مراقب باشيد
باز هم دستهای شوم افترا از ديوار
كوتاه مهاجرين افغانی بالارفت
مصطفی سادات
خبرنگار خبرگزاری
کابل در ايران
گفتگوی ويژه خبری كانال دوی تلويزيون
ايران سه شنبه شب به بررسي علل و عوامل يکی از فجيع
ترين جنايات در دهه های اخير در ايران می پرداخت. كه
طی آن فردي اقدام به قتل 29 كودك نموده است.محل جنايت
شهرستان(ولسوالي) پاكدشت يكي از توابع استان(ولايت)
تهران می باشد.طی دو هفته اخير كه پرده از اين جنايت
برداشته شد ،اين مسئله به طور جدی اذهان عمومی را به
خود مشغول كرده است. به طوريكه سران مملکتی نيز به آن
حساس شده و دستو رسيدگی هرچه جدی تر آن را صادر نموده
اند.
در اين بين ارگانها و نهادهايی كه به
نوعی درگير اين مسئله هستند سعی می كنند به هر طريق
ممكن از دوش خود رفع مسئوليت نموده،ديگری را در مضان
اتهام قرار دهد.يكي از اصلی ارگانهايی كه اتهام قصور
در انجام وظايف به آن داده مي شود نيروی انتظامی يا
پوليس تهران می باشد.و ميهمان گفتگوي ويژه خبری آن شب
، فرمانده نيروی انتظامی استان تهران بود تا به سولات
خبرنگاراين شبكه پاسخ دهد.
وی درابتدا به خاطر كوتاهی اين ارگان
ازملت ايران عذرخواهی كرد. درادامه برای اينكه به نوعي
ازبار اتهامات بكاهد به موقعيت و بافت پيچيده اين
شهرستان اشاره كرد. كه بيش از 90درصد آز جمعيت 300هزار
نفری آن را مهاجرين از جمله 80هزار مهاجر افغانی تشكيل
می هد.كه به گفته وی اكثر اين مهاجرين در كوره های
(داش) آجر پزی و در شرايي بسيار سخت معيشتی زندگی مي
كنند. علاوه براين به گفته وی 8 نفرازقربانيان اين
حادثه نيز از همين مهاجرين می باشد.او مرتبا به اين
مسئله اشاره می كرد كه به لحاظ مهاجر پذير بودن منطقه
كنترل آن از لحاظ امنيتی بسيار مشكل است و بارها به
تعداد و ارقام مهاجرين افغانی اين شهرستان و
شهرستانهاي همجوار اشاره می كرد.وی همچنين خاطرنشان
كرد كه دومتهم ديگر اين پرونده افغانی می باشد.
باشنيدن سخنان اين مسئول پليس ايران
لرزه براندام هر مهاجر افغانی خواهد افتاد واو را به
ياد تعرض ها و اهانت های ناروايی كه چند سال پيش به
خاطر اظهار نظر عجولانه پوليس ورسانه های ايران متوجه
مهاجرين افغانی شد می اندازد. كه به موجب آن چندين
افغانی كشته،زخمی و آواره شدند. پنج سال پيش به دنبال
حادثه ای مشابه ای فردی چندين زن را قتل رسادند.كه
اين ماجرا احساسات عمومی را به شدت تحريك كرد.پليس و
رسانه هاي ايرانی طی يك اقدام نا حساب شده هويت قاتل
را افغانی معرفی نمود.به دنبال اين خبر ايران ديگر
برای افغانی ناامن شد.به طوريكه هرايراني در هر جا
افغاني مي ديد تيمنا و تبركا وی را مورد لت و كوب قرار
مي داد.تنها به جرم افغانی بودن.به طوريكه هيچ مهاجر
افغانی جرات بيرون رفتن از خانه را نداشت. هر چند كه
مدتي بعد رسانه های ايران به اشتباه خوداعتراف
كردند.ولي چه سود خونهای پايمال شده و آبروهای ريخته
جبران نشد. و اين درحالي است كه در ايران مهاجرين
بيشتر به چشم افرادی آسيب پذير و مستضعف شناخته می
شوند كه برای تهيه كردن قوت لا يموتی مجبور هستند در
شرايط طاقت فرسايی كه خود ايرانی ها هم قادر نيستند
درآنجا دوام بياورند،بدون كوچكترين ادعايی كار می
كنند.آنها بعد از اتمام كار روزانه ديگر از خستگي نای
نفس كشيدن را ندارند چه رسد به اينكه بخواهند قتل نفس
كنند.آنها در مقابل اينهمه سختی مگر چه می خواهند؟جز
اينكه فقط به آنها فرصت كار داده شود؟
ولی اظهار نظرهای بعضی مسئولان ايرانی
درمورد اين قشر بسيار آسيب پذير حتي حق حيات آنها را
نيز به مخاطره می اندازد.آنچه بايد به آن توجه داشت
اين است وقتي يك مقام اجرايی يك كشور از يك رسانه ملی
با مخاطبان ميليونی در مورد مسئله ای كه احساسات مردم
را به شدت جريحه دار كرده،و همه مردم به دنبال آن
هستند كه به نوعی بتوانند برای آرام كردن خشم خود به
نوعی دراجراي حكم موثر باشند، و كوچكترين مسئله ای می
تواند سيل خشم مهار ناشدنی يك ملت را بر سر قشر بی
دفاع مهاجر افغانی فرو بريزد كه طبعات سنگين و جبران
ناپذيری را در برخواهد داشت،جو و شرايط روانی جامعه را
مد نظر قرار داده،خويشتن داری بيشتری از خود نشان دهد.
نكته ديگری كه می توان به آن توجه داشت
اين است كه در هر جامعه ای به همان ميزان كه افراد خوب
و مطيع قانون وجود دارد می تواند به همان اندازه هم
افراد سركش و قانون شكن وجود داشته باشد.جامعه مهاجرين
افغانی نيز از اين قضيه مستثنا نيست. در بين آنها هم
افراد هست كه تحت تاثير شرايط محيط و اطرافيان به
اعمالی نادرست دست بزنند، ولی اين دليل نمی شود آنرا
به همه مهاجرين تعميم داد ه و آنها را به چشم افرادی
جانی و مخل امنيت جامعه دانست. زيرا مهاجرين در طول
بيش از 23 سال حضور در ايران اين مسئله را ثابت كرده
اند كه افرادی آرام هستند كه تنها دغدغه خاطرشان داشتن
كار و به دست آوردن رزق حلال می باشد.كه تاييد اين
مسئله از سوی ميزبانان ايرانی آنها دليلی براين مدعا
می باشد.
آنچه مسلم و مبرهن است،زشت و غير
انساني بودن اين عمل حيوانی است كه هر وجدان آگاهی،
بدون در نظر داشت نژاد و ملت آنرا محكوم می كند.
دوشنبه
سيزدهم ميزان 1383 ساعت 12:30 به وقت کابل
پنج نفر از هموطنانمان در تهران
کشته شدند
مطالب
مرتبط:
فضای وحشت بين آوارگان
افغان در ايران
کوتاه در همدردی با کودکان، زنان و مردانمان در ايران
دو روز پياپی خشونت عليه افغان
ها
دولت افغانستان و مجامع حقوق بشر همچنان سکوت کرده اند
دوشنبه ششم ميزان 1383 ساعت
20:6 به وقت کابل
حکيمه 8 ساله دانش آموز سابق يکی از مدارس
مشهد:
پارسال همه ی
نمره هايم بيست شده بود
پای صحبت با کودکان افغان و دانش آموزان سابق مدارس مشهد
دوشنبه ششم ميزان 1383 ساعت
16:45 به وقت کابل
گزارش كامل تجمع مهاجرين
افغاني مقيم مشهد
سفير ايران در افغانستان را اخراج کنيد
دوشنبه ششم ميزان 1383 ساعت
11:30 به وقت کابل
The Iranian government did not allow
our children to attend school
The
Iranian police harassed Afghan women and arrested or
otherwise detained Afghan men
در برابر اقدام وحشيانه ی
رژيم ايران سکوت نکنيم
در
ايران کودکان افغانستان از تحصيل محروم می
شوند
چهارشنبه/18/6/1383
ساعت 20:20 بوقت کابل
دايکندی، ولايتی گم در خويش
از مترجمی
تا روسپی گری
افغانستان تجارتخانه ی حقوق بشر
|