظلمات وتاریکی نام ګذاشته است.
بناء بهترین فرصت برای جوانان هزاره وغیر هزاره وایرانی این است که ازین امکانات معلوماتی چون کابل پرس^? استفادهء معقول کنند، خودشان را به واقعیت های دین آشنا بسازند، کوشش کنند که زبان عربی را فرا بګیرند وسوالهای شانرا نه از آخوند بلکه ازمتن تاریخ اسلام بپرسند. ازعرب ستیزی ودشنام برضد عرب هیج چیزی ساخته نیست.
هرقدر ازاسلام وقرآن دور شوید به همان اندازه به فرهنګ وزبان خود خیانت میکنید. یک روز پدرام را می پرستید روز دیګر به او لعنت می فرستید وسلطانعلی کشتمند را رهبر می سازید فردایش کشتمندرا ګذاشته برقبر علی مزاری نوحه سرمیدهید، روز دیګر آرامش دوستدار را به حیث امام قبول میکنید، نتیجهء همهء این ماجراجویی ها جز ایجاد نفرت وبدبینی میان خودتان ومیان خود ودیګران چیز دیګری نیست. خودتانرا هرچه زودتر از استعمار فرهنګی تریاک نوشان ایرانی چه آخوند وغیر آخوند برهانید به هویت اصلی خودتان که همان هویت اصلی اسلامی است رجوع بفرمائید

21 آپریل 2012, 12:41, توسط اهل سنت واقعی

جناب قرآنیار:
قرآن به کمرتوبزند شمادشمن پیامبرهستید.
اگرمذهب شیعه تاریخ ندارد پس ابوحنیفه شماازکجاشد ابوحنیفه مگر شاگر امام جعفرصادق(ع) نبود؟ متل است که میگه بدزاد اگرقاضی شود گردن زند استاد را .
تاریخ شیعیان تاریخ پیامبراست پیامبراسلام خود شیعه بوده آن شب که پیامبراسلام درمعراج رفت خداوند برایش گفت اگر علی نمیبود من نه بهشت را آفریده بودم ونه جهنم را بهشت برای پیروان علی است وجهنم برای مخالفان او.
شیعیان ازنسل پیامبر اسلام پیروی کردن وراه اصیل پیامبر اسلام را ادامه دادند که امروز هم ادامه دهنده راه اوست نمونه مثال کشور ایران حزب الله لبنان درمقابل آمریکا واسرائیل استاده گی میکنند اینهارهبران شیعه هستند شمااز سیاست مداران عرب که ازترس برای چند روز مسلمان شده بود پیروی میکنید وامروز هم شمامذدور اسرائیل وآمریکاهستید کشور سعودی نوکر آمریکاواسرائیل است.
شمااحادیث رااز زبان ابی حریره که سه سال درمحضرپیامبراسلام بود اون هم شاید درطول سه سال اضافه از 10 جلسه هم همرای او نبود صدهاحدیث را جهل کرد که نمونه اش داستان پیاز اکه در مکه است میگه کسی بنام اکه درمکه پیاز فروشی میکرد یک روز درنزد ابی حریره آمد گفت چی کنم که پیازم بفروش رسد میگه من یک کارمیکنم اگرفائیده اش را همرای من نصف میکنی؟ اکه قبلو کرد حریره (پیشک) اعلان کرد قال رسوالله (ص) گفته است رسول خدا(ص) هرکی پیاز اکه را درمکه بیخرد وبیخورد جایش دربهشت است آنزمان پیاز او بسیار بفروش میرسید تاکه زنده بود حریره (پیشک) عیش ونوش کرد .مااز زبان حضرت علی (ع)فاطمه دختر پیامبر واصحاب باوفا واصیل او احادیث را قبول داریم که همیشه درنزد او بوده است.
این خلفای شمادرکدام جنگ پیروز آمده است که شماازآنهاستایش میکنید؟عمربیچاره درتمام جنگ ها خود را پت میکرد.
جنگ جمل وسفین را کی بروی حضرت علی(ع) براه انداخت؟
سیلی کی بروی دخترپیامبرزد عامل شهادت دخترپیامبر اسلام کی شد؟
قاتلین اینهاهمان خلفای شمااست.
امام حسین(ع) را کی به شهادت رساند یزید ابن معاویه ابن سفیان.
سفیان درمقابل پیامبر اسلام .
معاویه درمقابل حضرت علی(ع) وامام حسن مجتبی(ع).
ویزید درمقابل حضرت امام حسین (ع).
تمام کسانی را که شمابعنوان خلیفه میشناسید عامل قتل اولاد پیامبربزرگ اسلام حضرت محمدمصطفی(ص) گردیده است.

21 آپریل 2012, 14:33, توسط قرآنیار

عزیزم!
از استعمال کلمات: جعل را حهل نوشتن هریره را حریره نوشتن وده ها غلطی املایی دیګر که به تکرار چندین مراتبه آنرا توشته ایید مستوای علمی وفقهی تان برای همه معلوم شد که تا چه حد معلومات دینی دارید.
عزیزم!
پیامبر ګرانقدر اسلام نه شیعه بود ونه سنی. خلفای چهارګانهء اسلام نه سنی بودند ونه شیعه. نام شیعه درقرآن آمده است که معنای فارسی آن پیرو یا پیروی میباشد.

قرآن درسورهء صافات آیه ای درباره نوح علیه السلام دارد که جنین میفرماید:
وان من شیعته لابراهیم
به تحقیق یکی ازپیروان نوح ابراهیم بود. جاهای دیګر قرآن شیعه به معنی ګروه وحزب آمده است.
سورهء عنکبوت:
من الذین فرقوا دینهم وکانوا شیعا کل حزب بما لدیهم فرحون
از جمله آنانیکه تفرقه کردند در دین شان وبودند ګروه ګروه، هرحزبی به آنچه که نزد شان است خوشحال اند.
حضرت حافظ شیرازی با الهام ازهمین آیت قرآنی میګوید:
جنګ هفتاد دو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند.
درین جا شیع جمع شیعه آمده است
استعمال این کلمه توسط حضرت علی کرم الله تعالی وجهه، زمانی که خوارج ظهور نمودند، صورت ګرفته است، که تفصیل آن خارج ازحوصلهء این پیام است.

شاګرد بودن امام ابوحنیفه نزد امام جعفر صادق یک جعل تاریخی است، شما از تاریخ زنده ګی وموت امام اعظم وامام جعفرصادق اطلاع دقیق ندارید صرف این غلط مشهوررا اززبان آخوندهای شیعه شنیده اید که امام ابوحنیفه نعمان بن ثابت شاګرد امام جعفر صادق بوده است.
این جا دشمنی با امام جعفر صادق نیست، مراد استفاده جویی ازنام جعفر صادق است که چه کسانی خواستند ازین نام برای ضربه زدن اسلام، استفاده کنند، موضوع حزب الله وجنګ با اسرائیل ازسویهء جناب عالی خیلی بلند است به این معنی که حزب الله را خود اسرائیل بوجود آورده است، این بدان معنا نیست که لشکریان حزب الله همه ازین توطيه آګاهی دارند، درسطح رهبری صهوننیستها وشیعه ها دررأس آن ایران آخوندی پشت پرده ارتباطات سری خیلی عمیق دارند، جنګ هشت سالهء ایران وعراق را امریکا واسرائیل به سرتمبګی خمینی شعله ور تسلیح وتجهیزنمودند تا مسلمانان وعربها را بیشتر وبیشتر ضعیف بسازند که ساختند، ماجرای ایران ګیت واعدام آقای هاشمی داماد منتظری بخاطر پنهان نمودن این رسوایی خودش یک سند بسیار قوی وزنده تاریخی ازمیان هزاران اسناد موثق در این باره است.
امروز نیز شما مصاحبهء ایاد علاوی را اولین نخست وزیز عراق بعداز سقوط صدام را درتلویزیون الجزیزه مشاهده کنید تا حقایق پشت پردهء تواطؤ(سازش توطئه آمیز) میان واشنګتن وتهران را افشا میکند، واشنګتن باتمام تظاهرش در دشمنی باتهران برعکس، افغانستان وعراق را تقریبا به ایران واګذار ساخته است، دست ایران برای مداخله وسلطه جویی امروز هم درعراق وهم درافغانستان باز است. این بازیها خود میرساند که شیعه ( که مراد شیعه صفوی است) درطول تاریخ درخط تعاون با دشمنان اسلام قرار ګرفته است.
همان طوریکه شیعه ها با مغولها وتاتارها برای ازبین بردن خلافت اسلامی عباسی همکارشدند به همان ترتیب امروز با امریکا وصیلیبی ها علیه مسلمانان سنی مذهب واعراب درسازش وهم آهنګی پشت پرده بسر می برند ومنافع شان ایجاب میکند تا همیشه با قوت کفری علیه مسلمانان سنی مذهب همکاری کنند.
شما ازجنګهای یزید وحسین نام برده اید، وغیرمستقیم ازسخنان جناب عالی چنین برداشت میشود که تمام سنی ها مسؤول خون ریزی حسین ابن علی میباشند، هرکی بریزید ومعاویه لعن نفرستند قاتل حسین است. روی همین دلیل بود که بعداز تسلط صفویه درایران امروزی به هزاران سنی مذهب شکمهایشان دربرابر خون امام حسین پاره ګردیده وقصاص ګردیدند تا اینکه شیعه ایزم درایران امروزی با خون و وحشت وشکم پاره کردنها راه خودرا باز کرد.
کجای این حوادث تاریخی با متن اسلام وقرآن همخوانی دارد؟
آیا کسی که برقاتل حسین بن علی لعن نفرستد ازنظر شما کافر است؟

درینجا بد نیست که ذهن آن عالی جناب را ازنظر تاریخی روشن سازم که حسین ابن علی قصد خیزش وبغاوت علیه یزید بان معاویه را نداشت، این کوفی های عراق بودند که نامه های مسلسل وپیهم به نواسهء پیامبر به مدینه می نوشتند که هرجه زود تر بخاطر برچیدن حاکمیت نامشروع یزید باید قیام کند، حسین بن علی نه قصد بیعت به یزید را داشت ونه هم قصد بغاوت را . او در مدینه، درحالت اعتکاف وانزوا بسر می برد. ولی نامه های کوفی ها اورا دریک شرایط خیلی بدی قرار داد که نمیدانست چګونه تصمیم بګیرد. کوفی ها به حسین بن علی اطمئنان میدادند که هرګاه نواسهء بیامبر پایش به بغداد برسد آنها برضد یزید قیام میکنند، اما تعدادی زیادی ازمشاوران حسین بن علی اورا ازین کار برحذر میداشتند به این معنا که کوفی ها به عهد وپیمان خودشان وفادار نیستند، آنها دربرابر علی پدر وی نیز وفاداری نشان ندادند بناء نباید حسین به این نامه ها واکنش احساساتی نشان دهد. تعدادی ازصحابه به امام حسین میګفتند که اهل العراق اهل الکفر والنفاق سیوفهم مع یزید وقلوبهم معک یا ابا عبدالله
اهل عراق مردم دو رو هستند ، آنها شمشیرهای شان بایزید است ولی قلب های شان باتو. چګونه میشود به قول و وعدهء این مردم اعتماد کرد؟ آنها دربرابر پدرت وبرادر بزرګت هم وفاداری نکردند.
ولی بازهم تقدیر همان بود که حسین بن علی به این مشوره ها ګوش نداد، وسرانجام همان چیزی واقع شد که شد. یعنی اولتر ازهمه همان ارسال کننده ګان نامه ها خودشان پهلوی زنهای شان خوابیدند ونواسهء پیامبررا درکربلا تنها ګذاشتند.
این جنګی نیست که کدام سنی مذهبی از آن دفاع کند ویا یک طرفی را بصورت متعصانه ویکجانبه بکوبد.
موقف ما این است که دراصل این کار خوبی انجام نشده است، ریختن خون نواسهء بیامبر بزرګ اسلام به هیج صورتی عمل توجیه پذیر نیست، وهیج سنی نباید ازین حادثه خوش باشد. اما استفاده جویی ازین حادثه به غرض توهین به اصحاب پیامبر بدتر ازین حادثه است که روافض صفوی قدیم وجدید آن را سالانه به نمایش میګذارند.
در دنیای سنی مذهب ها ، علمای دینی نیز همه به این اعتقاد نیستند که تنها موقف بیطرفی اختیار کنند، تعدادی ازعلما ازجمله امام شافعی که خود نسب قریشی دارد شدیدتر ازهر شیعه ایی دربرابر یزید وعملکرد او قرار ګرفته ولعن خویش را برخلفای اموی که دست شان به خون نواسه های پیامبر سرخ است فرستاده است. اما او صرف قاتلان را نشانه ګرفته است نه همهء اصحاب پیامبر را

در احادیث جعلی شما ازقول امام جعفرصادق روایت است که شیعه حقیقی آنست که با علی وآل او صلوات بفرستد وبرغاصبان حق علی لعن بفرستند این یک رکن اساسی اعتقاد شیعه را دربرابر اهل سنت تشکیل میدهد.
بناء تا قیام قیامت خلق الله باید بخاطر کربلا وامام حسین عزا دار باشند تا در روز آخرت مشمول شفاعت پیامبر وآل پیامبر قرار بګیرند کجای این چیزها با متن قرآن واسلام همخوانی دارد؟
شما از احادیث جعلی ابوهریره یاد کرده اید که درمورد پیاز بوده است اما چه تضمین وجود دارد که تمام احادیث مذهب رافضی صفوی همه از خاندان واهل بیت پیامبر به تواتر به شما رسیده باشد؟
آیا درزمان صفویه احادیث جعلی کم ساخته شده است؟
آیا فکر میکنید که این خطبه های جعلی بنام شقشقیه وغیره همه درست است؟ چه تضمینی وجود دارد که آنها را صفویهای رافضی که بنیانګذار آن شیخ صفی الدین که ازطرف مادر یهودی بود آنرا جعل نکرده باشد؟
نکتهء دیګر اینکه، اګر این خلفای سه ګانه آنقدر خاین ودشمنی علی بودند چګونه قرآن را به سلامت وبدون تحریف به مسلمانان ګذاشتند که امروز هم رافضی ها آنرا بحیث قرآن درعبادات خود میخوانند وآنرا حجت قرار دهند بګذریم ازاینکه احادیث اهل سنت را شما همه جعلی میدانید ومن باشما درین باره مناظره ندارم.
کسی که قرآن جمع کرده ونامش هم رسم الخط عثمانی است امروز در دسترس همین آخوندی ګوزی ودشنام زن قرار دارد چګونه میشود که برآنها هم لعن فرستاد وهم قرآن شانرا بحیث حجت قابل قبول دانست؟
دلایل دیګری هم وجود دارد که بعداز جواب شما خدمت شما معروض میګردد
21 آپریل 2012, 14:43, توسط رهگذر(بیخدا)

ای مغ بچه دهر بده جام میم
کامد ز نزاع سنی و شیعه قیم

گویند که جامیا چه مذهب داری
صد شکر که سگ سنی و خر شیعه نیم

(جامی)
21 آپریل 2012, 15:16, توسط کوهستانی

آقای قرآنیار سلام علیکم!
شما درست فرموده اید، با کمال تاسف باید بپذیریم که در طول تاریخ یک اقلیت مغرض و محدودی از احساسات پاک و عاشقانه شیعیان علوی به سوء استفاده پرداخته اند تا از آن در راه تضعیف مسلمانان و یا در جهت تحقق خواسته های سیاسی و اقتصادی شان به بهره برداری به پردازند که فتنه گری های عبدالله ابن سبا ، ستم های صفویان و نفاق افگنی های فعلی انجمن حجتیه ایران از نمونه های بارز آن بشمار می آید در حالیکه هیچ یک از سه جریان متذکره معرف عقاید و باور های شیعیان علوی در جهان شده نمیتواند

21 آپریل 2012, 15:30, توسط کوهستانی

درمورد صفویه آقای قرآنیار خیلی مختصر نوشته اند درین باره که صفوی ها کی ها اند وچګونه بقدرت رسیدند باید ګفت که:

صفویان از نوادگان شیخ صفی الدین اردبیلی هستند. یکی از فرزندان شیخ صفی الدین بنام اوزون حسن با کاترینا دختر امپراتور روم ازدواج میکند و به این ترتیب پیوند خانوادگی صفوی ها با خانواده امپراتور روم شرقی اساس گذاشته میشود. بعد ها اوزون حسن و کاترینا که از مسیحییان ترابزون میباشد[3] صاحب دختری بنام مارتا میشوند که مادر شاه اسماعیل صفوی است. قابل تذکر است که پدر کلان مارتا در جنگ های عثمانی ها بقتل رسیده بود و کاترینا این عقده را به دختر خود یعنی مارتا که همسر شیخ حیدر و مادر اسماعیل صفوی بود منتقل نمود.

شیخ حیدر پدر اسماعیل صفوی که از شیعیان زیدی بود به مریدان تاتار خود که همان قزلباشان بودند فتوای را صادر نمود که در آن گفته شده بود: "جهاد با اهل سنت یک واجب شرعی است و غارت اموال و اسیر کردن و فروختن زنان و فرزندان آنها ثواب عظیم دارد[4]". او با این فتوای خود مرتکب جنایات نا بخشودنی و طغیان خشم مردم گردید تا اینکه سلطان یعقوب ، شیخ حیدر را بخاطر فرو نشاندن خشم مردم بقتل رسانیده و همسر و فرزندان او را به شیراز تبعید مینماید. حملات ترک ها و دشمنی های که با خانواده مارتا از جانب دولت های عثمانی و ایران صورت گرفته بود ، اسماعیل صفوی را نسبت به سنیان سخت عقده مند ساخت. قزلباشان تاتار که از مریدان شیخ حیدر پدر اسماعیل صفوی بشمار می آمدند بعد از تبعید مارتا و فرزندان او، اسماعیل را در هفت سالگی به لاهیجان بردند و در منزل کارکیا میرزا علی که از بقایای شیعیان زیدی طبرستان بود پنهان کردند. اسماعیل صفوی با عقده های که از جانب مادر و تلقیناتی که از جانب قزلباشان در ذهنش پرورش داده شد، آهسته اهسته به یک عنصر ضد اهل سنت مبدل گردید تا اینکه بعد از بقدرت رسیدن، مردم ایران را که اکثریت مطلق شان در طی هزار سال قبل از دوره صفویان، از اهل سنت و جماعت بشمار می آمدند جبراً وادار به تغیر مذهب شان کرد و آنانی را که از پذیرفتن خواسته هایش سر باز میزدند همه را از دم تیغ میگذرانید. او جملاتی را در اذان اضافه نموده و سب خلفای راشدین و اصحاب پیغمبر(ص) را ترویج نمود و از همین جهت است که عده از تاریخ نگاران حرکت صفوی ها را یک حرکت فاشیستی می نامند. ملا صدرا و دکتر ذبیح الله صفا از فرهنگ ستیزی صفویان مذمت نموده اند چون صفوی ها زبان ترکی را جانشین زبان شیرین فارسی نمودند و اکثریت علما ، شعرا و دانشمندان ایرانی را که از اهل سنت بودند یا کشتند و یا اینکه عرصه را چنان بر ایشان تنگ نمودند که مجبور به ترک کشور گردیده و در کشور ها ی دور و نزدیک از جمله هند متوطن گردیدند. در آن زمان زبان فارسی در امپراتوری عثمانی زبان سیاست و ادب شمرده میشد

21 آپریل 2012, 15:54, توسط کوهستانی

بهتراست به مطالعه صفویان از دیگاه شریعتی به پردازیم

شریعتی بر این باور است که نهضت صفوی بر دو اصل مذهب شیعی و ملیت ایرانی بنا شده که این مسئله باعث تجرید ایران از امت بزرگ اسلامی و امپراطوری عثمانی گردیده است. صفوی ها مسئله مذهب شیعی و ملیت ایرانی را چنان در هم جوش داده اند که بقول شریعتی تشیع ملی بوجود آمده و همه چیز را عوض کرده است. شریعتی در این زمینه میگوید: " و آن گاه خیلی چیز ها عوض شد و حتی تاریخ ! و این است که می بینیم شهر بانو دختر یزد گرد ، پادشاه ساسانی ، میشود همسر امام حسین؛ برای اینکه فرزندان امام حسین که نه امام شیعی هستند، با ذریه ی ساسانیان پیوند خورند ، آن گاه امامتی تازه تشکیل میشود؛ امامتی که در آن (نور محمدی) با (فره ایزدی) ترکیب میشوند و ذریه ی رسول با تبار ساسانی در صلب امامت شیعی پیوند میخورد و خاندان ساسانی که به دست عمر نابود شدند ، از طریق شهر بانو وارد " اهل بیت " پیغمبر اسلام میشوند و در نسل ائمه ادامه می یابند و موعود آخرالزمان اسلام نیز که از نوادگان ساسانی می شود با ملیت ایرانی خویشاوند می گردد و بدین گونه است که ملیت و مذهب این چنین هشیارانه جوش میخورند و تشیع بر پایه های قومی و نژادی سوار میشود و قدرت صفویه بر این دو بنیاد استوار مر گردد [6] " .

شریعتی در مورد رسم و رواج های که بنام مذهب شیعه از دوران صفوی ها آغاز گردیده چنین مینویسد: " یک مقام رسمی وزارتی به وجود آمد و شخصیتی به اسم وزیر امور روضه خوانی ، ماموریت یافت تا در این زمینه دست بکار شود. این وزیر امور روضه خوانی ، اولین تحفه های غرب را در قرن 16 و 17 به ایران سوغات آورد و این اولین تماس فرهنگی ایران است با غرب[7]" .

حرف های شریعتی در مورد تحفه های غرب به سفر وزیر روضه خوانی صفوی ها به اروپا اشاره دارد که وزیر مذکور با تقلید از مراسم عزا داری مسیحیان، رسم ورواج های ایشان را که عبارت از زنجیر زنی، قمه زنی ، نوحه خوانی، روضه خوانی، استفاده از تکه های سیاه برای عزا داری، و مسایل دیگری میباشد شامل مذهبی بنام تشیع صفوی نموده است که با تشیع علوی در تضاد قرار دارد. شریعتی در این باره چنین مینویسد: "وزیر امور روضه خوانی و تعزیه داری رفت به اروپای شرقی(که در آن هنگام صفویه روابط بسیار نزدیک و مرموز ویژه ای با آن ها داشتند) و درباره مراسم دینی و تشریفاتی مذهبی آن جا تحقیق کرد، مطالعه کرد و بسیاری از آن سنت ها و مراسم جمعی مذهبی و تظاهرات اجتماعی مسیحیت، و برگزاری و نقل مصیبت های مسیح و حواریون و شهدای تاریخ مسیحیت و نیز علائم و شعائر و ابزار ها و وسایل خاص این مراسم و دکور ها ی ویژه محافل دینی و کلیسا را اقتباس کرد و همه را به ایران آورد و در اینجا به کمک روحانیون وابسته به رژیم صفوی، آن فرم ها و رسوم را با تشیع و تاریخ تشیع و مصالح ملی و مذهبی ایران تطبیق دادند و به آن قالبهای مسیحی اروپایی، محتوای شیعی ایرانی بخشیدند بطوریکه ناگهان در ایران سمبل ها و مراسم و مظاهر کاملا ً تازه ای که هرگز نه در ملیت ایران سابقه داشت و نه در دین اسلام و نه در مذهب شیعی، بوجود آمد. مراسمی از نوع تعزیه گردانی،شبیه سازی، نعش و علم و کتل سازی و پرده داری و شمایل کشی و معرکه گیری و قفل بندی و زنجیر زنی و تیغ زنی و موزیک و سنج زنی و تعزیه خوانی و فرم خاص و جدید و تشریفاتی "مصیبت خوانی" و "نوحه سرائی جمعی" ... که همه شکلش اقتباس از مسیحیت است و هر کس با آن آشنا است، به سادگی تشخیص می دهد که تقلید است..............................قفل زنی و سینه زنی و زنجیرزنی و تیغ زنی حتی هم اکنون، به همین شکل در لورد”Lourdes” سالیانه در سالروز شهادت مسیح برگزارمی شود و این است که با اینکه از نظر اسلامی این اعمال محکوم است و علمای حقیقی اسلامی نه تنها آن را تایید نکرده اند که جداً مخا لفند و این نمایش ها را بر خلاف موازین علمی شرع می دانند ولی همواره و همه ساله در این دو سه قرن انجام می شده و این در عین حال که شگفت انگیز است روشن کننده این است که این مراسم ابتکار سیاست بوده است نه روحانیت واقعی و نشان می دهد که این تظاهرات پرشور و سازمان یافته و بسیار نیرومند، با اینکه صد در صد مذهبی و شیعی است و به نام امام و خاندان پیغمبر و ولایت علی و عشق مذهبی انجام می شود مورد تایید علمای شیعی نیست و حتی علما غالباً در برابر آن ناچار" تقیه " می کرده اند و از مخالفت علنی و جدی خودداری می نموده اند و این روشن می کند که مصالح سیاسی و قدرت حکومت بوده است که این مراسم و اعمال و شعائر را بر علما تحمیل کرده است و گردانندگان آن نیز خود به این امر بیش و کم واقفند که عالم و فقیه واقعی شیعی آن ها را تایید نمی کند ولی بنام اینکه: این، کار عشق است، کار شرع نیست، خود را از قید فتوای عالم رها میکرده اند ؛ چنان که در پاسخ عالمی که به یکی از همین سر حلقه ها گفته بود این اعمال با موازین شرع نمی خواند گفته بود: " آقا یازده ماه از سال را ما به حرف های شما گوش میدهیم و این یک ماه را شما به حرف ما گوش کنید. این کار مستحب و مکروه و حلال و حرام نیست. جنون محبت علی و عشق حسین است. عاشورا ما را دیوانه میکند ، خونمان را به جوش می آورد دلمان مان میخواهد خود مان را آتش بزنیم دستگاه امام حسین از دستگاه خدا سوا است، اگر خدا ما را به گناه عشق حسین به جهنم ببرد، با شوق و شکر خود ما رادر آتش می اندازیم ، بگذار ما را بسوزد..." این گونه استدلال و احساسات ، پیدا است که با منطق عقلی و عقلائی اسلام و تشیع علمی ارتباطی ندارد ................... این مراسم غالباً به روشنی با سنت ها و حتی احکام شرعی منافات دارد . حرمتی که مسلمان و شیعه برای ائمه و خاندان پیغمبر و امام قائل است ، پیدا است و در عین حال در شبیه ها ؛ یک نره مرد نتراشیده ، سکینه می شود یا زینب ، و در صحنه ظاهر میشود، یا موسیقی که علما آن همه با کراهت و حرمت تلقی می کنند، در شبیه و تعزیه حفظ شده است و پیدا است که از مسیحیت آمده است. شبیه و تعزیه و نعش تقلید کورکورانه از مراسم" میسترهای هفتگانه Sept Mysteres" و" میراکل Miracles" و نمایش نعش عیسی بر صلیب و فرود آوردن و دفن و صعود و دیگر قضایا است................... نوحه های دسته جمعی درست یادآور" کور "های کلیسا است و پرده های سیاه که به شکل خاصی بر سر در تکیه ها و پایه ها و کتیبه ها آویخته می شود و غالبا ً اشعار جودی و محتشم و غیره بر آن نقش شده بی کم و کاست از پرده های کلیسا در مراسم تقلید شده و شمایل گردانی و نقش صورت ائمه و دشمنان و حوادث کربلا و غیره که در میان مردم نمایش داده می شود،پرتره سازی های مسیحی است حتی اسلوب نقاشی ها همان است، در حالیکه صورت سازی در مذهب ما مکروه است، حتی نوری که به صورت یک هاله گرد سر ائمه و اهل بیت دیده می شود درست تقلیدی است و شاید با فره ایزدی و فروع یزدانی در ایران باستان توجیه شده است ..................این مراسم و تشریفات رسمی و مخصوص عزاداری اجتماعی و رسمی، همه فرم های تقلیدی از عزاداری و مصیبت خوانی و شبیه سازی مسیحیت اروپایی است، و حتی گاه بقدری ناشیانه این تقلید را کرده اند که شکل صلیب را هم که در مراسم مذهبی مسیحی ها جلو دسته ها می برند، صفویه بدون اینکه کمترین تغییری در آن بدهند آوردند به ایران و همین الان هم بدون توجه به شکل رمزی و مذهبی آن در مسیحیت، جلو دسته ها راه می برند و همه می بینند که شاخصه نمایان هر دسته سینه زنی همین صلیب یعنی جریده(عَلم) است. و در عین حال در نظر هیچکس معلوم نیست برای چیست؟ و هیچکس از آنهایی هم که آنرا می سازند و حمل می کنند نمی دانند برای چه چنین می کنند؟ اما، با اینکه این جریده در میان ما هیچ مفهومی ندارد و کاری نمی کند، همه شخصیت و عظمت و افتخار یک دسته به همان جریده اش وابسته است، دعواها سر جریده است، ارزش و اعتبار و شکوه و فداکاری، اندازه ایمان و شور دینی یک دسته به بزرگی و سنگینی و زیبایی و گرانی جریده اش بستگی دارد، جریده نه تنها از نظر شکل همان صلیب است، بلکه از نظر لفظ هم همان صلیب است که همراه مسمی از اروپای شرقی و از زبان لاتین به فارسی آمده چون کلمه"جریده" نه در فارسی و نه در عربی با این شکل هیچ مفهومی ندارد، دکور ها و پوشش ها و پرده هایی که در اروپای شرقی و ایتالیا و غالب کلیسا های کاتولیک وجود دارد و همه می بینند، با همان شکل به ایران آمد، و چون مسجد امکان پذیرش این مراسم و این تزئینات جدید را نداشت و برای چنین کارهایی ساخته نشده بود، ساختمان های خاص این امور بنا شد بنام تکیه

31 مارچ 2013, 14:49, توسط علی

بسم الله الرحمن الرحیم
براستی که شما از آنعده انسانهای گمراه احمق، نفهم می باشید که با وجودیکه حقیقت در پیش چشمانتان می باشد از آن چشم پوشی می کنیدو با حد اکثر بی شرمی شیعیان را مورد تمسخر قرار می دهید و این هم یکی از نشانه های حرامزاده گی شما می باشد که آنرا از ابو بکر، عمر، عثمان و عایشه مادران به ارث برده اید و من در این باره واقعاً برایتان متآسفم.

31 مارچ 2013, 14:58, توسط علی

و من در آخر برای آنعده کسانی که این سایت را تماشا می کنند به عرض می رسانم که از عقل خود کار گرفته و خودشان تحقیق کنند تا بفهمند که کدام مذهب بر حق بوده و فریب این انسانهای شیطان صفت را که بر علیه مذهب شیعه جبهه گرفته اند نخورند چرا که آنها می توانند از کتابهای به مثل صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن الترمذی و امثال آن که جناب آیت الله حسن الله یاری قبلاً تذکر دادند حقیقت را جستجو کنند و خودشان راه خود را پیدا کنند.
در آخر لعنت بر ابوبکر
لعنت بر عمر
لعنت بر عثمان
لعنت بر عایشه فاحشه مادرتان

31 مارچ 2013, 15:26, توسط بی دین

علی خر ! سند بر حق بودن تشیع در کجاست ؟ کودن بی معرفت.
ایا این با عقل سازش دارد که : شخصی باور داشته باشد که یک نفر به نام امام زمان بعد از یک هزار و دو صد سال هنوز زنده بوده و برای برسر قدرت رساندن خاندان منحوس علی دوباره از غار زیر زمینی خودش بیرون میشود و با شمشیر زنگ زده اش خون هزاران انسان را میریزاند؟
شما اهل تشیع با جمع اوری هزاران مزخرفات بی مصرف دل خود تان را خوش کرده اید که در راه حق روان هستید؟ سر و کون خود را بخاطر حسین پاره کردن چه ربطی با اسلام دارد؟
من خو هیچ دینی ندارم و وای بر حال تو احمق که از یک طرف خودت را تشیع مینامی و از طرف دیگر خودت را دوستدار اهل بیت محمد میدانی و جالب تر از همه اینکه خودت را بر حق تر از همه میشماری و با بی عقلی تمام به زن پیغمبرت دشنام میدهی؟ اگر من به پیغمبر دروغگو و اهل بیتش دشنام بدهم برای من مهم نیست زیرا من مسلمان نیستم. پیش من فرق بابه نانک و محمد وجود ندارد. شاید بابه نانک از این محمد عربی شریف تر هم باشد اما تو بچه نافهم از دشنام دادن به زن پیغمبرت که خودت را امت او میدانی چه میخواهی بدست بیاوری؟ پس با این نوشته تو بر من ثابت شد که اگر حرفهای تو درست باشد و عایشه یک فاحشه باشد پس محمد هم یک دلال زن بوده و تو هم پیرو یک دلال زن هستی.

4 می 2013, 12:10, توسط حسن

همه اش حماقت و مزخرف است.کل اسلام
اگر اسلام خوب است ، چرا همه بدبختیهای دنیا برای مسلمانان و کشورهای اسلامی است؟
این ازوضع افغانستان، این از عراق، اونم از سوریه؟؟/
همش از این دین بدوی و خشونت گرا است
به امید خدا تا چند سال دیگر نقش اسلام کذایی در ایران هم از بین خواهد رفت

4 نوامبر 2013, 13:51, توسط reza mohebbi

بیایید تمام این قران‌ها را آتش زنیم و اسلام را در زباله دانی تاریخ دفن کنیم و با احترام به انسانیت زندگی‌ کنیم و بِ انسانیت احترام بگذریم
http://bidinii.wordpress.com

4 نوامبر 2013, 14:05, توسط reza mohebbi

اکثر مردم ایران,افغانستان دین اسلام را مطالعه نکرده بودند . دین اسلام را پدران ما از زبان آخوند های ک... شنیده بودند و البته آخوند, که زندگی اش از همین اسلام و دروغهایی که می گفت اداره میشد، نمی آمد حقایق اسلام را با مردم در میان بگذارد. وقتی خمینی, دروغگوی جانی, در ایران قدرت گرفت کمی از مردم قرآن را از طاقچه خانه بیرون آورده و شروع به خواندن کردند و به اراجیف آن آشنا شدند. در قرآن جز یک مشت اراجیف چیز دیگری نیست برای اثبات عرایضم چند تا آیه از قرآن می آورم . آیه هایی که در مورد آدم کشی مردم میگوید . سوره توبه آیه ٥ و سوره توبه 29 و سوره محمد آیه ٤ و ..... . این ٣ آیه فرمان میدهد که هر کس محمد را قبول ندارد بکشید. در چند آیه مانند سوره ٥٥ آیه ٥ و سوره ٣٩ آیه ٥ و سوره ٣٦ آیه ٣٨ میگوید خورشید و ماه دور زمین می چرخد . آخر کدام خدایی بوده که نمی دانسته این زمین است که دور خورشید میچرخد. ترجمه سوره ٢٢ آیه ٦٥ را برایتان مینویسم : ندیدی که هر چه در زمین است خدا مسخر شما گردانید و کشتی به فرمان او در دریا سیر میکند و اسمان را او نگهداشته که به زمین نیفتد که همانا خدا در باره بندگان بسیار رئوف است
آخر توی آخوند ک... که میگویی در قرآن همه چی هست ، چرا نمیگویی کدام آیه در قرآن است که مردم بخوانند و بدانند که در قرآن همه چیز است
هزاران طفل ناقص در ایران است که علت آنها ازدواج پسر عمو و دختر عمو ست که در قرآن و اسلام آنرا حلال دانسته و گناه همه آنها به گردن همین اسلام کثافت است . برای اینکه علم ثابت کرده که ازدواج پسر عمو و دختر عمو درست نیست. به نظر من اگر یک آدم مثل هیتلر پیدا شود و هر چه مسلمانه در کوره ها بسوزاند، من ازش بشدت پشتیبانی میکنم . آخوند ها که همه دروغگو هستند باید نابود شوند

من شش تا قرآن را نه یک بار بلکه چندین بار زیر و رو کردم ، کاملن واضح است که این کتاب را یک آدم احمقی که خود را منتصب به خدا کرده نوشته و سر تا پا هم ایراد است . محمد برای اینکه به مقصود خود برسد حتی از کس کشی و جارکشی هم ابا ندارد اگر باور ندارید به این آیه ها توجه داشته باشید
سوره واقعه آیه های ١٥ تا آیه های ٣٦ : آنان در بهشت بر سریر های زربفت تکیه زنند (١٥ ) همه روبروی یکدیگر بر آن نشینند (١٦ ) و پسرانی که حسن و جوانیشان ابدی است گرد آنها به خدمت می گردند (١٧ ) با کوزه ها و مشربه ها و جامهای پر از شراب ناب (18)
نه هر گز دردسری یابند و نه مستی عقل و رنج خمار کشند (١٩) و میوه خوش هر چه برگزینند(٢٠) و گوشت مرغان هر غذا مایل باشند(21)
و زنان سیاه چشم زیبا (٢٢) که در لطافت چون در و لؤ لؤ مکنونند بر آنها مهیاست (٢٢) و ..... و فرشهای پر بها با فراش و زنان زیبا (٣٤) که آنها را ما بیافریدیم (٣٥) و آنها را باکره گردانیدیم (٣٦) و....
این محمد برای اینکه به قدرت برسد خدا را هم خانم بیار کرده و هم پسر بیار . آخر ایراد یکی دو تا نیست که ، لطفن به این آیه هم توجه کنید . سوره احزاب آیه ٦٥ : خدا و فرشتگانش بر روان پاک این پیغمبر درود می فرستند شما هم ای اهل ایمان بر او صلوات و درود بفرستید و با تعظیم و اجلال بر او سلام گوئید و تسلیم فرمان او شوید
در این آیه دو ایراد است اول اینکه محمد خود را بالاتر از خدای خود گذاشته که میگوید خدا و فرشتگان به محمد سلام و درود میفرستند و دوم : در این آیه معلوم نیست که آیا چه کسی این آیه را گفته؟ اگر خدا گفته که باید میگفت که من و فرشتگانم به پیغمبر سلام میفرستم . ولی بصورت شخص سوم آمده . کی گفته معلوم نیست .مگر محمد ادعا نمی کند که این قرآن حرفهای خداست ؟ لابد در اینجا یادش رفته که قبلن چه گفته . همه آیه ها ضد و نقیظ . هموطنان اگر آخوند ک... هستی که باید با افرادی که دست شما را و دست محمد را خوانده اند مخالف باشی چون این افرادی دارند دکان آخوند ها را می بندند ولی اگر آخوند نیستی همین قرآن که اساس و پایه اسلام است را مطا لعه کنید. اگر وقتش را ندارید فقط سه تا سوره توبه و احزاب و واقعه را بخوانید مطمئنن حقیقت را در خواهید یافت و میتوانید قضاوت کنید که آخوند های ک... راست گفتند و یا افرادی مانند همین وبسایت . درود فراوان بر شما که این مطالب را مینویسید.

2 آگوست 2014, 15:01, توسط reza

زنتونو گایییدم همه بی دین هستید از سگ پست ترید پدرانتان خر به دنیا آمده اند وخر هم از دنیا ویروند والله خر شرف دارد به شما تن وناموس فروشان

14 جنوری 2012, 09:06, توسط شبیر "کاکړ"

yew, this is tru
- 1 آپریل 2013, 02:31, توسط مم
  
  خلقی های ادمکش اینک ملا شد!!
  اینها چه ارتباط داره به کسی که اهل مسایل دینی نیست بگذار این ها را برای ملا و اخوند چلی ... توکه به دین و ائین اسلام عقیده نداری .
  جالب اینکه از وهابی گروه حکمتیار نامرد لوگری هلام ناقلان سلیمان کوه سید خبیب به نیکی یاد میکنه در حال که او مثل اوغان دشمن هیر اوغانهاست او دشمن نوروز , دشمن سنی و شیعه , دشمن مذهب حنفی دشمن ایتلاف شمال و جاکمیت کنونی خرزی است پیر او محمد عبدالوهاب ملا همر گلبدین و ادمکش قرن لادن است .
14 جنوری 2012, 09:25, توسط بیخدا

ای لعنت به محمد و آل محمد و اسلام خر پرور و این اندیشه ای کثیف و پست که تو داری!!!
- 21 فبروری 2013, 18:48, توسط ساسان
  
  لعنت خداوند و تمام مسلمانان جهان بر تو ای بیخدا که واقعا بیچاره و ازهمه جا رانده ای که نه در این دنیا و نه در جهان آخرتا برای تو جای و چیزی جز عذاب و بدبختی وجود ندارد که انشاءالله هر چی بی خدا و کافر مثل تو در این دنیا وجود دارد اول که میگویم به راه راست هدایت شود وگرنه به جزای کارهایتان میرسید
14 جنوری 2012, 11:37, توسط خ . نبیل مزاری

آقای کاکر ! ازین بیچاره آخندک که مشکل اساسی کشادی در حجره های مدرسه اسلامی قم برایش پیش آمده ، فقط یک میده گوزش رفته و شما اینقدر آنرا دامن میزنید ، کار خوبی نمی کنید . در واقع میده گوز اسلام و مسلمانان درهمان اوایل بعد وفات پیغمبر اسلام رفته بود و گوز کلان شان با به میان آمدن اخوان المسلمین و حزب الله و حزب التحریر و غیره و غیره رفته ، و اینک جنبش اسلامی تحریک طالبان مسلمان اوغانی گوی مسلمانان و اسلام عزیز تانرا کشیده اند . می بخشید !

ها راستی ، گوز های ترنگ شما هم چندین بار در پیش کابل پرسیان رفته ، یادتان رفته چی بلا . اگر فراموش تان شده که بیاد تان آورم !؟
21 آپریل 2012, 06:50, توسط شبير

به نظر بنده شعيه و سنی در رسوايی و جنايت هيچ تفاوتی از يکديگر ندارند. اساس انديشه هر دو بر تعصب ، جهل ، دشمنی با انسان و انسانيت ، کشتن ، بد گرفتن ، عقب گرايی ، تهمت و هزاران عيب و جنايت ديگر است. دلايل که در اين مقاله آورده ايی هيچ آدم عاقل را بر حقانيت تسنن قناعت نميدهد. شما در قالب باور های بر خاسته از اين متون فرسوده و ساختگی ، جنايات تان را شکل ميدهيد. اين برای تسلی دل خود تان و همفکران تان است. کنترول آخند شعيه بر بادش را چی ميکنی که شما مواد غايطه تان را هم کنترول کرده نميتوانيد. در روی سرک ، در زير ديوار ، در زير درخت در بازار و کوچه شما تغوط ( گو ) ميکنيد. همه شما در انسانيت و شرافت انسانی گو کرده ايد. پس من شما را مسلمانان تغوطی نام ميمانم.
21 آپریل 2012, 08:12, توسط جاغوری

جناب کاکر:
لطفاً تاریخ را مطالعه کرده وبعد شیعیان را رافضی بگوید هیچ از تاریخ مسلمانان آگاهی نداری کتاب اهل سنت واقعی را مطالعه کنید که یک شیخ بلند پایه سنی چرا به مذهب شیعه درآمده است ابوبکر عمر وعثمان کسانی بودند که سنت های پیامبر را زیرپاگذاشته است وصیت پیامبراسلام را نیزهمرای احادیث آن سوختاندند.
21 آپریل 2012, 08:43, توسط جاغوری

درزمان خلافت ابوبکر اگرکسی ازش سوال دینی میگرد اوبجوابش میگفت که اگر جواب شما به گفتار پیامبر اسلام واحکام الهی مطابقت داشت این جواب ازمن است اگر مطابق نداشت این جواب از زبان شیطان نقل شده است وقتیکه درقلب یک خلیفه اسلام شیطان جابیگیرد پس ازاو به چی عنوان پیروی میکنید ؟ آیااین خلیفه رافیضی نیست؟ صحیح البخاری نیز در صحیح خود آورده است.
21 آپریل 2012, 09:09, توسط اهل سنت واقعی

آقای کاکر بی خبر ازهمه چیز:
شما راه خویش را اشتباه کرده اید حلال خدا را حرام وحرام خدا را حلال شمرده اید بسیار یک نمونه مثال ساده برای شما میگویم:
آیاکشت کوکنار از نظرشریعت جایز است؟
اگرجایزاست چرا سایرمسلمانان اورا کشت نمیکنند اگر جایزنیست چرا طالبان که همه پیرو عمری است به او رو آورده است؟
دراینجاشما راه رافضی تان را به اثبات رسانیده اید.
ضرورت به سایربحث نیست همین قدر کافی است.
خواهشمندم تازمانیکه مثل پدران تان ازدنیا به راه غلت نمورده اید بیاید راه اهل سنت واقعی را انتخاب نماید
- 21 آپریل 2012, 10:35, توسط قرآنیار
  
  برادرمحترم!
  اجازه دهید که به نماینده ګی از آقای کاکړ من پاسخ شمارا بدهم.
  در دنیای تسنن مقام ملا وآخوند هیجګاه با مقام پیامبر وقرآن قابل مقایسه نیست، اګر ملاعمر چنین بدی را کرده باشد، یعنی کشت کوکنار را حلال ګفته باشد، تمام سنی ها وی را نفرین میکنند ودرعین حال اورا بحیث امیرمومنان برسمیت نمی شناسند، اګر سنی ها مانند روافض تشکیلات دینی میداشتند امروز ملاعمر باید بحیث امرالمومنین برسمیت شناخته میشد، درحالیکه برعکس تصور شما دربرابر این خواست ملاعمر همین اهل تسنن اند که سینه سپر کردند وتاکنون نیز همین سنی مذهب ها اند که دربرابر وی میجنګند. ملاعمر را میتوان امیر خود خواندهء قبیلوی ساخت آي اس آي دانست نه امیرالمومنین.
  
  برعکس اهل تسنن، مقام روحانیت وآیت الله وغیره درتشیع کاملا یک مقام دینی مثل پاپ کلیسا میباشد، که شیعه ها آخوند را نمایندهء خدا میدانند، آیت الله یعنی نمایندهء خدا، این لقب در سرتاسر متون اسلامی وجود ندارد، در دین اسلام هیج کسی حق ندارد که به نماینده ګی ازخدا صحبت کند، قرآن برای تمام بنده ګان خدا نازل شده وآځوند میتواند معلم وآموزګار ودر بالاترین مرتبه یک مجتهد دینی باشد، حتی امروز یک مجتهد هم حق تصرف ودخل را بالای آیات آشکار خداوند ندارد که برحسب هوا وهوس شخصی اش حرام را حلال وحلال را حرام برای مردم حکم کند. اجتهاد هرمجتهد باید درمیزان قرآن وسنت وعقل سنجیده شود که آیا این مجتهد درحکم خویش برحق بوده ویا نه. کورکورانه پذیرفتن آراء ونظریات علما ومجتهدین دلالت به تنبلی وغفلت مقلد میکند. مقلد در دنیای تسنن فرد بی چشم بی ګوش وبی تصمیم نیست که ازخود اختیار نداشته باشد.
  
  درحالیکه در دنیای روافض ، هرکی مانند حسن اله یاری ګوزی، یک چند تا کتاب را درتلویزیون به نمایش بګذارد وعبا وقبای عربی را به تن کند ویک چند تا ګریهء ساختګی را براه بینندازد ، اورا شیعه ها می پرستند وچهرهء اهل بیت علیهم السلام را در قیافه اش می بینند. این دیګر جهالت مطلق است واستفاده ازدین ومعتقدات مردم به بدترین شکل آن.
  بیجا نبود که درزمان حکومت شاهپور بختیار درایران، یکی از خبرنګاران ایرانی بنام مسعود بهنود که حالا دربی بی سی فارسی کار میکند، عکس های خمینی را درتلویزیون پخش کرد وګفت : این مردی است که مردم اورا می پرستند.
  واقعا ایرانیها خمینی را می پرستیدند، ولی همین پرستش کورکورانه وغیر شرعی بود که خمینی سوته اش را برمقعد تمام پرستنده ګان زد، وصادق خلخالی دریک روز هزاران نفر را به جوقهء مرګ فرستاد. این را جهالت میګویند،
  بیائید ازین خرافه پرستی ها خودتان را برهانید، به شاهراه آدمیت وانسانیت، صلح وصفا وپاکی ونظافت روان شوید،
  شیعه اصلا درتاریخ وجود ندارد، به ګفتهء بهرام مشیری ناسیونالیست بی دین ایرانی ، شیعه ګری از اختراع خود ایرانیهاست بخاطر ضدیت با اعراب، این صفویه بود که این خرافات را بنام شیعه واهل بیت داخل نموده ونامش را شیعه ایزم ګذاشته است. نه اهل بیت ازین همه خرافه خبر دارد ونه علی ونه هم حسن وحسین
  شجاع الدین شفا وعلی دشتی نیز تاکید شان برآن است که شیعه ګری توانست هویت ایرانی را دربرابر هژمونیزم عربی حفظ کند واین وسیلهء خوبی شد تا از استحالهء کلی ایران دربرابر عربیسم جلوګیری شود.
  پس اساس این مذهب اول آن فتنه انګیزیهای عبدالله بن سبا یهودی میان اصحاب پیامبر وبعد آن هم استفاده جویی فارسها وایرانی ها ازین حربه برضد کیان اسلام واقعی است.
  مذهبی که بنیاد وتهداب آن براساس نفرت ودشنام وتقیه ومنافقت استوار باشد چه نوع مذهبی است؟
  حالا بیخدایان ملحدین ایرانی بعداز آنکه آخوند تمام رده های قدرت را بدست ګرفت خسته شده اند وبرتمام ارکان اسلام دشنام میزنند. این دیګر ګمراهی وضلالت آشکار است که قرآن آنرا ظلمات وتاریکی نام ګذاشته است.
  بناء بهترین فرصت برای جوانان هزاره وغیر هزاره وایرانی این است که ازین امکانات معلوماتی چون کابل پرس^? استفادهء معقول کنند، خودشان را به واقعیت های دین آشنا بسازند، کوشش کنند که زبان عربی را فرا بګیرند وسوالهای شانرا نه از آخوند بلکه ازمتن تاریخ اسلام بپرسند. ازعرب ستیزی ودشنام برضد عرب هیج چیزی ساخته نیست.
  هرقدر ازاسلام وقرآن دور شوید به همان اندازه به فرهنګ وزبان خود خیانت میکنید. یک روز پدرام را می پرستید روز دیګر به او لعنت می فرستید وسلطانعلی کشتمند را رهبر می سازید فردایش کشتمندرا ګذاشته برقبر علی مزاری نوحه سرمیدهید، روز دیګر آرامش دوستدار را به حیث امام قبول میکنید، نتیجهء همهء این ماجراجویی ها جز ایجاد نفرت وبدبینی میان خودتان ومیان خود ودیګران چیز دیګری نیست. خودتانرا هرچه زودتر از استعمار فرهنګی تریاک نوشان ایرانی چه آخوند وغیر آخوند برهانید به هویت اصلی خودتان که همان هویت اصلی اسلامی است رجوع بفرمائید
21 آپریل 2012, 12:41, توسط اهل سنت واقعی

جناب قرآنیار:
قرآن به کمرتوبزند شمادشمن پیامبرهستید.
اگرمذهب شیعه تاریخ ندارد پس ابوحنیفه شماازکجاشد ابوحنیفه مگر شاگر امام جعفرصادق(ع) نبود؟ متل است که میگه بدزاد اگرقاضی شود گردن زند استاد را .
تاریخ شیعیان تاریخ پیامبراست پیامبراسلام خود شیعه بوده آن شب که پیامبراسلام درمعراج رفت خداوند برایش گفت اگر علی نمیبود من نه بهشت را آفریده بودم ونه جهنم را بهشت برای پیروان علی است وجهنم برای مخالفان او.
شیعیان ازنسل پیامبر اسلام پیروی کردن وراه اصیل پیامبر اسلام را ادامه دادند که امروز هم ادامه دهنده راه اوست نمونه مثال کشور ایران حزب الله لبنان درمقابل آمریکا واسرائیل استاده گی میکنند اینهارهبران شیعه هستند شمااز سیاست مداران عرب که ازترس برای چند روز مسلمان شده بود پیروی میکنید وامروز هم شمامذدور اسرائیل وآمریکاهستید کشور سعودی نوکر آمریکاواسرائیل است.
شمااحادیث رااز زبان ابی حریره که سه سال درمحضرپیامبراسلام بود اون هم شاید درطول سه سال اضافه از 10 جلسه هم همرای او نبود صدهاحدیث را جهل کرد که نمونه اش داستان پیاز اکه در مکه است میگه کسی بنام اکه درمکه پیاز فروشی میکرد یک روز درنزد ابی حریره آمد گفت چی کنم که پیازم بفروش رسد میگه من یک کارمیکنم اگرفائیده اش را همرای من نصف میکنی؟ اکه قبلو کرد حریره (پیشک) اعلان کرد قال رسوالله (ص) گفته است رسول خدا(ص) هرکی پیاز اکه را درمکه بیخرد وبیخورد جایش دربهشت است آنزمان پیاز او بسیار بفروش میرسید تاکه زنده بود حریره (پیشک) عیش ونوش کرد .مااز زبان حضرت علی (ع)فاطمه دختر پیامبر واصحاب باوفا واصیل او احادیث را قبول داریم که همیشه درنزد او بوده است.
این خلفای شمادرکدام جنگ پیروز آمده است که شماازآنهاستایش میکنید؟عمربیچاره درتمام جنگ ها خود را پت میکرد.
جنگ جمل وسفین را کی بروی حضرت علی(ع) براه انداخت؟
سیلی کی بروی دخترپیامبرزد عامل شهادت دخترپیامبر اسلام کی شد؟
قاتلین اینهاهمان خلفای شمااست.
امام حسین(ع) را کی به شهادت رساند یزید ابن معاویه ابن سفیان.
سفیان درمقابل پیامبر اسلام .
معاویه درمقابل حضرت علی(ع) وامام حسن مجتبی(ع).
ویزید درمقابل حضرت امام حسین (ع).
تمام کسانی را که شمابعنوان خلیفه میشناسید عامل قتل اولاد پیامبربزرگ اسلام حضرت محمدمصطفی(ص) گردیده است.
- 21 آپریل 2012, 14:33, توسط قرآنیار
  
  عزیزم!
  از استعمال کلمات: جعل را حهل نوشتن هریره را حریره نوشتن وده ها غلطی املایی دیګر که به تکرار چندین مراتبه آنرا توشته ایید مستوای علمی وفقهی تان برای همه معلوم شد که تا چه حد معلومات دینی دارید.
  عزیزم!
  پیامبر ګرانقدر اسلام نه شیعه بود ونه سنی. خلفای چهارګانهء اسلام نه سنی بودند ونه شیعه. نام شیعه درقرآن آمده است که معنای فارسی آن پیرو یا پیروی میباشد.
  
  قرآن درسورهء صافات آیه ای درباره نوح علیه السلام دارد که جنین میفرماید:
  وان من شیعته لابراهیم
  به تحقیق یکی ازپیروان نوح ابراهیم بود. جاهای دیګر قرآن شیعه به معنی ګروه وحزب آمده است.
  سورهء عنکبوت:
  من الذین فرقوا دینهم وکانوا شیعا کل حزب بما لدیهم فرحون
  از جمله آنانیکه تفرقه کردند در دین شان وبودند ګروه ګروه، هرحزبی به آنچه که نزد شان است خوشحال اند.
  حضرت حافظ شیرازی با الهام ازهمین آیت قرآنی میګوید:
  جنګ هفتاد دو ملت همه را عذر بنه
  چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند.
  درین جا شیع جمع شیعه آمده است
  استعمال این کلمه توسط حضرت علی کرم الله تعالی وجهه، زمانی که خوارج ظهور نمودند، صورت ګرفته است، که تفصیل آن خارج ازحوصلهء این پیام است.
  
  شاګرد بودن امام ابوحنیفه نزد امام جعفر صادق یک جعل تاریخی است، شما از تاریخ زنده ګی وموت امام اعظم وامام جعفرصادق اطلاع دقیق ندارید صرف این غلط مشهوررا اززبان آخوندهای شیعه شنیده اید که امام ابوحنیفه نعمان بن ثابت شاګرد امام جعفر صادق بوده است.
  این جا دشمنی با امام جعفر صادق نیست، مراد استفاده جویی ازنام جعفر صادق است که چه کسانی خواستند ازین نام برای ضربه زدن اسلام، استفاده کنند، موضوع حزب الله وجنګ با اسرائیل ازسویهء جناب عالی خیلی بلند است به این معنی که حزب الله را خود اسرائیل بوجود آورده است، این بدان معنا نیست که لشکریان حزب الله همه ازین توطيه آګاهی دارند، درسطح رهبری صهوننیستها وشیعه ها دررأس آن ایران آخوندی پشت پرده ارتباطات سری خیلی عمیق دارند، جنګ هشت سالهء ایران وعراق را امریکا واسرائیل به سرتمبګی خمینی شعله ور تسلیح وتجهیزنمودند تا مسلمانان وعربها را بیشتر وبیشتر ضعیف بسازند که ساختند، ماجرای ایران ګیت واعدام آقای هاشمی داماد منتظری بخاطر پنهان نمودن این رسوایی خودش یک سند بسیار قوی وزنده تاریخی ازمیان هزاران اسناد موثق در این باره است.
  امروز نیز شما مصاحبهء ایاد علاوی را اولین نخست وزیز عراق بعداز سقوط صدام را درتلویزیون الجزیزه مشاهده کنید تا حقایق پشت پردهء تواطؤ(سازش توطئه آمیز) میان واشنګتن وتهران را افشا میکند، واشنګتن باتمام تظاهرش در دشمنی باتهران برعکس، افغانستان وعراق را تقریبا به ایران واګذار ساخته است، دست ایران برای مداخله وسلطه جویی امروز هم درعراق وهم درافغانستان باز است. این بازیها خود میرساند که شیعه ( که مراد شیعه صفوی است) درطول تاریخ درخط تعاون با دشمنان اسلام قرار ګرفته است.
  همان طوریکه شیعه ها با مغولها وتاتارها برای ازبین بردن خلافت اسلامی عباسی همکارشدند به همان ترتیب امروز با امریکا وصیلیبی ها علیه مسلمانان سنی مذهب واعراب درسازش وهم آهنګی پشت پرده بسر می برند ومنافع شان ایجاب میکند تا همیشه با قوت کفری علیه مسلمانان سنی مذهب همکاری کنند.
  شما ازجنګهای یزید وحسین نام برده اید، وغیرمستقیم ازسخنان جناب عالی چنین برداشت میشود که تمام سنی ها مسؤول خون ریزی حسین ابن علی میباشند، هرکی بریزید ومعاویه لعن نفرستند قاتل حسین است. روی همین دلیل بود که بعداز تسلط صفویه درایران امروزی به هزاران سنی مذهب شکمهایشان دربرابر خون امام حسین پاره ګردیده وقصاص ګردیدند تا اینکه شیعه ایزم درایران امروزی با خون و وحشت وشکم پاره کردنها راه خودرا باز کرد.
  کجای این حوادث تاریخی با متن اسلام وقرآن همخوانی دارد؟
  آیا کسی که برقاتل حسین بن علی لعن نفرستد ازنظر شما کافر است؟
  
  درینجا بد نیست که ذهن آن عالی جناب را ازنظر تاریخی روشن سازم که حسین ابن علی قصد خیزش وبغاوت علیه یزید بان معاویه را نداشت، این کوفی های عراق بودند که نامه های مسلسل وپیهم به نواسهء پیامبر به مدینه می نوشتند که هرجه زود تر بخاطر برچیدن حاکمیت نامشروع یزید باید قیام کند، حسین بن علی نه قصد بیعت به یزید را داشت ونه هم قصد بغاوت را . او در مدینه، درحالت اعتکاف وانزوا بسر می برد. ولی نامه های کوفی ها اورا دریک شرایط خیلی بدی قرار داد که نمیدانست چګونه تصمیم بګیرد. کوفی ها به حسین بن علی اطمئنان میدادند که هرګاه نواسهء بیامبر پایش به بغداد برسد آنها برضد یزید قیام میکنند، اما تعدادی زیادی ازمشاوران حسین بن علی اورا ازین کار برحذر میداشتند به این معنا که کوفی ها به عهد وپیمان خودشان وفادار نیستند، آنها دربرابر علی پدر وی نیز وفاداری نشان ندادند بناء نباید حسین به این نامه ها واکنش احساساتی نشان دهد. تعدادی ازصحابه به امام حسین میګفتند که اهل العراق اهل الکفر والنفاق سیوفهم مع یزید وقلوبهم معک یا ابا عبدالله
  اهل عراق مردم دو رو هستند ، آنها شمشیرهای شان بایزید است ولی قلب های شان باتو. چګونه میشود به قول و وعدهء این مردم اعتماد کرد؟ آنها دربرابر پدرت وبرادر بزرګت هم وفاداری نکردند.
  ولی بازهم تقدیر همان بود که حسین بن علی به این مشوره ها ګوش نداد، وسرانجام همان چیزی واقع شد که شد. یعنی اولتر ازهمه همان ارسال کننده ګان نامه ها خودشان پهلوی زنهای شان خوابیدند ونواسهء پیامبررا درکربلا تنها ګذاشتند.
  این جنګی نیست که کدام سنی مذهبی از آن دفاع کند ویا یک طرفی را بصورت متعصانه ویکجانبه بکوبد.
  موقف ما این است که دراصل این کار خوبی انجام نشده است، ریختن خون نواسهء بیامبر بزرګ اسلام به هیج صورتی عمل توجیه پذیر نیست، وهیج سنی نباید ازین حادثه خوش باشد. اما استفاده جویی ازین حادثه به غرض توهین به اصحاب پیامبر بدتر ازین حادثه است که روافض صفوی قدیم وجدید آن را سالانه به نمایش میګذارند.
  در دنیای سنی مذهب ها ، علمای دینی نیز همه به این اعتقاد نیستند که تنها موقف بیطرفی اختیار کنند، تعدادی ازعلما ازجمله امام شافعی که خود نسب قریشی دارد شدیدتر ازهر شیعه ایی دربرابر یزید وعملکرد او قرار ګرفته ولعن خویش را برخلفای اموی که دست شان به خون نواسه های پیامبر سرخ است فرستاده است. اما او صرف قاتلان را نشانه ګرفته است نه همهء اصحاب پیامبر را
  
  در احادیث جعلی شما ازقول امام جعفرصادق روایت است که شیعه حقیقی آنست که با علی وآل او صلوات بفرستد وبرغاصبان حق علی لعن بفرستند این یک رکن اساسی اعتقاد شیعه را دربرابر اهل سنت تشکیل میدهد.
  بناء تا قیام قیامت خلق الله باید بخاطر کربلا وامام حسین عزا دار باشند تا در روز آخرت مشمول شفاعت پیامبر وآل پیامبر قرار بګیرند کجای این چیزها با متن قرآن واسلام همخوانی دارد؟
  شما از احادیث جعلی ابوهریره یاد کرده اید که درمورد پیاز بوده است اما چه تضمین وجود دارد که تمام احادیث مذهب رافضی صفوی همه از خاندان واهل بیت پیامبر به تواتر به شما رسیده باشد؟
  آیا درزمان صفویه احادیث جعلی کم ساخته شده است؟
  آیا فکر میکنید که این خطبه های جعلی بنام شقشقیه وغیره همه درست است؟ چه تضمینی وجود دارد که آنها را صفویهای رافضی که بنیانګذار آن شیخ صفی الدین که ازطرف مادر یهودی بود آنرا جعل نکرده باشد؟
  نکتهء دیګر اینکه، اګر این خلفای سه ګانه آنقدر خاین ودشمنی علی بودند چګونه قرآن را به سلامت وبدون تحریف به مسلمانان ګذاشتند که امروز هم رافضی ها آنرا بحیث قرآن درعبادات خود میخوانند وآنرا حجت قرار دهند بګذریم ازاینکه احادیث اهل سنت را شما همه جعلی میدانید ومن باشما درین باره مناظره ندارم.
  کسی که قرآن جمع کرده ونامش هم رسم الخط عثمانی است امروز در دسترس همین آخوندی ګوزی ودشنام زن قرار دارد چګونه میشود که برآنها هم لعن فرستاد وهم قرآن شانرا بحیث حجت قابل قبول دانست؟
  دلایل دیګری هم وجود دارد که بعداز جواب شما خدمت شما معروض میګردد
- 21 آپریل 2012, 14:43, توسط رهگذر(بیخدا)
  
  ای مغ بچه دهر بده جام میم
  کامد ز نزاع سنی و شیعه قیم
  
  گویند که جامیا چه مذهب داری
  صد شکر که سگ سنی و خر شیعه نیم
  
  (جامی)
- 21 آپریل 2012, 15:16, توسط کوهستانی
  
  آقای قرآنیار سلام علیکم!
  شما درست فرموده اید، با کمال تاسف باید بپذیریم که در طول تاریخ یک اقلیت مغرض و محدودی از احساسات پاک و عاشقانه شیعیان علوی به سوء استفاده پرداخته اند تا از آن در راه تضعیف مسلمانان و یا در جهت تحقق خواسته های سیاسی و اقتصادی شان به بهره برداری به پردازند که فتنه گری های عبدالله ابن سبا ، ستم های صفویان و نفاق افگنی های فعلی انجمن حجتیه ایران از نمونه های بارز آن بشمار می آید در حالیکه هیچ یک از سه جریان متذکره معرف عقاید و باور های شیعیان علوی در جهان شده نمیتواند
21 آپریل 2012, 15:30, توسط کوهستانی

درمورد صفویه آقای قرآنیار خیلی مختصر نوشته اند درین باره که صفوی ها کی ها اند وچګونه بقدرت رسیدند باید ګفت که:

صفویان از نوادگان شیخ صفی الدین اردبیلی هستند. یکی از فرزندان شیخ صفی الدین بنام اوزون حسن با کاترینا دختر امپراتور روم ازدواج میکند و به این ترتیب پیوند خانوادگی صفوی ها با خانواده امپراتور روم شرقی اساس گذاشته میشود. بعد ها اوزون حسن و کاترینا که از مسیحییان ترابزون میباشد[3] صاحب دختری بنام مارتا میشوند که مادر شاه اسماعیل صفوی است. قابل تذکر است که پدر کلان مارتا در جنگ های عثمانی ها بقتل رسیده بود و کاترینا این عقده را به دختر خود یعنی مارتا که همسر شیخ حیدر و مادر اسماعیل صفوی بود منتقل نمود.

شیخ حیدر پدر اسماعیل صفوی که از شیعیان زیدی بود به مریدان تاتار خود که همان قزلباشان بودند فتوای را صادر نمود که در آن گفته شده بود: "جهاد با اهل سنت یک واجب شرعی است و غارت اموال و اسیر کردن و فروختن زنان و فرزندان آنها ثواب عظیم دارد[4]". او با این فتوای خود مرتکب جنایات نا بخشودنی و طغیان خشم مردم گردید تا اینکه سلطان یعقوب ، شیخ حیدر را بخاطر فرو نشاندن خشم مردم بقتل رسانیده و همسر و فرزندان او را به شیراز تبعید مینماید. حملات ترک ها و دشمنی های که با خانواده مارتا از جانب دولت های عثمانی و ایران صورت گرفته بود ، اسماعیل صفوی را نسبت به سنیان سخت عقده مند ساخت. قزلباشان تاتار که از مریدان شیخ حیدر پدر اسماعیل صفوی بشمار می آمدند بعد از تبعید مارتا و فرزندان او، اسماعیل را در هفت سالگی به لاهیجان بردند و در منزل کارکیا میرزا علی که از بقایای شیعیان زیدی طبرستان بود پنهان کردند. اسماعیل صفوی با عقده های که از جانب مادر و تلقیناتی که از جانب قزلباشان در ذهنش پرورش داده شد، آهسته اهسته به یک عنصر ضد اهل سنت مبدل گردید تا اینکه بعد از بقدرت رسیدن، مردم ایران را که اکثریت مطلق شان در طی هزار سال قبل از دوره صفویان، از اهل سنت و جماعت بشمار می آمدند جبراً وادار به تغیر مذهب شان کرد و آنانی را که از پذیرفتن خواسته هایش سر باز میزدند همه را از دم تیغ میگذرانید. او جملاتی را در اذان اضافه نموده و سب خلفای راشدین و اصحاب پیغمبر(ص) را ترویج نمود و از همین جهت است که عده از تاریخ نگاران حرکت صفوی ها را یک حرکت فاشیستی می نامند. ملا صدرا و دکتر ذبیح الله صفا از فرهنگ ستیزی صفویان مذمت نموده اند چون صفوی ها زبان ترکی را جانشین زبان شیرین فارسی نمودند و اکثریت علما ، شعرا و دانشمندان ایرانی را که از اهل سنت بودند یا کشتند و یا اینکه عرصه را چنان بر ایشان تنگ نمودند که مجبور به ترک کشور گردیده و در کشور ها ی دور و نزدیک از جمله هند متوطن گردیدند. در آن زمان زبان فارسی در امپراتوری عثمانی زبان سیاست و ادب شمرده میشد
21 آپریل 2012, 15:54, توسط کوهستانی

بهتراست به مطالعه صفویان از دیگاه شریعتی به پردازیم

شریعتی بر این باور است که نهضت صفوی بر دو اصل مذهب شیعی و ملیت ایرانی بنا شده که این مسئله باعث تجرید ایران از امت بزرگ اسلامی و امپراطوری عثمانی گردیده است. صفوی ها مسئله مذهب شیعی و ملیت ایرانی را چنان در هم جوش داده اند که بقول شریعتی تشیع ملی بوجود آمده و همه چیز را عوض کرده است. شریعتی در این زمینه میگوید: " و آن گاه خیلی چیز ها عوض شد و حتی تاریخ ! و این است که می بینیم شهر بانو دختر یزد گرد ، پادشاه ساسانی ، میشود همسر امام حسین؛ برای اینکه فرزندان امام حسین که نه امام شیعی هستند، با ذریه ی ساسانیان پیوند خورند ، آن گاه امامتی تازه تشکیل میشود؛ امامتی که در آن (نور محمدی) با (فره ایزدی) ترکیب میشوند و ذریه ی رسول با تبار ساسانی در صلب امامت شیعی پیوند میخورد و خاندان ساسانی که به دست عمر نابود شدند ، از طریق شهر بانو وارد " اهل بیت " پیغمبر اسلام میشوند و در نسل ائمه ادامه می یابند و موعود آخرالزمان اسلام نیز که از نوادگان ساسانی می شود با ملیت ایرانی خویشاوند می گردد و بدین گونه است که ملیت و مذهب این چنین هشیارانه جوش میخورند و تشیع بر پایه های قومی و نژادی سوار میشود و قدرت صفویه بر این دو بنیاد استوار مر گردد [6] " .

شریعتی در مورد رسم و رواج های که بنام مذهب شیعه از دوران صفوی ها آغاز گردیده چنین مینویسد: " یک مقام رسمی وزارتی به وجود آمد و شخصیتی به اسم وزیر امور روضه خوانی ، ماموریت یافت تا در این زمینه دست بکار شود. این وزیر امور روضه خوانی ، اولین تحفه های غرب را در قرن 16 و 17 به ایران سوغات آورد و این اولین تماس فرهنگی ایران است با غرب[7]" .

حرف های شریعتی در مورد تحفه های غرب به سفر وزیر روضه خوانی صفوی ها به اروپا اشاره دارد که وزیر مذکور با تقلید از مراسم عزا داری مسیحیان، رسم ورواج های ایشان را که عبارت از زنجیر زنی، قمه زنی ، نوحه خوانی، روضه خوانی، استفاده از تکه های سیاه برای عزا داری، و مسایل دیگری میباشد شامل مذهبی بنام تشیع صفوی نموده است که با تشیع علوی در تضاد قرار دارد. شریعتی در این باره چنین مینویسد: "وزیر امور روضه خوانی و تعزیه داری رفت به اروپای شرقی(که در آن هنگام صفویه روابط بسیار نزدیک و مرموز ویژه ای با آن ها داشتند) و درباره مراسم دینی و تشریفاتی مذهبی آن جا تحقیق کرد، مطالعه کرد و بسیاری از آن سنت ها و مراسم جمعی مذهبی و تظاهرات اجتماعی مسیحیت، و برگزاری و نقل مصیبت های مسیح و حواریون و شهدای تاریخ مسیحیت و نیز علائم و شعائر و ابزار ها و وسایل خاص این مراسم و دکور ها ی ویژه محافل دینی و کلیسا را اقتباس کرد و همه را به ایران آورد و در اینجا به کمک روحانیون وابسته به رژیم صفوی، آن فرم ها و رسوم را با تشیع و تاریخ تشیع و مصالح ملی و مذهبی ایران تطبیق دادند و به آن قالبهای مسیحی اروپایی، محتوای شیعی ایرانی بخشیدند بطوریکه ناگهان در ایران سمبل ها و مراسم و مظاهر کاملا ً تازه ای که هرگز نه در ملیت ایران سابقه داشت و نه در دین اسلام و نه در مذهب شیعی، بوجود آمد. مراسمی از نوع تعزیه گردانی،شبیه سازی، نعش و علم و کتل سازی و پرده داری و شمایل کشی و معرکه گیری و قفل بندی و زنجیر زنی و تیغ زنی و موزیک و سنج زنی و تعزیه خوانی و فرم خاص و جدید و تشریفاتی "مصیبت خوانی" و "نوحه سرائی جمعی" ... که همه شکلش اقتباس از مسیحیت است و هر کس با آن آشنا است، به سادگی تشخیص می دهد که تقلید است..............................قفل زنی و سینه زنی و زنجیرزنی و تیغ زنی حتی هم اکنون، به همین شکل در لورد”Lourdes” سالیانه در سالروز شهادت مسیح برگزارمی شود و این است که با اینکه از نظر اسلامی این اعمال محکوم است و علمای حقیقی اسلامی نه تنها آن را تایید نکرده اند که جداً مخا لفند و این نمایش ها را بر خلاف موازین علمی شرع می دانند ولی همواره و همه ساله در این دو سه قرن انجام می شده و این در عین حال که شگفت انگیز است روشن کننده این است که این مراسم ابتکار سیاست بوده است نه روحانیت واقعی و نشان می دهد که این تظاهرات پرشور و سازمان یافته و بسیار نیرومند، با اینکه صد در صد مذهبی و شیعی است و به نام امام و خاندان پیغمبر و ولایت علی و عشق مذهبی انجام می شود مورد تایید علمای شیعی نیست و حتی علما غالباً در برابر آن ناچار" تقیه " می کرده اند و از مخالفت علنی و جدی خودداری می نموده اند و این روشن می کند که مصالح سیاسی و قدرت حکومت بوده است که این مراسم و اعمال و شعائر را بر علما تحمیل کرده است و گردانندگان آن نیز خود به این امر بیش و کم واقفند که عالم و فقیه واقعی شیعی آن ها را تایید نمی کند ولی بنام اینکه: این، کار عشق است، کار شرع نیست، خود را از قید فتوای عالم رها میکرده اند ؛ چنان که در پاسخ عالمی که به یکی از همین سر حلقه ها گفته بود این اعمال با موازین شرع نمی خواند گفته بود: " آقا یازده ماه از سال را ما به حرف های شما گوش میدهیم و این یک ماه را شما به حرف ما گوش کنید. این کار مستحب و مکروه و حلال و حرام نیست. جنون محبت علی و عشق حسین است. عاشورا ما را دیوانه میکند ، خونمان را به جوش می آورد دلمان مان میخواهد خود مان را آتش بزنیم دستگاه امام حسین از دستگاه خدا سوا است، اگر خدا ما را به گناه عشق حسین به جهنم ببرد، با شوق و شکر خود ما رادر آتش می اندازیم ، بگذار ما را بسوزد..." این گونه استدلال و احساسات ، پیدا است که با منطق عقلی و عقلائی اسلام و تشیع علمی ارتباطی ندارد ................... این مراسم غالباً به روشنی با سنت ها و حتی احکام شرعی منافات دارد . حرمتی که مسلمان و شیعه برای ائمه و خاندان پیغمبر و امام قائل است ، پیدا است و در عین حال در شبیه ها ؛ یک نره مرد نتراشیده ، سکینه می شود یا زینب ، و در صحنه ظاهر میشود، یا موسیقی که علما آن همه با کراهت و حرمت تلقی می کنند، در شبیه و تعزیه حفظ شده است و پیدا است که از مسیحیت آمده است. شبیه و تعزیه و نعش تقلید کورکورانه از مراسم" میسترهای هفتگانه Sept Mysteres" و" میراکل Miracles" و نمایش نعش عیسی بر صلیب و فرود آوردن و دفن و صعود و دیگر قضایا است................... نوحه های دسته جمعی درست یادآور" کور "های کلیسا است و پرده های سیاه که به شکل خاصی بر سر در تکیه ها و پایه ها و کتیبه ها آویخته می شود و غالبا ً اشعار جودی و محتشم و غیره بر آن نقش شده بی کم و کاست از پرده های کلیسا در مراسم تقلید شده و شمایل گردانی و نقش صورت ائمه و دشمنان و حوادث کربلا و غیره که در میان مردم نمایش داده می شود،پرتره سازی های مسیحی است حتی اسلوب نقاشی ها همان است، در حالیکه صورت سازی در مذهب ما مکروه است، حتی نوری که به صورت یک هاله گرد سر ائمه و اهل بیت دیده می شود درست تقلیدی است و شاید با فره ایزدی و فروع یزدانی در ایران باستان توجیه شده است ..................این مراسم و تشریفات رسمی و مخصوص عزاداری اجتماعی و رسمی، همه فرم های تقلیدی از عزاداری و مصیبت خوانی و شبیه سازی مسیحیت اروپایی است، و حتی گاه بقدری ناشیانه این تقلید را کرده اند که شکل صلیب را هم که در مراسم مذهبی مسیحی ها جلو دسته ها می برند، صفویه بدون اینکه کمترین تغییری در آن بدهند آوردند به ایران و همین الان هم بدون توجه به شکل رمزی و مذهبی آن در مسیحیت، جلو دسته ها راه می برند و همه می بینند که شاخصه نمایان هر دسته سینه زنی همین صلیب یعنی جریده(عَلم) است. و در عین حال در نظر هیچکس معلوم نیست برای چیست؟ و هیچکس از آنهایی هم که آنرا می سازند و حمل می کنند نمی دانند برای چه چنین می کنند؟ اما، با اینکه این جریده در میان ما هیچ مفهومی ندارد و کاری نمی کند، همه شخصیت و عظمت و افتخار یک دسته به همان جریده اش وابسته است، دعواها سر جریده است، ارزش و اعتبار و شکوه و فداکاری، اندازه ایمان و شور دینی یک دسته به بزرگی و سنگینی و زیبایی و گرانی جریده اش بستگی دارد، جریده نه تنها از نظر شکل همان صلیب است، بلکه از نظر لفظ هم همان صلیب است که همراه مسمی از اروپای شرقی و از زبان لاتین به فارسی آمده چون کلمه"جریده" نه در فارسی و نه در عربی با این شکل هیچ مفهومی ندارد، دکور ها و پوشش ها و پرده هایی که در اروپای شرقی و ایتالیا و غالب کلیسا های کاتولیک وجود دارد و همه می بینند، با همان شکل به ایران آمد، و چون مسجد امکان پذیرش این مراسم و این تزئینات جدید را نداشت و برای چنین کارهایی ساخته نشده بود، ساختمان های خاص این امور بنا شد بنام تکیه
31 مارچ 2013, 14:49, توسط علی

بسم الله الرحمن الرحیم
براستی که شما از آنعده انسانهای گمراه احمق، نفهم می باشید که با وجودیکه حقیقت در پیش چشمانتان می باشد از آن چشم پوشی می کنیدو با حد اکثر بی شرمی شیعیان را مورد تمسخر قرار می دهید و این هم یکی از نشانه های حرامزاده گی شما می باشد که آنرا از ابو بکر، عمر، عثمان و عایشه مادران به ارث برده اید و من در این باره واقعاً برایتان متآسفم.
31 مارچ 2013, 14:58, توسط علی

و من در آخر برای آنعده کسانی که این سایت را تماشا می کنند به عرض می رسانم که از عقل خود کار گرفته و خودشان تحقیق کنند تا بفهمند که کدام مذهب بر حق بوده و فریب این انسانهای شیطان صفت را که بر علیه مذهب شیعه جبهه گرفته اند نخورند چرا که آنها می توانند از کتابهای به مثل صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن الترمذی و امثال آن که جناب آیت الله حسن الله یاری قبلاً تذکر دادند حقیقت را جستجو کنند و خودشان راه خود را پیدا کنند.
در آخر لعنت بر ابوبکر
لعنت بر عمر
لعنت بر عثمان
لعنت بر عایشه فاحشه مادرتان
- 31 مارچ 2013, 15:26, توسط بی دین
  
  علی خر ! سند بر حق بودن تشیع در کجاست ؟ کودن بی معرفت.
  ایا این با عقل سازش دارد که : شخصی باور داشته باشد که یک نفر به نام امام زمان بعد از یک هزار و دو صد سال هنوز زنده بوده و برای برسر قدرت رساندن خاندان منحوس علی دوباره از غار زیر زمینی خودش بیرون میشود و با شمشیر زنگ زده اش خون هزاران انسان را میریزاند؟
  شما اهل تشیع با جمع اوری هزاران مزخرفات بی مصرف دل خود تان را خوش کرده اید که در راه حق روان هستید؟ سر و کون خود را بخاطر حسین پاره کردن چه ربطی با اسلام دارد؟
  من خو هیچ دینی ندارم و وای بر حال تو احمق که از یک طرف خودت را تشیع مینامی و از طرف دیگر خودت را دوستدار اهل بیت محمد میدانی و جالب تر از همه اینکه خودت را بر حق تر از همه میشماری و با بی عقلی تمام به زن پیغمبرت دشنام میدهی؟ اگر من به پیغمبر دروغگو و اهل بیتش دشنام بدهم برای من مهم نیست زیرا من مسلمان نیستم. پیش من فرق بابه نانک و محمد وجود ندارد. شاید بابه نانک از این محمد عربی شریف تر هم باشد اما تو بچه نافهم از دشنام دادن به زن پیغمبرت که خودت را امت او میدانی چه میخواهی بدست بیاوری؟ پس با این نوشته تو بر من ثابت شد که اگر حرفهای تو درست باشد و عایشه یک فاحشه باشد پس محمد هم یک دلال زن بوده و تو هم پیرو یک دلال زن هستی.
4 می 2013, 12:10, توسط حسن

همه اش حماقت و مزخرف است.کل اسلام
اگر اسلام خوب است ، چرا همه بدبختیهای دنیا برای مسلمانان و کشورهای اسلامی است؟
این ازوضع افغانستان، این از عراق، اونم از سوریه؟؟/
همش از این دین بدوی و خشونت گرا است
به امید خدا تا چند سال دیگر نقش اسلام کذایی در ایران هم از بین خواهد رفت
4 نوامبر 2013, 13:51, توسط reza mohebbi

بیایید تمام این قران‌ها را آتش زنیم و اسلام را در زباله دانی تاریخ دفن کنیم و با احترام به انسانیت زندگی‌ کنیم و بِ انسانیت احترام بگذریم
http://bidinii.wordpress.com
4 نوامبر 2013, 14:05, توسط reza mohebbi

اکثر مردم ایران,افغانستان دین اسلام را مطالعه نکرده بودند . دین اسلام را پدران ما از زبان آخوند های ک... شنیده بودند و البته آخوند, که زندگی اش از همین اسلام و دروغهایی که می گفت اداره میشد، نمی آمد حقایق اسلام را با مردم در میان بگذارد. وقتی خمینی, دروغگوی جانی, در ایران قدرت گرفت کمی از مردم قرآن را از طاقچه خانه بیرون آورده و شروع به خواندن کردند و به اراجیف آن آشنا شدند. در قرآن جز یک مشت اراجیف چیز دیگری نیست برای اثبات عرایضم چند تا آیه از قرآن می آورم . آیه هایی که در مورد آدم کشی مردم میگوید . سوره توبه آیه ٥ و سوره توبه 29 و سوره محمد آیه ٤ و ..... . این ٣ آیه فرمان میدهد که هر کس محمد را قبول ندارد بکشید. در چند آیه مانند سوره ٥٥ آیه ٥ و سوره ٣٩ آیه ٥ و سوره ٣٦ آیه ٣٨ میگوید خورشید و ماه دور زمین می چرخد . آخر کدام خدایی بوده که نمی دانسته این زمین است که دور خورشید میچرخد. ترجمه سوره ٢٢ آیه ٦٥ را برایتان مینویسم : ندیدی که هر چه در زمین است خدا مسخر شما گردانید و کشتی به فرمان او در دریا سیر میکند و اسمان را او نگهداشته که به زمین نیفتد که همانا خدا در باره بندگان بسیار رئوف است
آخر توی آخوند ک... که میگویی در قرآن همه چی هست ، چرا نمیگویی کدام آیه در قرآن است که مردم بخوانند و بدانند که در قرآن همه چیز است
هزاران طفل ناقص در ایران است که علت آنها ازدواج پسر عمو و دختر عمو ست که در قرآن و اسلام آنرا حلال دانسته و گناه همه آنها به گردن همین اسلام کثافت است . برای اینکه علم ثابت کرده که ازدواج پسر عمو و دختر عمو درست نیست. به نظر من اگر یک آدم مثل هیتلر پیدا شود و هر چه مسلمانه در کوره ها بسوزاند، من ازش بشدت پشتیبانی میکنم . آخوند ها که همه دروغگو هستند باید نابود شوند

من شش تا قرآن را نه یک بار بلکه چندین بار زیر و رو کردم ، کاملن واضح است که این کتاب را یک آدم احمقی که خود را منتصب به خدا کرده نوشته و سر تا پا هم ایراد است . محمد برای اینکه به مقصود خود برسد حتی از کس کشی و جارکشی هم ابا ندارد اگر باور ندارید به این آیه ها توجه داشته باشید
سوره واقعه آیه های ١٥ تا آیه های ٣٦ : آنان در بهشت بر سریر های زربفت تکیه زنند (١٥ ) همه روبروی یکدیگر بر آن نشینند (١٦ ) و پسرانی که حسن و جوانیشان ابدی است گرد آنها به خدمت می گردند (١٧ ) با کوزه ها و مشربه ها و جامهای پر از شراب ناب (18)
نه هر گز دردسری یابند و نه مستی عقل و رنج خمار کشند (١٩) و میوه خوش هر چه برگزینند(٢٠) و گوشت مرغان هر غذا مایل باشند(21)
و زنان سیاه چشم زیبا (٢٢) که در لطافت چون در و لؤ لؤ مکنونند بر آنها مهیاست (٢٢) و ..... و فرشهای پر بها با فراش و زنان زیبا (٣٤) که آنها را ما بیافریدیم (٣٥) و آنها را باکره گردانیدیم (٣٦) و....
این محمد برای اینکه به قدرت برسد خدا را هم خانم بیار کرده و هم پسر بیار . آخر ایراد یکی دو تا نیست که ، لطفن به این آیه هم توجه کنید . سوره احزاب آیه ٦٥ : خدا و فرشتگانش بر روان پاک این پیغمبر درود می فرستند شما هم ای اهل ایمان بر او صلوات و درود بفرستید و با تعظیم و اجلال بر او سلام گوئید و تسلیم فرمان او شوید
در این آیه دو ایراد است اول اینکه محمد خود را بالاتر از خدای خود گذاشته که میگوید خدا و فرشتگان به محمد سلام و درود میفرستند و دوم : در این آیه معلوم نیست که آیا چه کسی این آیه را گفته؟ اگر خدا گفته که باید میگفت که من و فرشتگانم به پیغمبر سلام میفرستم . ولی بصورت شخص سوم آمده . کی گفته معلوم نیست .مگر محمد ادعا نمی کند که این قرآن حرفهای خداست ؟ لابد در اینجا یادش رفته که قبلن چه گفته . همه آیه ها ضد و نقیظ . هموطنان اگر آخوند ک... هستی که باید با افرادی که دست شما را و دست محمد را خوانده اند مخالف باشی چون این افرادی دارند دکان آخوند ها را می بندند ولی اگر آخوند نیستی همین قرآن که اساس و پایه اسلام است را مطا لعه کنید. اگر وقتش را ندارید فقط سه تا سوره توبه و احزاب و واقعه را بخوانید مطمئنن حقیقت را در خواهید یافت و میتوانید قضاوت کنید که آخوند های ک... راست گفتند و یا افرادی مانند همین وبسایت . درود فراوان بر شما که این مطالب را مینویسید.
2 آگوست 2014, 15:01, توسط reza

زنتونو گایییدم همه بی دین هستید از سگ پست ترید پدرانتان خر به دنیا آمده اند وخر هم از دنیا ویروند والله خر شرف دارد به شما تن وناموس فروشان