رقابت در انتخابات معنای خود را از دست داد
شمارش معکوس به سمت برگزاری بزرگترين انتخابات سراسری
افغانستان آغاز شده و از سويی رقابت کم کم معنای خود
را از دست داده است. آن ها که با هجمه ی سنگينی عليه
کرزی رييس جمهوری تاييد شده از طرف کاخ سفيد به ميدان
آمده بودند، يکی يکی به نزد کرزی يا همکار نزديک وی
زلمی خليل زاد می روند تا هم ضمن عرض ارادت از کابينه
و پست های دولتی آينده بی نصيب نمانند. از سويی
انتخابات با تمام هزينه های سنگينی که شده است تنها می
تواند برای افغان ها تمرينی محسوب شده که چگونه در صفوف
رای دهی ايستاده شوند، چگونه فردی را گزينش کنند
و چگونه رای را در صندوق بياندازند. به زعم بسياری علی
رغم نمايشی بودن انتخابات افغانستان همين که مردم
کلماتی مانند انتخاب و رای را می شنوند، خود جای شکر
فراوانی دارد. در افغانستان رای گيری سراسری که واجدين
شرايط بتوانند رای دهند، تاکنون انجام نشده است و اين
بار تقريبا همه با ديده ی اغماض می نگرند و
برخی گاهی با
سخنرانی ها و اظهار نظرات دموکراتيک، ژست حاميان
انتخابات آزاد را بخود می گيرند. رقبای اصلی کرزی که
در طول دو دهه ی اخير ،مردم کشمکش ها و قدرت طلبی
هايشان را فراموش نمی کنند، از رقابت و حتا تخلف در
انتخابات نا اميد شده اند و باز کرزی صاحب، کرزی صاحب می
کنند. در آخرين نمونه ی آن برهان الدين ربانی که از او
به نوعی پدر گروهی و جناحی محمد يونس قانونی و حفيظ
منصور ياد می شود، حمايت خود را از کرزی اعلام کرد.
يونس قانونی که هم می خواهد خود را يک رکن رقابت نشان
دهد و هم آگاهانه تمايل به نزديکی با کرزی دارد،
تقريبا از مبارزه با کرزی نا اميد شد. به نظر می رسد
اظهار نظر ربانی در حمايت از کرزی به شکلی آگاهانه
صورت گرفته که ايشان بتوانند برای فرزندان ديگرش يا
آقای قانونی در کابينه ی آينده سهمی بخواهد و نيز
اينکه همچنان بقای سياسی خود را حفظ کند. در اين ميان
صحنه گردان حاضر در افغانستان زلمی خليل زاد با گرفتن
ژست های مختلف، بازی را طوری که از کاخ سفيد دستور داده
می شود، انجام می دهد و اطمينان از چهره ی او موج می
زند. نوع برنامه ای که در کاخ سفيد برای افغانستان
چيده شده، وضعيت روانی مردم افغانستان لحاظ شده و يا
در حقيقت آمريکايی ها با بوجود آوردن فضاهای روانی خاص
و سيستم های حکومتی مختلف، کنترل فضای روانی مردم افغانستان
را بدست گرفته اند. پيروزی کرزی در انتخابات
افغانستان را می توان نتيجه ی همين بازی
چندگانه ی کاخ سفيد دانست.
دايکندی قربانی گروه گرايی
دايکندی ولايت نو و ولسوالی پيشين ارزگان افغانستان
اکنون بيشتر از آنکه به سمت پيشرفت برود و آهسته آهسته
فقر را از چهره ی خود بزدايد، قربانی جاه طلبی و گروه
گرايی شده است. در طی سال ها در قلب افغانستان دايکندی
گرفتار همين گروه گرايی ها و جاه طلبی افراد بود و
انگار که کسانی نمی خواهند اين ولايت کوهستانی چهره ی
آرامش بخود بگيرد. پس از آن که دايکندی تبديل به
ولايت شد، گمان می رفت که اين قسمت از پيکر افغانستان
رشد خواهد کرد و با والی و دم و دستگاه، رونق خاصی می
گيرد. اما والی و دم و دستگاه تبديل به مکانی برای کسب
قدرت شده است و رقبای ديرين بر سر بدست آوردن همين دم
و دستگاه اعطا شده از جانب پايتخت با هم به نزاع
برخواسته اند. در کنار اين والی نمی خواهد که در مکان
ولايت خود بسنده کند و بيشتر بجای اداره ی صحيح و
منطقی دايکندی، در پايتخت در زد و بند های سياسی شرکت
می کند تا در دولت آينده همچنان سهم داشته باشد و بلکه
بتواند بيشتر بدست آورد. در اين ميان تلاش می شود تا
افراد و گزينه های نزديک به او انتخاب شوند و ديگر
افراد از ميدان بدر می شوند. در آخرين نمونه از اين
برکناری ها قومندان امنيه ی دايکندی
که مردم از وی زاضی بودند، کنار
گذاشته شد تا فرد نزديک به والی و گروه وابسته اش
کنترل اين ولايت را بدست داشته باشد. در صحبتی که با
اهالی دايکندی که به پايتخت آمده بودند داشتيم، آنان
می گفتند که دايکندی رفته رفته باز صحنه ی درگيری ها و
جاه طلبی افراد می شود. دايکندی اکنون بهترين موقعيت
را برای پيشرفت می تواند داشته باشد اما اگر بگذارند.
گسترش بيماری در ولسوالی چمتال
در ولسوالی چمتال در شمال، نبود آب
آشاميدنی باعث گسترش انواع بيماری ها شده است. مردم
ناچارند که از آب های راکد استفاده کنند و اين خود
بيماری را گسترش داده است. در کنار اين افراد بالادست
آب را بر قريه های پايين دست بند کرده اند و پايين دست
مانند قريه ها ی پشمه قلا، ترکی، کيپسانی، تگاوی،
پاتمه خيل، بارگا دچار خشکسالی و کمبود آب شديد می
باشند. به گزارش خبرنگار ما در مزار شريف نبود آب
باعث صدمات جدی به کار کشاورزی و سلامت افراد ساکن در
قريه های پايين دست شده است. باغ های مختلف ميوه خشک
شده اند. يکی از ساکنين اين قريه ها می گويد آبی که می
خوريم داخل آن کرم ديده می شود و اصلا بهداشتی نيست.
در عين حال مردم از روی ناچاری در حال روی آورن به کشت
خشخاش می باشند. مردم می گويند که چنانچه آب باشد ما
کنجد، پخته و گندم و ..... خواهيم کاشت. گسترش انواع
بيماری ها باعث نگرانی های جدی بين افراد اين مناطق
شده است و از سوی مقامات محلی و همچنين پايتخت هيچ
توجهی به اين مشکل نشده است. در يکی از دشت های چمتال
نيز مردم با هجوم شروع به ساخت و ساخت کرده اند و زمين
هايی که بايد دامداران يا مال چرانان از آن برای دام
استفاده کنند، در حال خشک شدن است. مردم بوسيله پمپ آب
يا واتر پمپ تقريبا آب را از اعماق زمين می کشند.
دوشنبه
سيزدهم ميزان 1383 ساعت 12:30 به وقت کابل
پنج نفر از هموطنانمان در تهران
کشته شدند
مطالب
مرتبط:
فضای وحشت بين آوارگان
افغان در ايران
کوتاه در همدردی با کودکان، زنان و مردانمان در ايران
دو روز پياپی خشونت عليه افغان
ها
دولت افغانستان و مجامع حقوق بشر همچنان سکوت کرده اند
دوشنبه ششم ميزان 1383 ساعت
20:6 به وقت کابل
حکيمه 8 ساله دانش آموز سابق يکی از مدارس
مشهد:
پارسال همه ی
نمره هايم بيست شده بود
پای صحبت با کودکان افغان و دانش آموزان سابق مدارس مشهد
دوشنبه ششم ميزان 1383 ساعت
16:45 به وقت کابل
گزارش كامل تجمع مهاجرين
افغاني مقيم مشهد
سفير ايران در افغانستان را اخراج کنيد
دوشنبه ششم ميزان 1383 ساعت
11:30 به وقت کابل
The Iranian government did not allow
our children to attend school
The
Iranian police harassed Afghan women and arrested or
otherwise detained Afghan men
در برابر اقدام وحشيانه ی
رژيم ايران سکوت نکنيم
در
ايران کودکان افغانستان از تحصيل محروم می
شوند
چهارشنبه/18/6/1383
ساعت 20:20 بوقت کابل
دايکندی، ولايتی گم در خويش
از مترجمی
تا روسپی گری
افغانستان تجارتخانه ی حقوق بشر
|