کوتاه در همدردی با کودکان، زنان و مردانمان در ايران
به قلم سردبير
از من می پرسند که چرا خبرهای مربوط به آوارگان در ايران
را به شکل کامل پوشش می دهيد و مثلا چرا سفرهای آقای کرزی
را پوشش نمی دهيد. باز می پرسند که خبرنگاران شما در ايران
چه کسانی هستند، چرا نامشان را درج نمی کنيد و چطور اين
خبر ها را گزارش می دهند. اکنون چه پاسخی به اين بخش از
خوانندگانمان می توانم بدهم. جز اينکه خوانندگان محترم؛
آقای کرزی به اندازه ی کافی رسانه در اختيارشان هست که سفر
ها و نطق های تاريخی شان را انعکاس دهند و با ژست های
مختلف از او عکس گرفته و فيلمبرداری کنند. ايشان کافی ست
که پلکی بر هم زنند و خبر آن در بيشتر رسانه های خبری
انعکاس پيدا کند. در اين حال بخشی از جامعه ی آواره ی ما
در ايران است که علی رغم دو روز خشونت که نه سال ها عليه
آن ها، رسانه ها هيچ تمايلی به انعکاس آن نشان نداده اند.
گويی اين آوارگی همچنان بايد زخم های کاری تری را بر پيکر
کودکان، زنان و مردانمان در ايران وارد کند. چند رسانه ی
ايرانی که نيم بند خبر خشونت عليه آوارگان را گزارش داد،
يا در گير و دار سانسور قلم خود را عکس حقايق چرخانده اند
و يا برای دست مريزاد حاکم رفتار خشونت آميز پليس ايران
را نمونه ی اعلای احترام به حقوق بشر نشان داده اند.
کميساريای پناهندگان سازمان ملل در ايران هم انگار که
گماشته های اين کشور محسوب می شوند. از سويی اين بی توجهی
به خواست مردم آواره ی ما انگار بيشتر از حکومت ايران در
دولت افغانستان وجود دارد. باور کنيد امروز با هر مقام
دولتی که توانستم تماس گرفتم. از کلان گرفته تا خردشان.
يکی می گفت که هنوز گزارشی به من نرسيده است. يکی می گفت
که من خبر را شنيده ام اما سفير يا سرکنسول ما آن را رسما
گزارش نداده است. آقايی به من می گفت که فقط در ساعت اداری
می توانم پاسخ بگويم. ديگری برای اينکه چيزی گفته باشد گفت
که والا بد کاری کردند. حالا شما قضاوت کنيد که بازتاب
رفتار خشن پليس ايران عليه آوارگان مهمتر است و يا پلک بهم
زدن کرزی صاحب. خبرنگاران ما هم در ايران شايد به تعداد
همه ی آوارگانمان در ايران باشد. آن ها اکنون خبرگزاری
کابل را خبرگزاری خودشان می دانند و من اندوهگينم از اينکه
نمی توانم کاری جز انعکاس دردهايشان انجام دهم. اندوهگينم
از اينکه چرا نمی توانم سفير و سرکنسول بی لياقت افغانستان
در ايران را اخراج کنم و يا چرا نمی توانم، سازمانی که دم
از حقوق بشر در افغانستان می زند و هنوز گزارشی بدستش
نرسيده ، جل و پلاس تجارت حقوق بشرش را جمع کنم. يا نمی
توانم در پاسخ به خشونت پليس ايران، سفير اين کشور را از
افغانستان اخراج کنم. کار ما بازتاب دادن شفاف می باشد و
هر جا را ضروری تر ببينيم انعکاس می دهيم. منشور خبرگزاری
کابل بر نقاط ژرف و پنهان دست گذاشته است و ما فکر می کنيم
که محروم شدن کودکانمان از آموزش تراژدی ديگری را رقم زده
است.
دوشنبه ششم ميزان 1383 ساعت
20:55 به وقت کابل
مطالب مرتبط:
دو روز پياپی خشونت عليه افغان
ها
دولت افغانستان و مجامع حقوق بشر همچنان سکوت کرده اند
دوشنبه ششم ميزان 1383 ساعت
20:6 به وقت کابل
حکيمه 8 ساله دانش آموز سابق يکی از مدارس
مشهد:
پارسال همه ی
نمره هايم بيست شده بود
پای صحبت با کودکان افغان و دانش آموزان سابق مدارس مشهد
دوشنبه ششم ميزان 1383 ساعت
16:45 به وقت کابل
گزارش كامل تجمع مهاجرين
افغاني مقيم مشهد
سفير ايران در افغانستان را اخراج کنيد
دوشنبه ششم ميزان 1383 ساعت
11:30 به وقت کابل
The Iranian government did not allow
our children to attend school
The
Iranian police harassed Afghan women and arrested or
otherwise detained Afghan men
در برابر اقدام وحشيانه ی
رژيم ايران سکوت نکنيم
در
ايران کودکان افغانستان از تحصيل محروم می
شوند
چهارشنبه/18/6/1383
ساعت 20:20 بوقت کابل
دايکندی، ولايتی گم در خويش
از مترجمی
تا روسپی گری
افغانستان تجارتخانه ی حقوق بشر
|