بنیانگذار اسلام و سرقت افسانه ابراهیم"ع"
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
مطلب ذیل تلخیص و فشردۀ دیدگاه آرامش دوستدار در مورد عنوان بالا نمی باشد و بلکه بخشهای از ملاحظات اوست. برای خواندن کامل این مطلب و مطالب شبیه این لطفاً کتابهای آرامش دوستدار را بخوانید.
چون هدف فراهم نمودن زمینۀ آشنایی با اندیشه های آرامش دوستدار هست، من این مطلب را بدون هیچگونه دخل و تصرف از متن کتابهای"درخششهای تیره" و "امتناع تفکر در فرهنگ دینی" برگزیده و تایپ نموده ام. در نسخه ابتدایی این مطلب صفحات دقیق کتاب نیز تایپ شده بود. اما برای جلوگیری از سرقت آن، که حالا با کمک کمپیوتر فقط با فشردن یک دگمه انجام می گیرد، از نشر آن صرف نظر شد و در عوض فقط نام کتاب بعنوان نمایه درج شده است.
نشر چاپی و یا الکترنیکی این مطلب بدون درج لینک کامل این صفحه اجازه نیست و مبادرت به آن سرقت است.
جعفررضائی
بنیانگذار اسلام و سرقت افسانه ابراهیم
نویسنده: آرامش دوستدار
هیچ ارتباطی میان آنکس که مسیحیت به نام اوست از یکسو و مؤسس اسلام از سوی دیگر وجود ندارد، جزآنکه هر دو متقابلاً یکدیگر را نقض می کنند. مسیحیت از دینی کهنسال زاده و متکی بر فرهنگ آن است. اسلام عملاً از برهوت سربرآورده و به سبب ضعف تصادفی دولت ساسانی تحقق پذیر شده است. از درون که آن را بنگریم، چون از هیچ زاده شده، اسلام چارهای جز تقلید از دینهای سامی نداشته، آنهم به گونهای که برای تازیان فهمیدنی باشد و با شرایط محیطی شان که از هر فرهنگی مبرا بوده بخواند. هیچ چیز از این آشکارتر نیست که بازآوردن داستانها و ماجراهای عهد عتیق و عهد جدید در قرآن [با] چه تخیل سطحی و بی نیرویی در قالبهای معمول زیستگاهش ریخته شدهاند. از همۀ اینها گذشته فیلسوف "مسیحی" نیز یک اسم بی مسماست. فلسفه پس از دورۀ یونانیاش، از سدۀ پانزدهم به بعد در اروپا آغاز می گردد، و هرچه پیشتر می رود، و حتا در برابر یونانیان میایستد، فضای حیاتیاش را بیشتر از دین میشوید...
کلامیت خدایی قرآن به حدی است که در باور محمد خدای بی کلام به معنای بی کتاب تصورناپذیر بوده است. به همین علت و نیز به سبب بی اطلاعی موجهش از چگونگی پیدایش کتابهای مقدس یهود و نصارا، محمد تورات و انجیل را، چنانکه پیشتر توضیح دادیم، وحی منزل بر موسی و عیسی می دانسته و پیروان آنان را به این سبب اهل کتاب خوانده است...
محمد با اطلاع از جدل یهودیان و مسیحیان بر سر "نیا"ی ابراهیمی شان، که هر یک دعوی انحصار آن را داشتند، نخست بنا را بر واقعیت تاریخی ابراهیم می گذارد. سپس، بی آنکه معنای واقعی آن اختلاف برایش شناخته یا مطرح باشد، همچون مدعی سوم در این جدل وارد می شود، با استدلالی بسیار ساده و در عین حال زیرکانه ابراهیم را "مسلم" اعلام می کند. با این عمل چنانکه خواهیم دید، نسبت نیایی ابراهیم را از یهودیت و مسیحیت می گیرد و به اسلام می دهد...
فرمان کُن فَیَکون بمنزلۀ عامل ابداع و در نتیجه خود ابداع نه اختراع قرآن است و نه طبعاً اختراع ناصرخسرو، بلکه از سرچشمۀ یهودی-مسیحی(آفرینش از نیستی) وارد تصورات قرآنی و اسلامی شده است...
اما هرآدمی که مدعی دانشمند پس انداختن اسلام از ایران است باید بیاموزد و هر آن در مد نظر داشته باشد که تمام این زایمانهای علمی و فکری بدون تخمهایی که هلنیسم در سراسر منطقۀ نفوذ خود پراکنده و اسلام به میانجیگری یهودیت و مسیحیت از آنها آبستن شده غیرممکن می بوده اند. اسلام حتا فن ابتدایی مباحثه را از پیروان ادیان غیراسلامی، اعم از یهود، نصارا، بودایی و زرتشتی آموخته، بماند که دانش پدیدآمده در کل جهان اسلام هرگز از حد اقتباس تجاوز نکرده و به همین سبب نیز هرگز نتوانسته است پایه ای واقعی برای بارورکردن دانش و اندیشه به معنای حقیقی آن شود...
صادقانه ترین وقایع نگاری یا تاریخنگاری رویدادهای اسلامی در همان دورۀ آغازین پدید آمده است. اینها پرارزش ترین مواد و مدارک خام برای شناختن اسلام و چگونگی گسترش آن هستند...
اسلام که به علت رشد کودکانۀ هیولاوار و نظام دولتی مفلوجش، به گفتۀ ژرف و پر معنای یاکوب بورکهارت سریعترین یا کوتاه ترین دین تاریخ و مفلوک ترین دولت از نظر مبانی حقوقی ست...
مطالب مرتبط:
مطالب مرتبط
-
چگونه اسلام میمیرد؟؛ "منِ" اسلامی و شهامت فکری یک انسان مرتد
-
قوم ساده، منجمد و بی اندیشه اسلام پذیر است!
-
بت پرستی خرافات نیست، پرستش " خدای خالق" خرافات است!
-
جدال شریعت و طریقت جنگ زرگری است؛ یادی از بنالحارث: آنکه با محمد "معارضۀ قرآن" میکرد و بر او پیروز میشد!
-
داغ یک کتاب (قرآن) بر پیشانی استعدادهای بالندۀ فرهنگ ما
-
چرا اسلام در برهوتِ زادگاهش نپوسید؟ چرا اسلام در غربت جوانمرگ نشد؟
-
فرهنگ ما دریای از تهوع تاریخی است؛ ما در حُمق دینی خود فروتر میرویم و چاه سقوط را برای نسل آینده فراختر، ژرفتر و لغزنده تر میسازیم
-
زرتشت، خطرناکترین پیامبر تاریخ
-
زرتشت، نابودی خدایان و ظهور خدای دیکتاتور
-
آیا تشیع و تصوف واکنشی ایرانی بر ضد اسلام است؟
-
نقش زرتشت و اهورا مزدا در سقوط ایران در دامن محمد و الله
-
فردوسی نماد ماهیت مجعول ما
-
با فزیک می توان طبیعت را شناخت نه با فلسفه
-
حسن صباح، عیدِ قیامت و روایت معتبر "ماجرای الموت"
-
ناصر خسرو افکار طالبانی داشته است!
-
جنبش باطنی و نقش برجستۀ ناصر خسرو در مقلوب نمودن اندیشۀ ارسطو برای توجیه اسلام
-
با فلسفۀ رازی می توان کمر اسلام را شکست!
-
زکریای رازی و اثبات قدمای خمسه؛ و آن چهار چیز که همچون خدا همیشه بوده اند و خواهند بود!
-
زکریای رازی: تنها فیلسوف فرهنگ پرهیاهو و بیاندیشۀ ما؛ اندیشۀ رازی در سخنان دشمنانش
-
خدای خوب، خدای بد و خدای هولناک؛ یونان: فرهنگی که در آن مهربانی خدا است
-
بودیسم، نیروانا و بیگانگی هند باستان با علم
-
"حریت عرفانی" ضد آزادیست؛ آزادی جسمی و آزادی روانی
-
استعدادهای بزرگی که برای دو واژۀ قرآنی تلف شدند
-
اسلام و فلسفه
-
عبدالکریم سروش و نوسازیِ نادانی
-
عبدالکریم سروش و نوسازیِ نادانی (قسمت دوم)
-
دوآلیسم عرفانی منشأ اسلامی ندارد
-
عارفان و انحطاط فرهنگی ما
-
عرفان ارگاسم مشترک روحی جامعه ایست که اسلام حرمان و محرومیت جنسی را بر آن تحمیل نموده است
-
شعر حافظ قصه برای بزرگها است؛ حافظ: لسان الغیب، لسان الکید، لسان الکذب و یا هیچکدام
-
خیام پرسندۀ قاطع با جرأت محدود
-
شعر خیام ما را لاابالی می سازد نه هوشیار(سه ایراد بر نگرش خیام)
-
روشنفکر یعنی ضد مطلق آدم قالبریزی شده و مرجع پرست
-
با شکستن سلطۀ دینخویی و روزمره گی می توان روشنفکر شد
-
چه کسی می تواند روشنفکر باشد؟
-
"آرامش دوستدار" فیلسوفی که حتماً باید او را شناخت
پيامها
1 مارچ 2012, 07:39, توسط بیسواد با منطق
جعفر رضایی!
بنده بسیار مقاله های طفلانه شما را خوانده ام مگر از یکی هم چیزی حاصل نشد که بر معلوماتم بیافزاید. همیش خرده گیری بالای دیگران کرده اید و برداشت بنده اینست که شما همیش از شعیه بازی دفاع کرده اید و همیش سنی ها و مسلمانان را توهین و تحقیر کرده اید. بعد از خواندن ده مقاله (چرندیات) شما بنده نتوانستم چیزی بفهمم که شما دانشمند هستید؟ عالم هستید؟ روشنفکر هستید؟ دموکرات هستید؟ یا چی هستید؟ فقط همین دانستم که شما بسیار جاهل، کودن، پوچ مغز و لوده هستید! کوشش کن آدم و انسان شوی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
1 مارچ 2012, 13:03, توسط شعیب
آقای رضایی فکر وقلم ات تواناترباد . بنویس وبیشتر بنویس ، واقعآ مفید وآموزنده است . از حتاکی وناسزاگویی های برادران اسلام زده پیداست که تیرها به هدف خورده است .