قوم ساده، منجمد و بی اندیشه اسلام پذیر است!
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
مطلب ذیل تلخیص و فشردۀ دیدگاه آرامش دوستدار در مورد عنوان بالا نمی باشد و بلکه بخشهای از ملاحظات اوست. برای خواندن کامل این مطلب و مطالب شبیه این لطفاً کتابهای آرامش دوستدار را بخوانید.
چون هدف فراهم نمودن زمینۀ آشنایی با اندیشه های آرامش دوستدار هست، من این مطلب را بدون هیچگونه دخل و تصرف از متن کتابهای"درخششهای تیره" و "امتناع تفکر در فرهنگ دینی" برگزیده و تایپ نموده ام. در نسخه ابتدایی این مطلب صفحات دقیق کتاب نیز تایپ شده بود. اما برای جلوگیری از سرقت آن، که حالا با کمک کمپیوتر فقط با فشردن یک دگمه انجام می گیرد، از نشر آن صرف نظر شد و در عوض فقط نام کتاب بعنوان نمایه درج شده است.
نشر چاپی و یا الکترنیکی این مطلب بدون درج لینک کامل این صفحه اجازه نیست و مبادرت به آن سرقت است.
جعفررضائی
قوم ساده، منجمد و بیاندیشه اسلامپذیر است
نویسنده: آرامش دوستدار
به خود آمدن ما در نتیجۀ بدگمان شدن به تاریخ و فرهنگمان تازه دارد در گیرودار آشوبهای اخیر زاده می شود. یعنی هنوز بیجان تر و آسیب پذیر از آن است که بتواند با یک فرهنگ کهنسال دست و پنجه نرم کند، چه رسد به آنکه بر آن چیره گردد. زور و نفوذ دینیّت این فرهنگ چنان دیرپا و سخت جان است که تازه وقتی پس از قرنها حکومت و اعمال قدرت درونی و برونی در زادگاه خود، از هجوم اسلام تازه کار و تازه نفس درهم می شکند، در کشاکش اجتماعی- سیاسیِ ناشی از آن شکست و در پیکرگیری جدید مترتب برآن با قدرت دینیِ مهاجمان می آمیزد، در آن بازمیزیید و بدینگونه سرانجام در نقش علمدار دینِ جدید از مغلوبیت سرزمینی و ملی اش پیروز بیرون میآید. اینکه مغلوبِ بافرهنگ پس از همداستانی با غالب بیفرهنگ بر اوغلبه کند و آرمان او را چنان بپروراند و بیفشاند که غالب به خواب هم نمیدیده، شاهکار مغلوبِ بافرهنگ نیست، نشانۀ سقوط روحی او در خویشاوند شدنش با غالبِ بی فرهنگ است...
مشکلات جوامع اسلامی همان مشکلات سده های پیشین اند. جوامع اسلامی بعنوان رویداد زمانی از جای خود تکان نخورده اند و بلکه فقط حرکت وضعی داشته اند...
تنها تحول واقعی در این راه دراز تاریخی که پشت سرگذاشتهایم سرنگونی مان از چالۀ زرتشیت ساسانی به چاه اسلامی بوده است..
تاریخ مسیحیت و اسلام سند این واقعیت است که هرجا دین در دل مردم خانه کرده و از این طریق حکومت خود را بر درون و پشت آنها استوار ساخته، همیشه توانسته با تکیه بر مقدسات چونوچراناپذیر خویش جنایتهای خود را آشکارا عدالت بنامد و به آنها مباهات کند، بی آنکه صدا از احدی درآید. و اگر صدایی برضد ستم دینی از کسی برخاسته، باز به نام همان مقدسات و در تأیید "قداست" اغماضگر و بخشایندۀ آنها بوده و نه هرگز برضد آن مقدسات که به ویژه در اسلام هر ستمی را برای حفظ دین مبین توصیه و حتا تکلیف می کنند...
اینکه اسلام با قطع ریشه های بومی اقوام از طریق نفی عنصری آنها و جذب و هضمشان در خود، بیگانگیهای آغازین آنها را می فرساید و می فِسُرَد، و به موازاتش آنها را چنان از صافی کام خود میگذراند که حافظۀ تاریخی شان پاک زایل می گردد، عیناً حاکی از تجاوز و رخنۀ مطلق آن است. در برابر زور این تصرف طبعاً اقوامی که از لحاظ مذهبی ساده ترند یا دچار جمود شده اند، یا خصوصاً از نظر اندیشه و فرهنگ ناپویا و ناجویا بوده اند عملاً بی دفاع ترند و در نتیجه اسلامپذیرتر...
تحمیق ناشی از اختناق دینی اصیلترین و به همین جهت سخت ریشه ترین نوع تحمیق است، چون سیطرۀ دین به سبب ریشه های به اصطلاح مابعدالطبیعی اش، که به هرسان وعده های جهان دوم و بهتری را می دهند، آسان طبیعت ثانوی می شود و در فرهنگ بالنده از چنین طبیعتی به صورت مکانیسمی درمی آید که نیروی محرک اجتماعی اش را از انگیزشهای آن فرهنگ می گیرد. به محض آنکه اختناق دینی به صورت تحمیق فرهنگی درونزی گشت، یعنی گونه و مرز بالش فرهنگ را از درون متعین ساخت، دیگر مولد صرف جهل در جامعه نیست، بلکه تحمیق فرهنگی شده را به نوبۀ خود مؤثرتر به میدان می کشاند تا با واکنشهای "متعالی اش" اختناق درونی شدۀ دینی را تلطیف کند، زهر آن را بگیرد. از همین جا داد و ستد اختناق درونی دینی و تحمیقشدگی فرهنگی با دور پایان ناپذیر اهریمنی شان در همۀ کوره راهها و نیز شاهراههای زیرزمینی آغاز می گردد: تحمیق فرهنگی شده برای حفظ ارزشها و رفع نیازهای خود در نهان به پایداری اختناق دینی کمک می کند و اختناق دینی حق حیات اجتماعی را بدینسان به فرهنگ تحمیق شده اختصاص می دهد که نمی گذارد دگربینی و دگرسنجی در آن پدید آید، یعنی مانع از این می شود که ارزشها و نیازهای معارض با اختناق دینی و فرهنگ آن در رگهای حیاتی جامعه بجوشند و روان گردند...
مطالب مرتبط:
مطالب مرتبط
-
بت پرستی خرافات نیست، پرستش " خدای خالق" خرافات است!
-
جدال شریعت و طریقت جنگ زرگری است؛ یادی از بنالحارث: آنکه با محمد "معارضۀ قرآن" میکرد و بر او پیروز میشد!
-
داغ یک کتاب (قرآن) بر پیشانی استعدادهای بالندۀ فرهنگ ما
-
چرا اسلام در برهوتِ زادگاهش نپوسید؟ چرا اسلام در غربت جوانمرگ نشد؟
-
فرهنگ ما دریای از تهوع تاریخی است؛ ما در حُمق دینی خود فروتر میرویم و چاه سقوط را برای نسل آینده فراختر، ژرفتر و لغزنده تر میسازیم
-
زرتشت، خطرناکترین پیامبر تاریخ
-
زرتشت، نابودی خدایان و ظهور خدای دیکتاتور
-
زرتشت اندیشیدن را در ایران ممتنع ساخت
-
آیا تشیع و تصوف واکنشی ایرانی بر ضد اسلام است؟
-
نقش زرتشت و اهورا مزدا در سقوط ایران در دامن محمد و الله
-
فردوسی نماد ماهیت مجعول ما
-
با فزیک می توان طبیعت را شناخت نه با فلسفه
-
حسن صباح، عیدِ قیامت و روایت معتبر "ماجرای الموت"
-
ناصر خسرو افکار طالبانی داشته است!
-
جنبش باطنی و نقش برجستۀ ناصر خسرو در مقلوب نمودن اندیشۀ ارسطو برای توجیه اسلام
-
با فلسفۀ رازی می توان کمر اسلام را شکست!
-
زکریای رازی و اثبات قدمای خمسه؛ و آن چهار چیز که همچون خدا همیشه بوده اند و خواهند بود!
-
زکریای رازی: تنها فیلسوف فرهنگ پرهیاهو و بیاندیشۀ ما؛ اندیشۀ رازی در سخنان دشمنانش
-
خدای خوب، خدای بد و خدای هولناک؛ یونان: فرهنگی که در آن مهربانی خدا است
-
بودیسم، نیروانا و بیگانگی هند باستان با علم
-
تأثیر پذیری از غرب "بی هویتی" نیست
-
"حریت عرفانی" ضد آزادیست؛ آزادی جسمی و آزادی روانی
-
استعدادهای بزرگی که برای دو واژۀ قرآنی تلف شدند
-
ذهن بازاری و "پرسش" عرفانی مولانا جلال الدین محمد بلخی
-
تجاوز ابن سینا به مفاهیم بنیادی فلسفۀ ارسطو
-
ابن سینا سردستۀ تحریف کنندگان فلسفه در فرهنگ اسلامی
-
غربی های بد، غربی های خوب و غربی های...
-
اسلام و فلسفه
-
عبدالکریم سروش و نوسازیِ نادانی
-
عبدالکریم سروش و نوسازیِ نادانی (قسمت دوم)
-
عبدالکریم سروش و نوسازیِ نادانی
-
عرفان ریشه در اسلام ندارد
-
دوآلیسم عرفانی منشأ اسلامی ندارد
-
عارفان و انحطاط فرهنگی ما
-
عرفان ارگاسم مشترک روحی جامعه ایست که اسلام حرمان و محرومیت جنسی را بر آن تحمیل نموده است
-
شعر حافظ قصه برای بزرگها است؛ حافظ: لسان الغیب، لسان الکید، لسان الکذب و یا هیچکدام
-
خیام پرسندۀ قاطع با جرأت محدود
-
روشنفکر یعنی ضد مطلق آدم قالبریزی شده و مرجع پرست
-
با شکستن سلطۀ دینخویی و روزمره گی می توان روشنفکر شد
-
مغایرت دینخویی و روشنفکری
-
چه کسی می تواند روشنفکر باشد؟
-
"آرامش دوستدار" فیلسوفی که حتماً باید او را شناخت
پيامها
10 فبروری 2012, 19:01, توسط عبدالصمد شادان
... و دیوانه های زنجیری، "اسلام ستیز" میشوند.
10 فبروری 2012, 19:30
جناب جعفر رضایی این را باید بدانی که انتقاد کردن آسانترین راهی است که می توان با آن به تقابل با چیزی پرداخت و از آن اسانتر اینکه در خفا نشسته باشی و برای خودت مقالات را از جای دیگر کپی و در جای دیگر پیست کنی و از اینها اسانتر که حتی خودت هم معنای آن چیزی را که گزاشته ای را ندانی و این کار را انجام بدهی.
اما در مجموع باید خدمت جنابعالی عرض کنم که برای دریافت پناهندگی در کشورهای غربی راه هایی بهتری هم وجود دارد که لازم نیست خودت را به زحمت بیندازی و کپی و پیست کنی. اما خوب برای یافتن آن راه ها باید فکر کرد که تو از انجام آن معذوری...
10 فبروری 2012, 22:47, توسط بیخدایان
اگراین میهن پاکم پرازتذویرقرآن شد-اگرکاخ شۀ شاهان به خاک حیله یکسان شد
بدان می آید آنروزی که میهن میشود بی دین-زخشم میهن دردی کزین افسانه ویران شد
ببنیم روزگاری راکه گردد خرقه سوزیها-مگو این دین فرسوده چورسم وعهد مایان شد
کنون خوشحال وسرمستی که آزادی آریائی-چوزنجیرگنهکاران حصارورنج زندان شد
ولی این رسم خونخواری درین حیله نمی ماند-چرا شادی ازین تیری که درفریادوجدان شد؟
بیایدروزرسوائی برای خرقۀ ابلیس-که این دین از همان اول بساط فکر شیطان شد
بدانیدای مسلمانان عرب منفور میهن بود-که آریائی زشمشیر ستمکاران مسلمان شد
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>
قرآن زتراوشات ذهنی بیمار-برملت ما بگشته رنج و آزار
در آیت شان ندیده ام حرف شریف-چون حاصل آن خرابه بودوآوار
<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
حیله های تیره آیات شماست-آیۀ بیهوده آفات شماست
نور قرآنی که داری در خیال-مخزن شوم خرافات شماست
10 فبروری 2012, 23:01
روز یکشنبه مورخ 5 فبروری 2012 از شبکۀ تلویزیون " آریانا افغانستان " ویدیو کسیتی پخش ومحفلی را نشان میدادکه عدۀ غفیری از طبقات مختلف مردم به مناسبت میلاد پیغمبر حضرت محمد در مسجدی جمع شده بودند، ملائی دیده می شد که با شدت وحرارت تبلیغ میکرد، او می گفت:
" پیغمبر اکرم در جائی برای رفع حاجت دور خوردند، صحابه ای به نام ام ایمن به دقت متوجه بود وآن مکانرا زیر نظر داشت، وقتی پیغمبر باز آمدند، آن شخص به همان مکان رفت، بوی خوش فضارا پیچانده بود واین بوی خوش از بول مطهر حضرت پیغمبر بود ( او اگر چه بول گفت اما منظورش غایطه ـ یعنی گو یا چتلی مبارک بود ـ زیرا بول از زمین ریگی بدست آمده نمی تواند وهم بوی غایطه را ندارد ) پس آن شخص مقداری از بول را تناول کرد ودوباره نزد پیغمبر اکرم ظاهر شد. حضرت پیغمبر فرمودند کجا بودی؟ گفت رفتم و مقداری از خوش بوئی شمارا تناول کردم. و بعداً ملا گفت حدیث صحیح مبتنی بر اینست که حضرت پیغمبر فرمودند: جائی که خوشبوئی ما رفته باشد وجائی که بول ما رفته آن شخص هیچ گاهی گرسنه نخواهد شد. سبحان الله وهمان بود که ام ایمن تا عمر داشت هیچ گاهی گرسنه نمی شد."
این بود گفتۀ آن ملا اگر جملات پس وپیش شده باشد مفهوم گفتارش صد فی صد همین است که فوقاً نوشته شد.
جلال
13 فبروری 2012, 01:33, توسط شادگل کوندی زی
هموطنان عزیز ببیند که مردم را به چی خرافات فریب میدهند این است نمونه جهالت !!
http://www.youtube.com/watch?v...
13 فبروری 2012, 05:18
ملا بیجاره را - باسواد وبسواد غربنشین وشرق نشین ملامت و بی دین ولامذهب میخواند .
در حالیکه ماخذ ملا کتاب و حدیث بوده وهر چه گفته همه راست .
کسانی پیدا شوند این احایث را سرک و پچک کنند که کدام ضعیف ,کدام قوی ,کدام پایه ,کدام مسند ...است
ما که دعوا داریم شیخ الحدیث ها داریم انان باید در رابطه جواب بگویند.
11 فبروری 2012, 00:53, توسط عبدالصمد شادان
آن ملا در تلویزیون بازرگان بیات نیز مانند شما بیخدایان، یک مُشت حرف مُفت تقدیم نموده است.
11 فبروری 2012, 09:41, توسط جلال
آقای شایان: آن ملا در یکی از مساجد مزار مهد اسلامیت ودر محضر صد ها مسلمان آنهم در روز مولود پیغمبر اکرم سخنرانی کرده است و تبلغیش از تلویزیون بیات نه بلکه از تلویزیون جهانی آریانا ی مسکینیار نشر شده است.من بیخدانیستم وبه بی خدایان ار تباطی ندارم، منظورم کسر شان ویا طعنه به رسول اکرم نیست زیرا او خودش نه دعوای کشف و کرامات ومعجزه کرده ونه گفته که بولم شفای هر مرض واز جمله مرض گرسنگی است، او صرفاً خودرا بشیر ونذیر یعنی بشارت دهنده و اِنذار دهنده گفته است.منظورم از ارایۀ تبلیغ ملای موصوف اینست که سخنان او در ردیف یک مشت حرف مفت به حساب نمی آید زیرا این طبقه سمت هدایت ورهبری مردم را بدوش دارد. لذا با این کونه تبلیغات آنهم در روز مولود خود مهر تائید برانجماد، سادگی و بی اندیشه گی مسلمانان میزند. و به آقای رضائی حق می دهد که باز هم به نشر مقاله های اسلام ستیزی خود ادامه دهد. تا آنگاهی که شما در راه خرد گام نهید وعقل و منطق را بجای نقل و روایت بر گزینید. با احترام جلال.
11 فبروری 2012, 10:16, توسط عبدالصمد شادان
تلویزیون بیات و مسکین یار و و و و چی فرق دارند؟ "همه سنگ میفروشند" به شمول آن ملا. و چه فرق میکند که آن ملا در مزار باشد یا سوات؟ ملا ها نیز مانند خانم یا آقای جعفر رضایی و هزاران فرد دیگر "مامور اند و معذور".
بی عقل مسلمان و غیر مسلمان نمیشناسد. در کشور های متمدن غربی نیز میلیون ها بی عقل حضور دارند که به عوض ملا، به سی ان ان، فاکس نیوز و بی بی سی وووو گوش میدهند و همانند گوسفند عمل میکنند.
به نظر من (با استناد به عمل و حرف ملا ها و مولوی ها) اکثریت مولوی ها، مولانا ها و ملا ها در کشور های به اصطلاح اسلامی مأمور اند تا وظیفه ی مغز شویئ مطبوعات و رسانه های "خبرپراگنی" را بازی کنند.
بی خردی و بیخبری غرب و شرق و اسلام و غیر اسلام نمیشناسد. خر، خر است در هر کجای عالم که باشد باز هم خر است.
و خانم یا آقای رضایی نیز دو عیب عمده دارد که عبارتند از:
1. بیسوادی و بی هنری و نداشتن چیزی برای گفتن.
2. بزدلی و در عین حال وقاحت و بیشرمی از عقب نقاب که جرئت نشر یک قطعه عکس خود را نیز در کنار "کاپی و پست" هایش ندارد.
تا وقتیکه وی این صفات را داشته باشد، به عقیدۀ من دیوانه و روانی بوده و نیاز مبرم به تداوی دارد.
11 فبروری 2012, 12:06, توسط 39
خواهشمندم که نام کوچکتانرا غمگین ویاهم غلام بگذارید این شادان هیچ نمی چسپد.
11 فبروری 2012, 14:45, توسط عبدالصمد شادان
متأسفم که به نظر انسان های مریض، این کلمه "چسپندگی" ندارد.
11 فبروری 2012, 12:13, توسط بد بوی
آقای شادان بروید عربستان وآنهم در مدینه هرگز احساس گشنگی نخواهید کرد چون باول ویا هم بول قاق شدۀ رسول الله یافت خواهدشد.بول همیشه به مشامتان باد
11 فبروری 2012, 14:42, توسط عبدالصمد شادان
نوش جان شما باشد. خوردن قرص هایتان را فراموش نکنید لطفاً که برای صحت تان خوب نیست.
گفتم که یکی از معایب عمده در وجود اسلام ستیزان، تحمل نکردن نظریات مخالف است. گردانندگان اسلام ستیز کابل پرس? هدفم را خوب میفهمند. از قدیم گفته اند، "حسود هرگز نیاسود".
11 فبروری 2012, 19:57, توسط بد بوی
من بیخدا ام و با مکان تازیان کاری ندارم.نوش جانتان باد
11 فبروری 2012, 20:38, توسط خدا خبر کی باشد
شادان جان ارزو مندم موفق و شاد کام باشید.
شادان عزیز اگر خودرا از گیرو عام تخیلات نجات بدهی و جرئت نموده در مورد اسلام تحقیقات نمائی در دین اسلام جز دروغ و جعل چیزی دیگر نخواهی یافت و این را بدانید که هر قدر علم تکامل و پیشرفت کند به همان اندازه مزخرفات مذهب نه تنها اسلام بلکه تمام مذاهیب افشائ و بعدا ثبوت و بیلا خره کهنه شده و پیران ان حقیر و بیچاره و در فقر علم و دانش گرفتار بوده و خواهند بود.
اگر شما یک کمی بتاریخ مذاهب نگاه کنید نسبت به گذشت زمان مذهب باطل شده به هیچ تبدیل میگردد.
12 فبروری 2012, 14:05
پند بشنو که این پند نیکیست
12 فبروری 2012, 20:22, توسط احمد
می خواهم بدانم که کدام دین کهنه شده تو که از علم حرف میزنی و ادعای دانشمند بودنت می شود بیا و من را هم از این به گفته تو منجلاب بیرون بیاور.
چند سوال دارم لطفا جوابم را بده شاید به گفته تو من هم از خواب غفلت بیرون بیایم
1- منظور شما از کهنه شدن چیست
2- راجع به خرافاتی که می گویید اندکی معلومات بدهید
3- منش و رفتار اشخاصی مثل شما چیست ( خوب و بدتان چیست )
4- نظرت راجع با ایجاد جهان چیست
و سوالهای دیگری که بعدا و بعد از پاسخ گفتن به این سوالات خواهم پرسید
12 فبروری 2012, 22:12, توسط دو بار39
دین وحشی تازیان کهنه نشده هیچ جای تشویش برای شما نیست چون هرروز با فناوری نوونوتر میتودهای کشتار ووحشت راکشف وبه تازگی وحشیانۀ آن می افزاید
13 فبروری 2012, 22:50, توسط یارو
مرده باد دین کثیف و خرد ستیز اسلام.
14 فبروری 2012, 06:11
سلام به همه شما!
نویسنده این مقاله بسیارشخص احمق خبیث است. لطفاٌ به اسلام توهین نکنید